eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
224 دنبال‌کننده
440 عکس
51 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند.. @shokoohsher☘️
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
دلا! ز معرکهٔ محنت و بلا مگریز چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز رهبر معظم انقلاب از ابتلا صف «قالوا بلی» چرا بگریزند؟ کجا سپاه «بلی‌گفته» از بلا بگریزند؟ به حرف بی‌خردان کی رها کنند هدف را؟ به اخم بی‌شرفان کی به انزوا بگریزند؟ عصا به دست برو سمت مار فتنه و جادو که ساحران همه از بیم اژدها بگریزند قسم به جاه سلیمانی‌ات که لشکر موران به محض دیدن تو سوی ناکجا بگریزند به وقت غرش طوفان نوح، طعمهٔ موجند اگرچه قوم ستمگر به کوه‌ها بگریزند بگو به دشمنِ بیچاره تا نیامده عباس سوار اسب شده، بی سر و صدا بگریزند که وقت معرکه و در دل چکاچک شمشیر زمان نمی‌دهد آهنگ جنگ تا بگریزند می‌آید از همه‌سو بانگ سرخ «أین تفرّون؟» چطور می‌شود از انتقام ما بگریزند؟ @fatemeh_arefnejad
درمان نمی‌شوم من از این درد لاعلاج   از شعرهای بی هدف دمدمی مزاج از تلخی حواشی هر روز بی امید از بی جهت دویدنِ  از روی احتیاج هرشب سپید خواندن و شوق غزل شدن غم گریه بعد خواندن هر شعر ابتهاج در خود گریستم  تن این کوچه باغ را در کار عشق مانده و ازخویش هاج و واج   آشفته ی سکوت و پریشان گفتگو از عقل دل بریده و داده به عشق باج حسرت به جان لحظه ی من! کی؟کجا؟ چطور؟! در جاده های منحنی  رو به اعوجاج من خواب مانده ام دوسه قرن است بی هدف دیگر نداشت پیش کسی  سکه ام رواج @shokoohsher☘️
دوشیزگان کوچک اندوه الکنم ای بغضهای پرده نشین سترونم باید که از‌ توهم این پیله بگذرم از این حصار دائم در خود تنیدنم دیگر مباد دم بدهم بر سکون خویش آن شیهه ای‌که می‌رسد از پشته ها منم از قلب سنگلاخ دویدم به دره ها گفتم که دل به معرکه ای تازه می‌زنم شاید در این گریز در این افت و خیزها بادی مرا به یاد من آرد که توسنم آن گونه می روم که بیافتد در این مسیر خون تمام قاصدکانش به گردنم آن مادیانِ سرخ که‌ گسترده یال را بر جلگه ی جنون‌ زده ی چین دامنم با آه و با نسیم‌ و‌ پرنده یکی شده توفنده ای که گرده گرفته است در تنم.. همواره چون جنین و جنون ریشه داشته در بطن هر گیاه نمیرنده، خرمنم من باد و آب و آتش و خاکم عجین به عشق در جان من عصاره ی هستی است، من زنم... @shokoohsher 🌱
خوشبختی از نگاه هرکسی، معنایی متفاوت دارد. اما از نظر من آدم‌هایی خوشبختند که عشق به‌موقع به سراغشان بیاید. 🌱 @shokoohsher، ۸ اردیبهشت
چیزهایی از تو را دوست دارم که هنوز بر زبان نیاورده‌ام. فکر می‌کردم به‌قدر کافی زمان هست. عجله‌ای نداشتم. آدم همیشه حسرت حرف‌های ساده‌‌ای را می‌خورد که نگفته است. تو مثل اولین روز تابستان با رنگ‌های گرم رسیدی و خون را در رگ‌هام رقیق کردی. تابستان؛ که روزهای بلند دارد و کوچه‌های شلوغ. سایه‌ها می‌دانند که تابستان چیست*. من می‌دانم و دست‌هام که روزی در آغوشت کشیدند. عجله‌ای نداشتم بگویم ببین! این خطوط کنار لب‌هات، این سایه‌روشن زیر چشم‌هات، این جزئیات که در عکس‌هات پیدایند، چقدر خوبند. چقدر هویّت دارند. این‌ها را نگفتم و گذاشتم وقتش برسد. وقتش؟ تو مثل برف‌ _که آدم نمی‌فهمد کِی_ آب شدی و رفتی. یک‌روز صبح پا شدم و خبری از تو نبود. ☘️ @shokoohsher✨ *سایه‌ها می‌دانند که چه تابستانی‌ است.
خستگانت را شکیبایی نماند یا دوا کن یا بُکش یک بارگی... @shokoohsher🌱
ز بس نشستم و با شب حدیثِ غم گفتم ز غصه رنگ من و رنگ شب پرید، بیا! @shokoohsher☘️
با ارزشیم؛ گوهرِ یک‌دانه‌ایم ما ما را بخر! که اشکِ یتیمانه‌ایم ما با اینکه دل‌شکسته‌ی سنگ ملامتیم باز آمدیم سوی تو؛... دیوانه‌ایم ما! بیهوده خیره‌ای به افق‌های دوردست یادت نرفته است که پروانه‌ایم ما؟! از ما همیشه مردم کوتاه‌بین شهر رنجیده‌اند؛ معنی بیگانه‌ایم ما کوتاه بود شوکتِ این قلعه‌ی شنی دیر آمدی؛ ببخش که ویرانه ایم ما! @shokoohsher🌱
تقدیم به معلمان خوب میهنم: عطر نو ، مداد و دفتر و خودکار... یک صبح تازه ، پر نشاط ، از روشنی سرشار... بوی خوش اسپند ، آرامش ، کمی لبخند... با هر قدم نام خدا را می کنم تکرار هربار می آیم به سویت حال من این است: هی ذوق دارم مثل صبح اولین دیدار پیش از ورودم پشت در یک لحظه می مانم غم های خود را می گذارم گوشه ی دیوار از شیطنت های تو حتی خسته هم باشم! می گیرمت هر روز در آغوش مادر وار فرقی نداری مثل فرزند خودم هستی دستم امانت هستی و من هم امانت دار تو با حساب و هندسه سرگرم ، من دلگرم از پیشرفت تو چه لذت می برم هربار شاید به ظاهر من معلم بوده ام اما از فطرت پاک تو درس آموختم بسیار با یک خداحافظ تو خواهی رفت تا فردا من تازه خواهم رفت سوی کار و کار و کار ! @shokoohsher☘️
تو را زنانه می خواهم زیرا تمدن زنانه است شعر زنانه است ساقه ی گندم شیشه ی عطر حتی پاریس، زنانه است و بیروت با تمامی زخم هایش زنانه است تو را سوگند به آنان که می خواهند شعر بسرایند باش... تو را سوگند به آنان که می خواهند خدا را بشناسند زن باش... @shokoohsher🌱 ۳۰ آوریل
امیر مملکت عشق این‌چنین فرمود به هرکسی که نشسته‌ست پای کسب هنر به احترام دوتن واجب است برخیزی؛ به احترام معلم ، به احترام پدر @shokoohsher🌱