eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
564 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یہ استادے میگفت: اگر رفتگرے شهر رو بہ این نیت جارو بزن کہ شهر امام زمان (عج) تمیز باشہ قربش بہ حضرت، از طلبہ اے کہ سرگرم بازے شده بیشترهـ📿🍃 @shohda_shadat 🍃🌸
اومد جلوی در خونه، حالم خیلی خوب نبود، گفت کاری چیزی نداری حاجی؟ گفتم چرا، یه کیلو گوجه میخوام گفت بشین بریم.😊 با موتورش منو برداشت برد ته «بازار جلیلی» توی اون کوچه پس کوچه ها، جلوی یه مغازه ی کوچیک نگه داشت یه کیلو گوجه گرفت و‌گفت بریم...👌 گفتم همین، این همه راه برای یه کیلو گوجه، بابا سر کوچه خودمونم داشت دیگه احمد جان، گفت این گوجه هاش حرف نداره، ارزون تر هم هست!✅ نشستم که برگردیم سمت خونه، دیدیم سر کوچه خودمون چه گوجه های خوبی داشت، صد تومن هم ارزونتر بود!🙁 خندیدیم و رسیدیم و وداع! بعد ها شنیدم که یکی از رفقا می گفت: احمد همیشه سعی می کرد از کسی خرید کنه که هم بیشتر نیاز داشته باشه، هم حواسش به حلال حروم باشه!!! 🌺 🌸•°‌‌‌‌|‌ⓙⓞⓘⓝ↓ @shohda_shadat
اونجاڪہ‌خدامیگہ: ﴿ قــالَ‌لا‌تَخافاً،إنَّنِي‌ مَعَكُما‌أسمَـعُ‌وأري ﴾🌙 «نترسید؛خودم‌هواتونو‌دارم..!» –چقدردل♡آدم‌قرص‌میشه!!! :)🌱 ♥️ 🌸•°‌‌‌‌|‌ⓙⓞⓘⓝ↓ @shohda_shadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️ 💎 عاطفہ هم خواب آلود نگاهمون مے ڪرد آخر سر امین بهش تشر زد:عاطفہ میخواے درس بخونے یا نہ؟!فردا من میخوام امتحان بدم؟! عاطفہ با ناراحتے گفت:خب حالا توام! میرم یہ آب بہ صورتم بزنم! بلند شد تا برہ بیرون بہ در ڪہ رسید چشمڪے نثارم ڪرد و رفت! قلبم داشت مے اومد تو دهنم،سریع از جام بلند شدم ڪہ برم بیرون! _تو ڪجا؟! نفسم بالا نمے اومد،امین گفت تو! آب دهنمو قورت دادم،دوبارہ سر جام نشستم! امین همونطورڪہ داشت مینوشت گفت:چرا ازم فرار مے ڪنے؟ با تعجب سرمو بلند ڪردم. _من؟! فرار؟! ڪلافہ بلند شد،دفترمو گذاشت ڪنارم _اگہ باز اشڪال داشتید صدام ڪنید! از اتاق بیرون رفت،من موندم با اتاق خالے و دفترے ڪہ بوے عطر امین رو میداد! :لیلا سلطانی✨ @shohda_shadat 🎀°•○
❄️ 💎 خالہ فاطمہ شروع ڪرد بہ خندیدن. _الان میگم امین بیاد ڪمڪتون! عاطفہ سریع گفت:نہ نہ مادر من لازم نڪردہ ڪلے تیڪہ بارم مے ڪنہ! خالہ فاطمہ بلند شد. _خود دانے! عاطفہ با چهرہ گرفتہ گفت:بگو بیاد،چارہ اے نیست! دوبارہ اون حس بے حسے اومد سراغم! _عاطفہ،امین بیاد من بدتر هیچے نمیفهمم جمع ڪن بریم پیش یڪے از بچہ ها! عاطفہ ڪنار ڪتاب ها دراز ڪشید و با حوصلگے گفت:اونا از من و تو خنگ تر! صداے در اومد،با عجلہ شالمو مرتب ڪردم صداے امین پیچید:یااللہ اجازہ هست؟ صداے قلبم بلند شد،دستانم میلرزید، سریع بهم گرہ شون زدم! _بیا تو داداش! امین وارد اتاق شد و آروم سلام ڪرد بدون این ڪہ نگاهش ڪنم جواب دادم! نشست ڪنار عاطفہ،همونطور ڪہ دفتر عاطفہ رو ورق میزد گفت :ڪجاشو مشڪل دارید؟ عاطفہ خمیازہ اے ڪشید. _هانے من حال ندارم تو بهش بگو! دلم میخواست خفہ ش ڪنم میدونست الان چہ حالے دارم! بہ زور آب دهنمو قورت دادم،با زبون لبمو تر ڪردمو گفتم:عہ...خب.... دفترمو گرفتم جلوش. _اینا رو مشڪل داریم! امین دفترمو گرفت و شروع ڪرد بہ توضیح دادن،با دقت گوش میدادم تا جلوش ڪم نیارم خیلے خوب یاد میگرفتم! :لیلا سلطانی✨ @shohda_shadat 🎀°•○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب زهـღــــرا یه کانال زدیم😍💫 به عشق مادرمون حضرت زهرا✨💚 http://eitaa.com/joinchat/2703425557C7ea45c7502 اینجا کانال مادرمونه😇 همون مادرپهلو شکسته😖😢 که هرروز با کارامون به پهلو دردشون اضافه میکنیم😥 تو این کانال میتونی کلی سرگرم بشی 🍭و چیز های خوب خوب یاد بگیر 😍😍 تو اینجا هرچی که بخوای رو میتونی پیدا کنی ❤️ 🌈 🦋 ☄ دعوتت به این کانال اتفاقی نبوده ی یازهرا بگو و بزن رو لینک https://eitaa.com/joinchat/2703425557C7ea45c7502 ✨°{هرکی اینجاست اگه عاشق حضرت زهرایی بیا}.°✨