نفسی که می‌کشم تو هستی خونی که در رگ‌هایم می‌دود و حرارتی که نمی‌گذارد یخ کنم... امروز بیشتر از دیروز دوستت می‌دارم و فردا بیشتر از امروز و این؛ ضعف من نیست قدرت توست! @shokoohsher✨ نامه‌های #احمد_شاملو به آیدا 🌱 📚 #مثل‌خون‌در‌رگ‌های‌من

کتاب عمر ورق خورد بار دیگر و با تو به عاشقانه‌ترین فصل این کتاب رسیدم... @shokoohsher✨ #حسین_منزوی ☘️

تا نام تو را دلم ترنّم کرده‌ست با یاد تو، چون غنچه تبسّم کرده‌ست «گم کرد تو را» هر که، چه را یافته است؟ هر کس که «تو را یافت» چه را گم کرده‌ست؟ @shokoohsher✨ #محمدجواد_غفورزاده ☘️ #روزنگار، ۹ذی الحجه، #روز_عرفه

کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات دست ما را برساند به دعای عرفات... @shokoohsher✨ #علیرضا_قزوه🌱 #عرفه

این‌ چشم‌های خیس برازندهٔ تو نیست محراب را که آینـه‌کـاری نمی‌کنند! @shokoohsher✨ #سیدسعید_صاحب‌علم🍃

#ذکر_شب بعید نیست که گر تو به عهد بازآیی به #عید وصل تو من خویشتن کنم قربان:) @shokoohsher✨ #سعدی🍃

#عید_قربان آمد ای جان جهان قربان تو را جلوه‌ای کن تا شود جان‌ها فدای جان تو را... @shokoohsher✨ #ملک_الشعرای_بهار🌱

چو اسماعیل قربان شو در این عشق... @shokoohsher✨ #مولانا 🍃 #عید_قربان

به‌مناسبت #عید_قربان، شعر فاخر ببعی‌نامه 😁 @shokoohsher✨ #احمد_رفیعی_وردنجانی🌱 #قم‌پز #شعر‌به‌روایت‌شاعر

دل تهی باید کنم از نفْس های فانی ام خورده مُهر بندگی وقتی که بر پیشانی ام سنگ عشقت را بزن بر سینه‌ی آیینه فام تا هزاران تکه گردد این دل شیطانی ام این مَنِ من من کنان را از مَنِ خسته بگیر تا که در دام تو افتد این غرور جانی ام ای طراوت پیشه ی من! ای لطیف و مهربان! تر شده با ذکر نامت دیده‌ی بارانی ام اشک چشم حاجیانم در بیابان منا ابر دلتنگم که تو با شوق می گریانی ام نفس اسماعیلیِ من پیش پایت شد فدا کاشکی مقبول طبع تو شود قربانی ام @shokoohsher✨ #فرزانه_قربانی☘️ #عید_قربان

به هر که زنگ زدم، خنده‌ی تو می‌آمد چگونه است که آن‌سوی هر شماره تویی! @shokoohsher✨ #سعید_مبشر 🌱

من عهد تو سخت سست می‌دانستم بشکستن آن درست می‌دانستم این دشمنی ای دوست! که با من ز جفا آخر کردی، نخست می‌دانستم... @shokoohsher✨ #مهستی_گنجوی🌱