زمان:
حجم:
6.92M
🎀 قصه های خانم گلی
#دوستان_صبور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شکوفه های بهشتی
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#امام_زمان مهربونم بایاد ونام شما چشم هایم را می بندم.شبتون بخیر آقایِ خوبم💕
سلام شکوفه های بهشتی😊
امیدوارم شاد و سرحال باشید☺️
یه سوال ازتون داشتم:
تا حالا لیمو شیرین خوردید؟!🍋😋
دقت کردید وقتی میخوایم اون رو بخوریم اولش خوشمزه و شیرینه😋 اما همینجور که میگذره کم کم تلخ میشه😣؟؟
🌷نماز هم مثل لیمو شیرینه😳
اگه اول وقت بخونیم خیلی شیرین و لذت بخشه😋اما هرچقدر که بیشتر از اذان میگذره، از لذت نماز کم میشه😢
🔹خدای مهربون تو قرآن، یکی از ویژگی های آدمای خوب وباایمان رو نماز اول وقت معرفی کرده😍:
🍀وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
🌸مومنان کسایی هستند که مراقب نمازشون هستند و اونو اول وقت به جا میارن😇🌸
(سوره معارج آیه ۳۴)
🔹امام باقر (علیه السلام) امام پنجم مت هم درمورد نماز اول وقت فرمودن:👇
☘إنّ الصلاة إذا ارتفعت في أوّل وقتها رجعت إلى صاحبها وهي بيضاء مشرقة ، تقول: حفظتني حفظك الله
💎هر وقت نماز، اوّل وقت بالا بره، سفید و درخشان به سوی صاحبش برمیگرده و به اون میگه: از من مواظبت کردی خدا هم تو را حفظ کنه💎
عزیزای دلم پیش به سوی نماز اول وقت😍
هنگام وضو سوره قدر رو بخون 🥀
#نماز_اول_وقت همراه با #امام_زمان مهربون
🌸شکوفه های بهشتی🌸
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
#داستان
#پیراهن سبز بهشتی
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در خانه یک پیراهن ساده داشتند.
پدرشان حضرت محمد(ص) برای ازدواج ایشان با حضرت علی (علیه السلام) یک پیراهن نو
به خانه آورد.
فاطمه (سلام الله علیها) به آن نگاه کرد.
پارچه ی نرم و لطیفی داشت.
آن را کنار گذاشت تا چند لحظه بعد بپوشد.
اتاق فاطمه (سلام الله علیها) نزدیک در حیاط بود.
در زدند.
- چه کسی در می زند؟
- یک نفر در را باز کند.
کسی با صدای شکسته اش
گفت: من یک زن فقیرم، لباسی ندارم که به تن کنم.
فاطمه (سلام الله علیها) وقتی صدای زن فقیر را شنید گوشه در اتاق را باز کرد.
زن فقیر گفت:
از خانه رسول خدا یک لباس کهنه می خواهم تا به تن کنم.
دل فاطمه (سلام الله علیها) به درد آمد.
نگاهش اول به پیراهن نو افتاد .بعد به پیراهن ساده ای که
در تنش بود.
فاطمه (سلام الله علیها) فکر کرد کدامیک را بدهد.
پیراهن نو برای عروسیش بود.
یاد آیه خداوند در قرآن افتاد که می گفت:هرگز به نیکی نمی رسید مگراین که چیزی را که دوست دارید (به فقیران) ببخشید.
فاطمه فوری پیراهن نو را برداشت.
پشت در رفت و با مهربانی آن را به زن فقیر داد.
زن فقیر خندید.صورتش را به طرف آسمان
گرفت و دعا کرد.
بعد با خوشحالی زیاد از آنجا رفت.
وقتی خبر به حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام)رسید آنها از کار فاطمه (سلام الله علیها) خوشحال شدند .
طولی نکشید که جبرییل –فرشته بزرگ خدا- به خانه حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله)
آمد.خانه بوی بهشت گرفت.او پیراهن سبز و زیبایی جلوی حضرت گذاشت و
کفت: ای رسول خدا، خداوند به تو سلام رساند و به من فرمان داد که به فاطمه (سلام الله علیها) سلام برسانم و این لباس سبز بهشتی را برای او بیاورم!
وقتی نگاه فاطمه (سلام الله علیها) به لباس سبز بهشتی افتاد گریست.
عطر بهشتی پیراهن خیلی زود همه را به اتاق فاطمه (سلام الله علیها) کشاند.
مامان می گه که اینجا ---- بهشت رو زمینه
روزی هزار کبوتر ---- رو گنبدش می شینه
هزار هزار تا عاشق ---- زائر اینجا می شه
از راه دور و نزدیک ---- مهمون آقا می شه
یه گنبد طلایی ---- که توی آسمونه
نشونی خونه ی ---- یه مرد مهربونه
این آقای مهربون ---- که نور دیده ی ماست
برای ما شیعه ها ---- امام هشتم ، رضاست
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
امام رضا جونم خیلی دلتنگ حرمتونم😢
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شکوفه های بهشتی
https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•