🌸سلام من به مهدی
🍀به قلب آسمونیش
🌸سلام من به پاکی
🍀به لطف و مهربونیش
عزیزای دلم یادتون نره هر روز صبح بعداز بیدارشدن روبه قبله بایستید و به بهترین و مهربانترین بابای دنیا سلام کنید .
یارِ #امام_زمان عج باید مهربون باشه👌🏻
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎁هدیه ی امروز ما به
#امام_زمان عزیزمون
قرائت سوره فلق
🌹🍀عزیزدلم چندبار گوش👂🏻 بده تا خوبِ خوب یاد بگیری 💪❤️
یارِ #امام_زمان عج باید زرنگ باشه.👌🏻
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
نورچشمای مامان و بابا👨🏻🧕🏻
عزیز دردونه ها 😍
دوشنبه ها مهمونِ کدوم امامیم⁉️🤔
آفرین برشما👏👏👏
بله مهمان امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام هستیم💚❤️💚❤️
باهم یه داستان کوتاه درباره ی این کودکی امام حسین علیه السلام بخونیم.😍
🌈🌤🌈🌤🌈⛅️🌈🌥🌈☁️🌈🌦🌈🌧
یارِ #امام_زمان عج باید اهل مطالعه باشه.👌🏻
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
👇👇👇👇
🌹🍀مهمان کوچولو🍀🌹
💭 یک نفر اهسته تق تق به در زد، اُم سلمه، همسر پیامبر(صلی الله علیه وآله) 🌟 به طرف دررفت با خودش گفت:
یعنی کیست که این موقع که روز این هم توی این گرما در میزند حتما با پیامبر 🌟 کار دارد، هرکه هست باید بگویم پیامبر تازه خوابیده😴، برو یک وقت دیگر بیا!
اُم سلمه سرش را نزدیک در برد و پرسید:
کیستی⁉️
صدای شیرین و کودکانه حسینعلی السلام🌟 را از پشت در شنید او میخواست پدربزرگش را ببیند.😇
اُم سلمه در را بازکرد، حسین علیه السلام🌟 وارد حیاط شد؛
اُم سلمه با شوق جلوی او زانو زد ، دست بر موهای نرمش کشید و گفت:
سلام عزیزم، فدایت شوم!بعد حسین علیه السلام را بوسید😘
اُم سلمه دست کوچک حسین علیه السلام را گرفت و به اتاق برد و گفت:
روی این تشکچه بشین ، تو مهمان کوچولوی عزیز ما هستی! 🌸همین جا باش تا برایت خوراکی بیاورم!☺️
حسین علیه السلام دوباره سراغ پدربزرگ را گرفت ، اُم سلمه گفت:
عزیزم! پدربزرگ تازه خوابیده😴، صبر کن تا بیدار شود.
بعد رفت تا برایش خوراکی بیاورد.
حسین علیه السلام دلش برای پدر بزرگ یک ذره شده بود ❣ دلش طاقت نیاورد، همین که اُم سلمه رفت از جایش بلند شد ، و به سوی اتاق دیگر رفت . در اتاق را اهسته باز کرد. پدربزرگ را دید. او گوشه اتاق خوابیده😴 بود، نزدیک تر رفت و کنار پدر بزرگ نشست، پدربزرگ ارام نفس می کشید.
پدر بزرگ آهسته چشم باز کرد با دیدن نوه اش لبخند زد، دست دراز کرد او را گرفت و روی سینه اش نشاند، چند بار بوسش😘 کرد و بعد قلقلکش داد.😀
صدای خنده های حسین علیه السلام🌟بلند شد.
اُم سلمه با یک ظرف سیب 🍎و کشمش به اتاق امد ،
حسین علیه السلام نبود، در اتاق پیامبر باز بود، خنده های حسین علیه السلام🌟 را شنید ، وارد اتاق شد.
پیامبر (صلی الله علیه وآله) نشست و حسین را روی زانویش نشاند .
اُم سلمه ظرف سیب 🍎و کشمش را جلوی پیامبر و مهمان کوچکش گذاشت. خم شد و یک بوس😘 محکم از حسین گرفت و گفت:
اخ... این پسر چقدر خوشمزه است❤️! بعد رو به پیامبر کرد و گفت:
ببخشید دلم نیامد در را به رویش باز نکنم، او هم برای دیدنت بی تابی میکرد.😊
پیامبر خندید و با خنده اش به او فهماند که کار خوبی کرده است، بعد سیب🍎 را از ظرف برداشت نصف کرد، نصفش را برای خودش و نصفش را به حسین علیه السلام 🌟داد.
#پایان
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی
مناسب سن 5 تا 12 سال
آخ جون یه بازی ساده و خوب
با یه درب بطری و دوتا اسفنج و یک میز
کلی سرگرم شو وشاد باش
یار #امام_زمان عج باید خلاق باشه👌🏻
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🏀 با سادهترین وسیلهها توپ و حلقه بسکتبال بساز و کلی انرژی بگید و شادباش .
یارِ #امام_زمان عج باید خلاق باشه.👌🏻
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti