فقط اونجا که
حاجمحمودکریمی میگه
بزار بگم با زبونِ سادهـ
همین حسیـن حسیـن گفتن
هم از ســرم زیــادهـ ..،
#بدونشرح :)
@shohda_shadat
#اطلاعیه: 📜 (#هیأت_مجازی)
⚫️ قابل توجه همراهان گرامی، محرم امسال که امکان شرکت کردن در مراسمات روضه و سوگواری امام حسین (ع) برای همگان فراهم نیست، هیأتی مجازی در پیام رسان واتسآپ راه اندازی شده است، تا عزیزان بتوانند در خانه هم از برنامه های ویژه محرم اعم از سخنرانی، مداحی و .... استفاده نمایند.
عاشقان امام حسین (ع)، بفرمایید هیأت مجازی 👇
https://chat.whatsapp.com/G4AfBdAABwR7qN7hx3Cliq
⏰ شروع مراسم هر شب ساعت ۹.۳۰
🎤 موضوع سخنرانی ها ازدواج، همسرداری، تربیت فرزند و ....
📌 به علت اینکه پیام رسان واتساپ فقط پیام های بعد از عضویت در کانال را نمایش می دهد، هر چه زودتر عضو این هیأت مجازی شوید تا بتوانید از همه مطالب استفاده نمایند.
#رفقا
بریم به سمت تماس دریافتی از طرف خدا🌸🔈
زشته بچه شیعه موقع نماز پای گوشی باشه
فضیلت نماز اول وقت رو از دست ندیم
بریمم❤️
#رمان_من_با_تو 🎋
#قسمت_سی_هفتم🍀
نگذاشت ادامه بدم با لحنی سرد که از سرمای کلماتش تمام وجودم یخ بست گفت:علی سلام،جواب سلام
واجبه اما سلام کردن واجب نیست!
صدای وحشتناک بسته شدن در تو گوشم پیچید، باورم نمی شد این امین بود اینطور رفتار کرد! ذهنم از
سوال های بی جواب درموندہ بود
این امین، امینی نبود که با عشق گفت هانیه!__کتاب رو گذاشتم تو کیفم، نمی تونستم درس بخونم،تو شوک رفتار دیروز امین و عاطفه بودم! نمیخواستم
فکر و خیال کنم،مشغول سالاد درست کردن شدم،مادرم وارد خونه شد همونطور که چادرش رو آویزون
می کرد گفت:هانیه بلا، چرا به من نگفتی؟
با تعجب نگاهش کردم.
_چیو نگفتم مامان؟
رو به روم ایستاد
_قضیه امین!
بدنم بی حس شد، به زور آب دهنم رو قورت دادم، زل زدم به چشم هاش.
_چه قضیه ای؟!
_یعنی تو خبر نداشتی؟
_نمیفهمم چی میگی مامان!
_قضیه خواستگاری دیگه!
نفسم بند اومد،خواستگاری چه صیغه ای بود؟!
#نویسنده:لیلا سلطانی✨
@shohda_shadat 🌸
#رمان_من_با_تو 🎋
#قسمت_سی_هشتم🍀
به زور گفتم:چه خواستگاری ای؟!
_امشب خواستگاری امین ہ!
خواستگاری؟امین؟کلمات برام قابل هضم نبود، برای قلب بی تابم غریبه بودن،قلبی که به عشق امین می
طپید، با صدای امین جون میگرفت، مگه دوستم نداشت؟مگه نگفت هانیه؟ هانیه ای که چاشنیش یک دنیا
عشق بود؟غیر ممکن بود!
_هانیه دستتو چیکار کردی؟! انقدر وجودم بی حس شدہ بود که نفهمیدم دستم رو بریدم! اما این دستم نبود
که بریدہ شد این رشته عشق من به امین بود که پارہ شدہ بود، باید مطمئن میشدم، با سردرگمی و قدم های
لرزون رفتم سمت ظرف شویی تا آب سرد بگیرم به قلب آتیش گرفتم پس انگشتم رو گرفتم زیر آب!
_ام... چیزہ... حالا خاله فاطمه کی رو در نظر گرفته؟
_فاطمه خودشم تعجب کردہ بود، امین خودش دخترہ رو معرفی کردہ از هم دانشگاهیاشه!
قلبم افتاد،شکست،خورد شد!
لبم رو بہ دندون گرفتم تا اشک هام سرازیر نشه،داشتم خفه میشدم!
حضور مادرم رو کنارم احساس کردم.
_هانیه خوبی؟رنگ به رو نداری! چیزی نگفتم با حرف بعدیش انگار یک سطل آب سرد ریختن رو سرم!
_فکرکردم دلبستگی دورہ نوجوونیت تموم شدہ!
از مادر کی نزدیک تر؟!
#نویسنده:لیلا سلطانی ✨
@shohda_shadat🌸
کانال شهدایی 💔
مخصوص عاشقان #شهادت
بیا اینجا تا هر روز با #شهید جدیدی آشنا بشی .🥀🥀🥀
شهدایی 💔 که تا حالا نمیدونستی کی بودن و واسه مملکت چه کار ها که نکردند 😔
طبق فرمایش امام خامنه ای ؛ « نگه داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست »
اگه دوست داری #شهید 💔 بشی ، باید خاطرات شهدا بخونی و ببینی چی کار کردن که خدا اینجوری خریدتشون ...🥀💔
https://eitaa.com/joinchat/3094675487Cc8cdc99809
❤️ با شهدا ، تا شهادت 💔
❤️ با شهدا ، تا شهادت 💔
❤️ با شهدا ، تا شهادت 💔
#شهدایی ها 🥀
خدایی ها 👆
هیئتی ها 🏴
ولایتی ها ❤️
امام زمانی ها 🕊
رهبری ها 🇮🇷
مذهبی ها 🏴
همه در یک کانال شهدایی 💔
به جمع شهدایی ما بپیوندید...🥀🥀🥀
https://eitaa.com/joinchat/3094675487Cc8cdc99809
🥀 شهدا شرمنده ایم 🥀
🥀 شهدا شرمنده ایم 🥀
🥀 شهدا شرمنده ایم 🥀
سلام هر کی یه هنر خاص مثل خیاطی ، بافتنی و... داره و دوست داره با هنرش پول در بیاره زودی بیاد اینجا 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/622526525C39590e9061
💶💶💶💶💶💶💶💶💶💶💶
🛍🛍🛍🛍🛍🛍🛍🛍🛍🛍🛍