eitaa logo
🤾شکوفه های بهشتی🤸‍♀️
363 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
958 ویدیو
27 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم کانالی برای شکوفه های ۴ تا ۱۰ساله با محوریت مادر 🔻🔺️🔻🔺️🔻🔺️؛ ارتباط با ما @Khattat1361 @Rz_Sadeghi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دردونه های خداجون💞 ما و خدا مثل درخت🌳 و میوه ایم 🍎🍑🍇اگه باهاش دوست باشیم و صمیمی و از خداجون دور نشیم💖 هر روز رسیده تر و خوشمزه تر و خوشگل مشگل تریم😊 اگه خدای نکرده ازش دور بشیم🍂🍁 هر روز خرابتر و تلخ مزه تر و زشت تر میشیم😔 🍃خداجونم تو بهترین دوست منی💖 لطفا کمکم کن از تو دور نشم🤩باشه❓ ~~~~~~~🌸 شب بخیر ناز دونه های من😍 . 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان این هفته:اقای اخمو عرب های قبیله کوچک ما به من میگفتند" اقای اخمو"😠 . اما من از ان جوان هایی نبودم که ابرو های پرپشت و گره خورده داشته باشم . چشم هایم هم بزرگ و ترسناک نبود. پس چرا انها به من میگفتند "اخمو" ؟⁉️ یک روز غروب دوان دوان رفتم تا از سر چاهی که بیرون بادیه بود اب بیاورم. چند مرد جوان انجا بودند. یکی داد زد : بروید کنار تا اقای اخمو اب بردارد وگرنه حساب همه مان را میرسد! 😒 از حرف او خیلی ناراحت شدم ، خواستم طرفش بروم و با دست درشت و سنگینم سیلی اب داری به صورتش بزنم اما ترسیدم بقیه جوان های با من گلاویز شوند ، انوقت دعوای بزرگی راه بیفتند و ادم های قبیله به خاطر ما به جان هم بیفتند. 😞 با ناراحتی سطلم را توی چاه انداختم ان را پر از اب کردم و بالا کشیدم . سطل بر دوش کشیدم و به خانه رفتم . در راه خانه ابوجعفر را دیدم که داشت بلند بلند اواز میخواند ، شعر های او درباره شادی و مهربانی بود ☺️. سطل را بر زمین گذاشتم و دوباره به صدای او گوش دادم اما او ساکت شد . فوری برگشت و نگاهم کرد بعد خندید و گفت: یوسف جان از صدایم خوشت می اید😊 گفتم: اواز تو خیلی قشنگ است و شعر هایت هم خیلی زیباست😌 ابوجعفر پرسید: کجا با این عجله پیش من بیا تا باز برایت بخوانم. 😃 برگشتم و به خانه مان که در کوهستان بود نگاه کردم ، دلواپس پدر پیرم و مادرم شدم انها بیمار بودند و به جز من کسی را نداشتند. گفتم: اگر دیر به خانه بروم میترسم پدرم عصبانی بشود و دوباره به من بگوید: کجا بودی یونس تنبل ، یونس پر خور ،یونس بی خیال🙁 ابوجعفر خندید و برخاست بعد جلو امد ، دستم را گرفت و گفت: اما به نظر من جوان پاک و با ادبی هستی ، بی خیال و تنبل هم نیستی! پدرت هم تنهاست و تحمل دوری تو را ندارد تو باید بیشتر به کار انها برسی😌 ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قصه_شب کلاغ_خبرچین🪶 در جنگلي بزرگ و زيبا ، حيوانات مهربان و مختلفي زندگي مي كردند . 🦊🦝🐱🐺🦁🐯🦢🦆🕊🦤🐓🦩 يكي از اين حيوانات كلاغ پر سر و صدا و شلوغي بود كه يك عادت زشت هم داشت و آن عادت زشت اين بود كه هر وقت ،كوچكترين اتفاقي در جنگل مي افتاد و او متوجه مي شد، سريع پر مي كشيد به جنگل🌳🌴 و شروع به قارقار مي كرد و همه حيوانات را خبر مي كرد . ☹️ هيچ كدام از حيوانات جنگل دل خوشي از كلاغ نداشتند. 😖 آنها ديگر از دست او خسته شده بودند😫 تا اين كه يك روز كلاغ خبر چين وقتي كنار رودخانه🌊 نشسته بود و داشت آب 💦مي خورد صدايي شنيد .... فيش، فيش ....🐍 بعد ، نگاهي به اطرافش انداخت و ناگهان مار🐍 بزرگي را ديد كه سرش را از آب بيرون آورده است ... فيش ، فيش ...🐍 كلاغ از ديدن مار خيلي ترسيده بود ، از شدت وحشت ، تمام پرهاي🪶 روي سرش ريخت و پا به فرار گذاشت . 🐾🐾🐾 كلاغ خبر چين ، همينطور پر زنان حركت كرد بالاخره به لانه اش رسيد وقتي كه داخل آينه نگاهي به خودش انداخت ، تازه فهميد كه پرهاي سرش ريخته است خيلي ناراحت شد و شروع به گريه كرد .😭😢 طوطي دانا🦜 كه همسايه كلاغ بود صداي گريه اش را شنيد ، به لانه او رفت تا دليل گريه اش را بفهمد . كلاغ با ديدن طوطي دانا 🦜سريع يك پارچه به دور سرش پيچيد !  طوطي دانا🦜 با ديدن كلاغ كه روي سرش را با پارچه پوشانده شروع كرد به خنديدن . 😅 كلاغ با شنيدن اين حرف سريع پارچه را از روي سرش برداشت طوطي🦜 با ديدن سر بدون پر كلاغ ، باز هم شروع به خنديدن كرد 😂و گفت : كلاغ ؟ پرهاي سرت كجا رفته است ؟ پس اين همه گريه بخاطر كله كچلت بود ؟!😂🤣 كلاغ ماجراي ترسش را براي طوطي🦜 باز گو كرد و طوطي🦜 با هم با شنيدن حرفهاي كلاغ شروع به خنديدن كرد .😂😂😂 كلاغ گفت : « يعني تو از ناراحتي من اينقدر خوشحالي » .☹️ طوطي🦜 جواب داد : آخر همه حيوانات جنگل مي دانند كه مار آبي 🐍هيچ خطري ندارد و هيچ كس هم از مار آبي🐍 نمي ترسد اما تو آنقدر ترسيده اي كه پرهاي سرت هم ريخته اند . اگر حيوانات جنگل بفهمند كه چه اتفاقي افتاده‌است كلي مي خندند .🤣🤣🤣 كلاغ با شنيدن اين جمله ها به التماس افتاد ، گريه مي كرد و مي گفت : طوطي جان🦜 خواهش مي كنم اين كار را نكن اگر حيوانات جنگل بفهمد كه چه اتفاقي برايم افتاده آبرويم مي رود .😥 طوطي🦜 گفت : كلاغ جان يادت هست وقتي اتفاقي براي حيوانات جنگل مي افتاد سريع پر مي كشيدي و به همه جار مي زدي و آبروي آنها را مي بردي ، حالا ببين اگر چنين بلايي بر سر خودت بيايد چه حالي پيدا مي كني .⁉️ كلاغ كمي فكر كرد و گفت : « حالا ديگر فهميده ام كه چه قدر اشتباه مي كردم و چقدر حيوانات جنگل را آزار مي دادم خواهش مي كنم آبروي مرا پيش حيوانات جنگل نبر من هم قول مي دهم كه هرگز كارهاي گذشته را تكرار نكنم ، اصلاً تصميم مي گيريم كه هر وقت پرهايم در آمد بروم و از تمام حيوانات جنگل عذر خواهي كنم » . طوطي🦜 دانا با ديدن حال و روز كلاغ و پشيماني از رفتارگذشته اش به او قول داد كه دارويي برايش درست كند تا هر چه زودتر پرهاي سرش در بيايند . 🐆🦓🦍🐘🦏🐪🐫🦒🐂🐄🐎🐖🐏🐑🐓🦢🦤🦆🦅🕊🦘🦡🦔🐿🦥🦫🦛🐐 نتيجه مي گيريم كه هر كس در حق ديگران خطايي مرتكب شود خودش هم به زودي گرفتار خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃سلام مثل بهاره گل و شکوفه داره 🌸🍃 🌸🍃بوی قشنگ دوستی همراه خود میاره 🌸🍃 سلام بچه هااااا😍 روز قشنگتون بخیررررررر😊 ~~~~~~~🌸 مهربانم هرتپش قلبم به عشق دیدن روی شما میزنه 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ 👆 اولی گفت؛ وقت نمازِ بچه ها؛ وقت دعا دومی گفت .... اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج ┈••✾┈┈ 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺✨🌺✨ وقت نمـــــــــــــاز رسیده گوشات 👂👂چه خوب شنیده صدای بانگ اذان لباس 👚بپوش پاکیزه 🌺✨🌺✨ خبر بده به دوستات🌸🌿 با شادی و با نشاط برو به سمت مسجد🕌 تا مستجاب شه دعات ~~~~~~~🌸 می خوانم همراه با عزیزم💚❤️💚 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه صلوات خوشگل برای ظهور امام زمان علیه السلام بفرستیم👇👇 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 💕💕💕💕💕💕 دوستان کوچک خدا در ایتا https://eitaa.com/joinchat/885719161C62599cbd25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[°•💚☁️•°] ⭐️السلام علیک یا اباصالح المهدی⭐️ 🎥 نماهنگ🍃 ⛅️دعای زیبای فرج ☀️ 🦋بچه های عزیز بخوانند🦋 ✨الهی عظم البلاء و برح الخفاء✨ ✨وانکشف الغطاء وانقطع الرجاء✨ ∞°مـن بچـہ شٻعـہ هسٺـم°∞ ○°•___☁️💚___•°○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداجونم💖 مامانم میگن اگه از ته دلمون ✨دعا کنیم خدا اون دعا رو قبول میکنه🤩 خدایا ❗️ من از ته ته دلم میخوام که جون زود زود بیان😊 خدایا ❗️ میشه دعامو قبول کنی😚 به دوستام هم گفتم دعا کنن.... میشه دعای اونها رو هم قبول کنی🌟💞 ~~~~~~~~🦋🌱 شبت بخیر یارِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ صبح یعنی یک سبد لبخند😊 یک بغل شادی😉 یک دنیاعشق و خندیدن ❤️😄 از اعماق وجود 🌹 به شکرانه داشتن نفسی دوباره 🙏 ☕😊🌹 روزی پُر از لبخند خدا 😊 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستای خوبم 💕 دوشنبه ها ما مهمون دوتا امام مهربون هستیم 😍❤️ 💚امام دوم امام حسن مجتبی علیه السلام و 💚 امام سوم امام حسین شهید علیه السلام عزیزای دلم 🥰 ا📿📿📿📿📿📿📿ا شکوفه های بهشتی هدیه ی امروز به این دو امام مهربون یادتون نره بله صلوات با انگشتای دستامون🤚🏻✋🏻 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 باهم یه داستان زیبا در مورد امام حسن علیه السلام بخوانیم 🍃🍀🍃🍀🍃🍀 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti 👇👇👇
داستان این هفته: قسمت اول 🦋کاش پول بیشتری داشتیم🦋 اسعد گفت: هنوز هم نمیدانم خواب میبینم😴 یا بیدارم ؟! عبید الله خندید و از روی صخره ایی پایین پرید ، باد 🌬به صخره ها میخورد و هو هو میکرد، عبید الله هم مثل باد هو هو کرد، دستهای خود را باز کرد و گفت: نه اسعد جان! تو بیدار هستی و خواب نمیبینی😌 دوتا از مرد ها رفته بودند تا هیزم جمع کنند ، تا با ان غذای ظهرشان را گرم 🔥کنند. انها از مدینه زیاد دور نشده بودند دروازه های شهر از انجا به خوبی پیدا بود. عبید الله نشست سر یک سنگ مُشتی علف کَند و گفت: کاش همه مردم مثل شیعیان حضرت علی🌟 بودند! کاشt 🌟 یاران زیادی داشت و در مدینه غریب نبود.😔 چشم های اسعد پر از اشک 😢شد اسعد گفت: هنوز بوی عطر پیراهنش را حس میکنم، هنوز خنده های ارام او جلوی چشمم است...! کاش...! کاش...! بیشتر پیش او می ماندیم.😞 عبید الله کف دست خود را باز کرد، پروانه رنگی🦋 از کف دستش بیرون پرید، و به اسمان پر زد، او شال سیاه روی سر خود را سفت کرد و گفت: کاش ما مثل این پروانه ها 🦋بودیم و توی باغچه خانه امام میماندیم بعد هر روز او را بو میکردیم و دور سرش میچرخیدیم!😍 اسعد با انگشت اشک های خود را پاک کرد و گفت؛ حج واقعی ما دیدار با امام دوم بود مگر نه؟! 😊 عبید الله سر خود را تکان داد و خندید. انها تازه از سفر حج برگشته بودند و سر راه خود در شهر مدینه مهمان 🌟 شده بودند و حالا میخواستند بعد از خوردن نهار به دیار خود بروند.😊 _اهای عبید الله....! اهای اسعد....! _چه شده چه اتفاقی افتاده؟! ان دو نفری که رفته بودند هیزم بیاورند ، هرکدام با یک بغل هیزم دوان دوان به سمت عبید الله و اسعد امدند ، ان دو طرف مدینه را نشان دادند و باهم گفتند: انجا را نگاه کنید...! طرف دروازه مدینه را....! عبید الله و اسعد به ان سمت نگاه کردند. اسب سواری🐴 با سرعت به سمت انها می امد ، هر چهار نفر با تعجب به تماشا ایستادند. _یعنی او چه کسی است؟! ⁉️ _اه....! نکند جاسوس معاویه باشد 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💗💫دوست دارم با نماز خوندن با خداصمیمی تر بشم💞 💗💫دوست دارم با نماز خوندن روحم رو پرواز بدم و توی آسمان عشق به خدا، این طرف و اون طرف برم💞 💗💫دوست دارم به واسطه نماز انقدر حس قشنگی رو به وجودبیارم که غرق در حال خوب بشم💞 مراقب خودتون و خوبی هاتون باشید😉 ~~~~~~~🌸 همراه با نماز مهربونم 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زنگ نماز 🔔 دنگ دنگ دنگ ..... زنگ مدرسه 🔔به صدا در می اید، دانش اموزان و معلم وارد کلاس میشوند، و درس شروع میشود. در کلاس درس خوردن خوراکی، نوشیدن اب، و بازی کردن کار درستی نیست،⛔️ چون باید به علم و معلم احترام بگزاریم.😇 پس وارد کلاس که میشویم بعضی کار ها را نمیتوانیم انجام دهیم.👉 که در ابتدای میگویی مثل وارد شدن در کلاس درس است.😌 ♨️ را گفتی در برابر عظمت و بزرگی خدا قرار گرفتی ، خوردن و اشامیدن است. ⛔️ ♨️خندیدن و گریه کردن با صدای بلند در نماز است.⛔️ ♨️هنگام گفتن باید بدنت ارام باشد، و با صدایی بگویی که خودت بشنوی . ♨️ باید به عربی صحیح تلفظ شود چرا که در محضر خداوند بزرگ باید درس پس بدهی🌱 ... 🍎🍃🍎🍃🍎 🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸شکوفه های بهشتی🌸 https://eitaa.com/shokofehhaybehshti دوستای عزیزم 🥰 حاضرید برای سفر به سرزمین پرسش های آسمانی ✈️ کمربندهاتون رو محکم ببندید و با سپهر و آوا همسفر بشیم 🛩 امروز یه سوال جدید و کلی چیزهای جدید یاد می گیریم .... امروز «خاله فرشته» همراه «آوا» و «سپهر»، دو خواهرزاده کنجکاوش، قراره به ما بگن بهشت کجاست.⁉️⁉️⁉️ 👇🏻👇🏻👇🏻