اهمیت بسیاری به حجاب می داد☺️👌 و حتی در فیلمی که بعد از شهادتش منتشر شد گفته بود « اگر خدا لطف کرد و #شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه #بیحجابی ها و آنها که ترویج بی حجابی می کنند را در آن دنیا خواهم گرفت☝️☝️☝️»
حتی نحوه تزئین ماشین عروسیمان🚗 به گونه ای بود که قسمت شیشه جلو سمت عروس را دسته گل چسبانده بود💐😍☺️ و به این شکل گل ها مانع دیده شدن من در ماشین بودند.😌😌
برای آقا جواد مهم بود که به مجالس شادی حلال برود☝️ و مراسم عروسی خودمان با مولودی خوانی طی شد😊و خاطرم است که برخی می گفتند، عروسی جواد به مجلس ختم صلوات شبیه است😁 ولی برای جواد مهم کاری بود که برای خداپسند باشد و برایش صحبت های مردم اهمیت نداشت.🍃
تربیت فاطمه را به من سپرده بود و می گفت از تربیت دخترمان شانه خالی نمی کنم ولی مادر بهتر می تواند دختر را تربیت کند👌و از همان دو سالگی به فاطمه یاد داده بود که با روسری و #چادر بیرون برود.☺️👌❤️
شهیـد مدافـع حـرم #جـواد_محـمدے
#دلنوشته یکی از مدافعان حرم...
📝پیام یکی از مدافعان حرم پس از مجروحیت…💔
✍من یکی از مدافعان حرم حضرت زینب (ص) هستم.
بعضیا فکر میکنن،
ما به دلیل نیاز های مالی است که برای دفاع میرویم…!!
ولی اینطور نیست…❌
اینها همه از عشق هست…!!!
پس؛لطفا نگید بخاطر پول میروند⛔️
*⃣من خودم در جنوب حلب زخمی شدم،
در حالی که من قدرتی نداشتم و در محاصره بودیم،
به سمت ما نانجک صوتی پرت کردن.
البته من هیچی یادم نیست چون از هوش رفتم .
💠وقتی که منو فرستادن عقب،
فهمیدم که چهار روزه در یکی از بیمارستان های تهران بیهوش بودم.
وقتی هم که به حالت طبیعی برگشتم،
فهمیدم از ناحیه کلیه ناقص شده ام، و البته ناگفته نباشد که اون نارنجک صوتی به فاصله چند متری از من منفجر شد،
با این وجود آقای دکتر تشخیص دادن که بنده دچار ۶۰%موج گرفتگی شدم ،هفته ها میگذشت و من واقعا خسته شده بودم.
⚜گاهی موقع ها از شدت موج گرفتگی ظرف ها رو میشکستم یا
خود زنی میکردم و بعد از این که به حالت طبیعی برمیگشتم؛ خیلی شرمنده میشدم.
آخه مثل یه بچه جلو مادرم خود زنی میکردم ...😔😔
⬅️خیلی خسته شدم…💔
⬅️دنیام کوچیک شده…💔
⬅️روزام تکراری شده…💔
💟لطفا دعا کنید به آرزوم برسم،
یعنی؛
#شهادت…🕊💔
✳️و در اخر چند نصیحت دارم؛
👈🏻تو روبخدا،
#چادر مادرمون حضرت زهرا رو سرتون نگه دارید ..😞
⚠️اسلحه ما رو زمین نمونه…!!!
♥️واسه این کشور خیلی خونا رفته،
رو سفیدمون کنید…🙏🏻
🍁یاعلی🍁
@shohda_shadat
#تلنگر_از_نوع_شهدایی✨
#شـــهادت قسمــت ما میشــد اے کـاش...😔
❌میتــرسم از خــودم زمـانی که؛
"دلِ مــادر خـودم" را میشــــکنم
و در عـین حـال بر احوالِ
"دلِ مادران #شهدا" گریـه میکنم...
❌میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛
به نامحرم نگــاه میکنم!
و در عیـن حال هیات میروم
و بر امام حسین اشک میریزم
و از #شهدا دم میزنـم...
.
❌میترسـم از خـودم زمانی که؛
از اهل بیت و شهدا دم میزنـم
و نمـازم اول وقت نیست...
.
❌میترسـم از خودم زمانی که؛
عاشق #شهادت هستم
و اخلاق و ادب ندارم...
تکلیف مدار نیستم...
.
❌میترسـم از خـودم زمـانی که؛
از #عشقِ امام خامنه ای دم میزنـم
و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم...
.
❌میترسـم از خـودم زمانی که؛
ریش یا #چادر میگذارم
ولی گفتگو بانامـحــرم برایم عادی شده...
.
❌میترسم از خـودم زمانی کـه؛
حرفـ هایـم با عملــم فرسنـگ ها فاصله دارد...
باید قتلگاهی رقم زد؛
باید کشت!!
منیت را
تکبر را
دلبستگی را
غرور را
غفلت را
آرزوهای دراز را
باید از خود گذشت!
باید کشت نفس را...
#شهادت درد دارد!
دردش کشتن لذت هاست...
امان از #نفس توجیه گر
@shohda_shadat
#پرسش_پاسخ
#حجاب
#چادر
🔴چه جوری مثل الماس💎
💫بدرخشم⁉️
💢میدونی فرق الماس💎
با زغال سنگ⚫️ چیه❓
بانوجان 🙋
طعنه ها و فشارهای اطرافیان،
دلسردت نکنه!
گرماي هوا و سختی های
چادر خسته و
ناامیدت نکنه ریحانه!
اصلاً میدونی الماس💎 چیه؟
و چطور بوجود میاد؟
بقول زمین شناسا الماس،
دانه ی تبلور کربنه.... و
تشکیل نمیشه مگر اونکه کربن،
فشار زیادی تحمل کنه و
بسیار گرم بشه...
با تحمل این فشارها
میدونی چی میشه؟
کربن تبديل میشه به یکی
از گران قیمت ترین،
سخت ترین و مقاوم ترین
سنگ ها
پس خانم مومن وچادری
بدان که سختی و فشار
جزء خاصیت های الماس
شدنه
وگرنه اگر کربن فشار
راتحمل نکنه
میدونی تبدیل به چی میشه؟
زغال سنگ...⚫️
انتخاب با خودته
@shohda_shadat
چادری ها!
پیامبران عصرِ نمایش و #لاک و #لایک اند ...
با همین چند متر چادر;
یک دنیا حرف دارند.
سیاهی اش!
میخورد توی ذوق چشمهایی که;
به تن های رنگارنگ ارزان عادت کرده اند...
نفس شان #حق است که;
طعنه و کنایه و تکه میشنوند...
مگر پیامبرانِ دیگر
به راحتی سخن خدا را به مردم میرساندند ؟!
کتابشان!
همان #چادری است که;
در عصر هزار رنگ و طرح بر سر دارند...
هزار حرف دارد و حکمت...
بخوانش !
فصل اول ;
سطر اول ;
حرف آخر :
حیفِ زنی که زیباییش را #وقف_عام کند!
#معجزه شان!
این همه نجابت است در زمانی که؛
آلودگی را هم به اسم مُد به خوردمان دادند!!
این بار #چادر را بخوان!
شاید;
ایه ای هم در شان تو امده باشد..
@shohda_shadat
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
#قسمت5😎👌🏻 روز #عروسی ام بود. از آرایشگاه که بیرون آمدم، نشستم توی ماشین محسن. اقوام و آشناها هم با
😌خاطرات شهید محسن حججی😌
#قسمت_ششم
💢از زبان #دایی_همسر_شهید💢
تازه خواهرزاده ام را عقد کرده بود.
حقیقتش آن اوایل ازش خوشم نمی آمد. حتی یک درصد هم.☹️
#تیپ و #قیافه ها مان با هم خیلی فرق داشت.😮 من از این آدمهای لارج و سوپر دولوکس بودم و از این #حزب_اللهی های حرص درآر.
هر وقت می رفتم خانه خواهرم،می دیدمش می آمد جلو، خیلی شسته رفته و پاستوریزه سلام و علیک میکرد.😌 دستش روی سینه اش بود و گردنش کج و انگار شکسته.😑 ریش پرپشتی داشت و یک لبخند به قول مذهبیها عرفانی هم روی لبش بود😃 کلا از این فرمان آدمهایی که دیدنشان لج ما جوان های امروزی را در می آورد😬
بعضی موقع ها هم با زنم می رفتم خانه خواهرم. تا زن مرا میدید سرش را می انداخت پایین و همان طور با من و خانمم سلام میکرد.😑سرش را یک لحظه هم بالا نمی آورد لجم می گرفت😏 با خودم میگفتم مگر زنم لولوخورخوره است که دارد این طور می کند؟😒
دفعه بعد به زنم گفتم: "یک #چادری چیزی بنداز سرت تا این #آقا_داماد مذهبی به تریج قباش بر نخوره و سر مبارکش رو یکم بیاره بالا."
زنم گفت: "باشه." دفعه بعد #چادر پوشید. 😇 این بار خیلی گرم تر از قبل با من و خانمم سلام و احوالپرسی کرد. اما باز هم سرش پایین بود فهمیدم کلاً حساس است به زن نامحرم.😯😥
چند ماهی از دامادی اش و آشنایی مان گذشته بود توی #مهمانیها میدیدمش. دیدم نه آنچنان هم بچه خشکه مقدسی نیست که فکر میکردم.😍
میگوید..می خندد..گرم می گیرد.
کم کم خوشم آمد ازش ولی باز با حزب اللهی بودنش نمیتوانستم کنار بیایم.😖
.
یک بار که رفتم خانه خواهرم نشسته بود توی #اتاق.
رفتم داخل. تا من را دید برایم #تمام_قد ایستاد و به هم سلام کرد و جواب سلامش را دادم و نشستم کنارش.😌
هنوز یک دقیقه نگذشته بود که #پسر_برادرم آمد تو شش هفت سال بیشتر نداشت بچه مچه بود جلوی پای او هم تمام قد بلند شد و ایستاد🙄😳
گفتم:" آقا محسن راحت باش نمیخواد بلند شی. این بچه هست."
نگاهم کرد و گفت: "نه دایی جون. شما ها سید هستید. #اولاد_فاطمه_زهرا هستید شما ها روی سر ما جا داری احترامتون به اندازه دنیا واجبه"😍😌
این را که گفت، ریختم به هم. حسابی هم ریختم به هم. از خودم خجالت کشیدم. از آن موقع جا باز کرد توی دلم با خودم گفتم:" تا باشه از این حزب اللهی ها."😍👌🏻😇
••••••••••••••••••••
عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانهمان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت:… .
ادامه دارد…😌👌🏻💝
@shohda_shadat
فرازی از وصیت نامه #شهید_مدافع_حرم #شهید_محسن_حججی :
از #ولایت_فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که #امام_خامنه_ای_نائب_بر_حق_امام_زمان است.
از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز #حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا #چادر را کنار بگذارید...
همیشه الگوی خود را #حضرت_زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...
از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره #علی_ابن_ابیطالب #امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از #شهداء درس بگیرید...
خودتان را برای #ظهور #امام_زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه برای #خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود...
...
اللهم عجل لولیک الفرج
@shohda_shadat
او می بیند
#او_نیم_دیگر_من_است
حیا را می گویم..
#حجاب زمانی زیباست که با حیا عجین شده
باشد..
آهای دختر خانم#چادری
#حیا که نداشته باشی #چادر هم #محجبه ات نمیکند❌
°
°
°
@shohda_shadat🌸🍃