#عاشقانه 💗
💟امین روزها وقتی از ادارہ به من زنگ میزد و میپرسید چه میکنی ؟🤔
اگر میگفتم کاری را دارم انجام میدهم میگفت:
«نمیخواهد! بگذار کنار ، وقتی آمدم با هم انجام میدهیم.» 💕
میگفتم :«چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است» 🍽🍶
میگفت:«خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم میشوریم!» 😁
مادرم همیشه بهش میگفت «با این بساطی که شما پیش میروید همسر شما حسابی تنبل میشود ها!»😑
امین جواب میداد«نه حاج خانم! مگر زهرا کلفت من است؟ زهرا رئیس من است.»😌😇
به خانه که میآمد دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت
«سلام رئیس.»😍
به روایت همسر #شهید_امین_کریمی
منبع:رمز شهادت
@shohda_shadat
💕~°•°~💞~°•°~💕
💓 💓
💕~°•°~💞~°•°~💕
#عاشقانه
#زندگی_شیرین...💕
.
تازه از سربازی برگشته بود و...
حدود ۲۰سالش بود…
که اومدن خواستگاریم...💕
هنوز کاری هم پیدا نکرده بود...
یادمه مراسم خواستگاری...💕
بابام ازش او پرسید...
"درآمدت از کجاست…؟"🤔
گفت:"من روی پای خودم هستم و…
از هر جا که باشه نونمو در میارم..."💪
حالت مردونهش خیلی به دلم نشست وقتی...😌
میدیدم که چطور با خونوادم...
در مورد ازدواج صحبت میکنه...
با هم که صحبت میکردیم گفت:
"حجاب شما از هر چیزی واسم مهمتره..."
واسه عقد که رفتیم...💕
دست خطی✍ نوشت و خواست که امضاش کنم...
نوشته بود...
.
"دلم نمیخواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند…❤"
.
#حالا_که_تو_دل_بردی_و_من_غیرت_محضم…
#یادت_نرود_وعده_ما_حجب_و_حیا_بود...
.
منم امضاش کردم...
مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت...
این پسر خیلی سخت گیره...
ولی من ناراحت نشدم...🤗
چون میدونستم که میخواد زندگی کنه...💕
واقعاً هم زندگی باهاش...💕
بهم مزه میداد...
تا قبل شروع زندگی مشترک...💕
دانشگاه میرفتم...
میخواستم ادامه تحصیل بدم ولی...
وقتی که با مهدی ازدواج کردم...💕
بچه دار هم که شدیم...
اونقده تو خونه خوش بودم...
که دلم نمیخواست جایی برم...
تا جایی که همه بهم میگفتن...
"تو چی از خونه میخوای…😒
که چسبیدی به کنجش…؟!"
جو خونهمونو اونقد دوست داشتم...
که دلم نمیخواست رهاش کنم...😍
موندن تو اون چاردیواری واسم لذت بخش بود...
تا حدی که حتی تصمیم گرفتم...
جای ادامه تحصیل و بیرون رفتن از خونه...
بیشتر بمونم تو خونه و...
مادر باشم و یه همسر...💕
.
(همسر شهید،مهدی قاضی خانی)
.
Insta:eshq.alayhessalamمنبع
⚪️رمز شهادت
@shohda_shadat
#عاشقانه 💖
نگاهی انداخت به سر تا پای اتاقم🚪و گفت : چقدر آینه!! از بس خودتون رو میبینین این قدر اعتماد ب نفستون رفته بالادیگه😁 نشست رو به رویم خندید و گفت: دیدید آخر به دلتون💞 نشستم!
زبانم بند آمده بود. من که همیشه حاضرجواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم وتحویلش میدادم،حالا انگار لال شده بودم
خودش جواب خودش را داد: رفتم #مشهد، یه دهه متوسل شدم. گفتم: حالا که بله نمیگید، امام رضا از توی دلم بیرونتون کنه💕 پاکِ پاک که دیگه به یادتون نیفتم
گوشه رواق نشسته بودم که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست🚫 خیر کنن و بهتون بدن. نظرم عوض شد. دو دهه ی دیگه دخیل بستم🎗 که برام #خیر بشید! حالا فهمیدم الکی نبود که نظرم عوض شد. انگار #دست_امام علیهالسلام بود و دل من💖
به روایت: همسر شهید
#شهید_مدافع_حرم
محمدحسین محمدخانی 🌹
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #قسمت_دوم وقتے بہ چهره ات نگاه میکنم حس میکنم کہ باز هم همین هارا تکرار میکنے..
#رمان_مسافر_عاشق❤️
#قسمت_سوم
چند ساعتی ایست کہ بہ دیدار خانواده و دوستانت رفتہ ای...برای ناهارمان همان غذایی را درست کرده ام کہ همیشہ دوست داشتی!قورمہ سبزے!
هر از چند گاهی ندایی درونی وجودم را فرا میگیرد کہ عمر #عاشقانہ هایت کوتاه است بسیار کوتاه...
دستم را روے قلبم میگذارم و نفسی عمیق میکشم و سعی میکنم حواسم را از این افکار پرت کنم...
اصلا میدانے از این جا بہ بعد دوراه بیشتر ندارے!
یا نمی گذارم بروی...یا مرا هم با خودت ببرے!
با صدای زنگ تلفن بہ سمت هال میروم و گوشی را برمیدارم :
_الو؟
_ …
_الو؟؟
_ …
_محمد؟!!
_ …
جواب نمیدهی...نگرانم میکنی...تلفن را قطع میکنم تا میخواستم دوباره تماس بگیرم صدای تلفن بلند میشود! زود گوشی را برمیدارم :
_الو محمد؟!
_جان محمد؟!
_وااایـــــــــی...چرا جواب نمی دی!؟
_میخواستم صدای خانوممو بشنوم ، اشکالی داره؟
_اینـجــــــورے؟!!!
_پس چجوری؟!
_دیوونه ای به خدا...
_خــــب؛ خانوم خونہ برای ناهار چی پختہ؟
_نمی گم! با لحنی کہ شبیہ خنده اس جواب میدهی : ولی بوش تا اینجا میاد...!
در پاسخت خنده ای کوتاه میکنم و چیزی نمیگویم در جواب سکوتم میگویی : منتظرم باش!
در دلم پاسخ میدهم من مدت هاست کہ انتظارت را میکشم اما افکارم را بر زبان نمی آورم و خیلی کوتاه تایید می کنم
بعد از قطع تماست تلفن را سرجایش میگذارم و بہ ساعت نگاه میکنم چقدر فضا سوت و کور است...وقت هایی کہ نیستی براے اینکہ دلتنگے بیشتر از این امانم را نگیرد در خانہ مان نمی مانم...
بہ اتاقمان میروم و ساکت را بہ قصد شستن لباس هایت از کمد بیرون میکشم
بازش میکنم و لباس سبز نظامی ات را بیرون می آورم
#بوے_تنت را می دهد...مرحم خوبی براے تنهایی هاست!
نویسنده : خادم الشـــــــــ💚ــــهدا
💌 @m_khademshohada
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
♥️•°|ⓙⓞⓘⓝ↓
@shohda_shadat
هدایت شده از مکانـ💕ـــی برا ارامش
#پیشبهسویاردویعاشقانه 🚘❤️
♡♡♡
رمانی که توایتاکولاک به پاکرده😱😍
تواین قرنطینه،حوصلت سررفته ونمیدونی چیکارکنی؟🙁🤭
کارِت شده زل زدن به درودیوار؟😑
خب لاوم پاشوبیااین کانال،
رمان بخون😍
تازه خانم نویسنده،دوتارمان تو
کانال گذاشته🤩
یه رمان تموم شده🤪
یه رمانم تازه شروع
شده🙄
دیگه چی میخوای؟😆
#تم و #تکست وکلی #والیپر خوشگلم میذاره😌💓
♡♡♡
رمان قبلی:عشقی به پاکی گل نرگس🌼
☆☆☆
رمان جدید:پیش به سوی اردوی
عاشقانه😀
ژانر👇
#عاشقانه❤️
#طنز 😂
#یهکوچولوپلیسی 👨✈️
به قلم:فاطمه اکبری✍🍀
جوین بده تاازدستت نرفته👇😋
http://eitaa.com/joinchat/2519924765C794ddbbe72
http://eitaa.com/joinchat/2519924765C794ddbbe72
.🌸🍃.
نمازهایت را #عاشقانه بخوان
حتی اگر خستهای یا حوصله نداری
تکرار هیچ چیز جز #نماز در این دنیا
قشنگ نیست.....
#شهید_چمران 🌱
#شهید_عشق 🍃
.🌸🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
♡:) @shohda_shadat
#خـــداونـــدا...!
#باکری نیستم برایت #گمنام بمانم !
#چمران نیستم برایت #عارفانه باشم !
#آوینی نیستم برایت #عاشقانه قلم بزنم !
#همت نیستم که برایت #زیبا بمیرم !
مرا ببخش با همه نقص هایم ...!
با تمام گناهانم...!
لیاقت ندارم ولی ...
دل که دارم ...!!!
دلــــم #شہــادت میخواهد ...
دوست دارم چون #شهیدامیداکبری
میان آتش برایت دست و پا بزنم!🍂🥀😔
#هـر.ڪہ.شد.عاشق.حیدر.❤️
#بدنـشـ.مےسـوزد🔥
💌 ڪانال شهید امید اکبری 💌
♥️🕊♥️🕊♥️
https://eitaa.com/joinchat/4205248533C9f825403d1
♥️🕊♥️🕊♥️
#عاشقانه
مولای من،
دلتنگت هستم
آرزو میکنم گونه ای زندگی کنم تا تو
من رابپذیری و به من افتخار کنی....
@shohda_shadat🌷
جیغغغغغغغغ😐😂♨️
ی کانال پیدا کردم رمان کامل میزاره همراه با خلاصه😱‼️
لینکشو به کسی ندههه🤫
بین خودمون باشه😂💔
همه رمان ها با ژانر مختلف✨😉
#مذهبی☺️#عاشقانه❤️#طنز_دانشگاهی😂#ارباب_رعیتی😱
#ترسناک😥#هیجانی😍#پلیسی🤨🎬
بدو بیا که الان لینکش پاک میشع😐❌
https://eitaa.com/joinchat/1259339911C67dba503ba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عاشقانه ای با ارباب در شب قدر✨
سید مجید بنی فاطمه
@shohda_shadat