جمعه يعني زانوي غم در بغل
بر سر سجاده هاي العجل
جمعه يعني اشک هاي انتظار
جمعه يعني شکوه از هجران يار
جمعه يعني آه.الغوث.الامان
در فراق مهدي صاحب زمان
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🍃🌸
#السلام_علیک_یا_مهدی(عج)🌷
#جمعه😔
@shohda_shadat
آمادهباش ارتش اسرائیل از بیم انتقام حزبالله لبنان‼️
سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی از تقویت نیروی زمینی این رژیم در مرزهای شمالی به دلیل هراس از واکنش حزب الله خبر داد و گفت که در صورت نیاز سایر گامهای لازم نیز در این راستا برداشته خواهد شد.
🚨🚨 مهم ♨️
#اهمیت_نماز
🔴ماجرای #بیرون_پریدن رهبر انقلاب از قطار درحال حرکت! 😳🤔
🚄🚋🚋
🌷🍃🌷🍃🌷
برای #تماشای این کلیپ جالب و هیجانی وارد کانال ماشوید و کلمه قطار را در جستجو گر بزنید.
👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1716387856C692c25b4e2
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
🚨🚨 مهم ♨️ #اهمیت_نماز 🔴ماجرای #بیرون_پریدن رهبر انقلاب از قطار درحال حرکت! 😳🤔 🚄🚋🚋 🌷🍃🌷🍃🌷 برای #تم
تا ساعتی دیگر پاک میشود ، عضویت را بزنید😊👆
#حاج_اسماعیل_دولابی🧡
ازش پرسیدند :
اینڪه امامزمان(عج) غایباند
← یعنۍ چه ؟!
گفت: غایب ؟! ڪدام غایب ؟!
بچه دستش را از دست پدر رها
ڪرده و گم شده ، مۍگوید
پدرم گم شده استــ . . .
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@shohda_shadat
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
#رمان_عقیق #قسمت_دویست_نود_ام در همان حال مامان پری وارد آشپز خانه میشود و با دیدن ما دستی به پیشا
#رمان_عقیق
#قسمت_دویست_نود_و_یکم
نگاهم میرود سمت چادر روی تخت....نزدیکش میشوم و با اندکی تعلل از جا برش میدارم و سر
میکنم(خدا رو چه دیدی؟ شاید چادری شدیم!)
با ذوق جولان دهنده در دلم از اتاق خارج میشوم...آدرنالین در خونم بالا و پایین میپرد و دلم غنج
اتفاق افتاده در زندگی ام را میرفت... خدایا زودتر دست این اتفاق را رها میکردی!افتادنش جان به
سرم کرد! لحظه ای از خودم تعجب میکنم!این عشق چه بر سر (من) آدم می آورد!؟
سلام آرامی میدهم و با دیدنم همگی از جا برمیخیزند و با تعارفم دوبار مینشینند. زیر چشمی به
شخص داماد نگاه می اندازم!نه اشتباه نمیکنم همان آقا سید خودمان است که کنار رفیق فابش
ابوذر نشسته و سر به زیر انداخته!
***
سکوت معمولی و قابل پیش بینی ای بینمان برقرار شده.... آن بیرون بعد از صحبت های معمولی،
کربلایی رفت سر همان اصل مطلب معروف و بالاخره بحث افزایش قیمت خانه و مسکن ومرغ و
جان آدمیزاد رسید به ما دو نوگل نو شکفته!
قرار شد برویم توی اتاق حرف بزنیم از خودمان... دست و پایم یخ کرده بوداصلا...
من هیچگاه
نمیدانستم یک حس درونی تا این حد آدم را برون گرا میکند!مثال من دلم میخواست آن لحظه از
فرط شادی فریاد بزنم!
سکوت را او میشکند...خب بهتر بود
_خوب هستید شما ان شاءالله؟
من عالی بودم جناب!
_خوبم ممنونم....
لب تر میکند و میگوید:خب ...راستش من فکر میکردم امشب اینجا مهمون شما نباشیم با توجه به
اتفاقاتی که تو خونه افتاد!
به مزاجم خوش نیامد حرفش!
ادامه میدهد:اما خوشحالم که اتفاقات بر خلاف تصوراتم رقم خورد
#ادامه_دارد.
نویسنده: #نیل2
🌸•°|ⓙⓞⓘⓝ↓
@shohda_shadat
#رمان_عقیق
#قسمت_دویست_نود_و_دوم
صبر نداری آیه!!صبر نداری!اتفاق این حرفش گوشت شد به تنم چسبید!
چیزی نگفتم و رفت بالای منبر:
_خب میشه گفت ازدواج شاید بعد از تولد مهم ترین مقوله زندگی
آدمه! اینکه کی کنارت باشه کی همراهت باشه کی دست تو دستت بزاره کی کنارت باشه و زندگی
رو زیبا کنه برات...کی زندگی کردن رو برات سهل و آسون تر کنه...مرهم باشه نه دردت....
میدانی آیه این آقا همانی است که تو میخواهی جای خودت دارد حرف میزند!
باید حرفی میزدم:
_دقیقا همینطوره که میفرمایید...
آرام میگوید:خوبه... خب من حس میکنم هرچند سطحی ایدآل هام روتو شما دیدم...
امشب شب جالبی بود... خدا داشت همه جوره سنگ تمام میگذاشت...
صحبت های خوبی بود او از خودش گفت از کار و بارش که قرار نیست اینجا باشد و به احتمال
زیاد در بوشهر ساکن میشود همراه همسرش...
خنده ام گرفته بود وقتی به جدیت تمام گفت:
_در خصوص شاغل بودن همسرم هم...باید رک بگم
من از کار کردن زن تو محیط زنونه کراهت دارم و تو محیط مختلط مخالفم!
چه محمد وار حرف میزد این میرحیدر... اینها چقدر شبیه هم بودند
دلیل هم می آورد برایم که زن وظیفه اش پول در آوردن نیست وظیفه اش آرامش دادن به مرد
است رنگی کردن زندگی وظیفه اش خانمی کردن است و مادر بودن وظیفه اش گرم کردن خانه
است و پول درآوردن را خدا به عهده ی مرد گذاشته!
خب غیر عقلانی بود اگر من رگ فمنیستی نداشته ام بالا بزند و مثل بنده خدایی اجتماع اجتماع
کنم و نطق غرا کنم که استعداد هایم در خانه تلف میشود!
هرچند اینها را نگفته جوابم را داد که :زن استعدادش در نسل پروری است! که انشیتن و ادیسون
وحتی ماری کوری یک مادر یک زن پشتشان بود! زن وظیفه اش پشتیبانی است...البته که من مانع
پیشرفتتون نمیشم و اگه قصد ادامه تحصیل داشته باشید مشکلی نیست و اصال این مرد چه زیبا
فکر میکرد!
اصال تو خوشت می آمد از زن بودن....تعریفش از دنیا هم قشنگ بود... میگفت من در وهله اول
یک طلبه ام و بعد یک مهندس
#ادامه_دارد.
نویسنده: #نیل2
🌸•°|ⓙⓞⓘⓝ↓
@shohda_shadat
🦋🦋🦋
🌷ماجــرای عــجیب وشـــنیدنی خواســتگاری💐
حـاج قاسم ســلیمانی😍 برای فــرزند شــهید مــدافع حـــرم
http://eitaa.com/joinchat/3425501184C41377efbda
💌 این دعوتنامهی شهدایی رو رد نکنید، منتظرتون هستیم❤️
کانال شهید کردانی