eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
442 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت هم در سکوت سردِ زمستان دلم گرفت هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید هرجا گرفت نم نمِ باران... دلم گرفت با خنده گفتمش: به سلامت... سفر بخیر... وقتی که رفت از تو چه پنهان؛ دلم گرفت بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود از بس شلوغ بود خیابان، دلم گرفت امروز جمعه نیست، ولی با نبودنت مانند عصر جمعه‌ی تهران، دلم گرفت @shokoohsher 🪴
أخذوك مني و قالوا الرجل لا يبكي إلا من أجل وطنه! لم يعلموا  أنك وطني.. از من گرفتند تو را و گفتند: مَرد جز برای وطن نمی‌گِريد! نمی‌دانستند كه تو وطنِ منی... @shokoohsher 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طاقت بیاور این زمستان نیز خواهد رفت سمت بهارانی که در راه است باید رفت یادت می‌آید دردهایی را که طی کردیم؟ یادت می‌آید: آن اَبَر رنجی که آمد... رفت یادت می‌آید چشم مادر لحظه‌ی آخر با آرزوی یک زیارت سوی مشهد رفت هر آمدن هرچند روزی رفتنی دارد اما بدونِ زندگی کردن نباید رفت باید غمش را در دلت محکم نگه داری تا دلبری داری، از این دنیا نشاید رفت... @shokoohsher 🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌صبح یعنی پرواز قد کشیدن در باد، چه کسی می گوید پشت این ثانیه ها تاریک است؟! گام اگر برداریم "روشنی" نزدیک است... @shokoohsher🪴
به روی ساغر چشمش خطی مورّب داشت دو جام جای دو چشم از نگه لبالب داشت بدیع مثل ژکوند از دریچه‌ی لبخند هزار موزه هنر ، بر کتیبه‌ی لب داشت نه آن حریر‌ِ به دوشش نشسته زلف نبود به روی شانه‌ی خود آبشاری از شب داشت چنان ز ه‍ُرم تنش سوخت رنگ احساسم که نبض واژه به هر بیت شعر من تب داشت فدای آن صف مژگان که در سیه‌مستی همیشه نوبت پیمانه را مرتب داشت به این امید که خود را به نور بسپارد همیشه آینه را بهترین مخاطب داشت دلم هواییِ مرغی است در شبانه‌ی باغ که تا سپیده به منقار درد "یا رب" داشت @shokoohsher🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏هل ينتهي الماضي حقاً ام انه يتابع حياته داخل رؤوسنا !؟ آیا واقعا گذشته تمام می شود یا در ذهن ما به حیات خود ادامه می‌دهد!؟ @shokoohsher ☘️
نشستی به شِشدَر ولی شش نیامد! به کوشش نیامد، به خواهش نیامد! ‌ نشستی به سستی مگر دیوِ دیوان، به کُرنِش بیاید، به کُرنِش نیامد... ‌ کمین کرده بودی سواری بگیری، از آن اسبِ چوبی جز ارتش نیامد! ‌ گمان بُرده بودی به تقلیدِ آرش، کَمان را کشیدی ولی کش نیامد! ‌ هماره پس از صبر دورِ ظفر نی! از آن غوره حلوای کشمش نیامد... ‌ فنا جز به همدستیِ بی‌‌خیالی، خِرَد جز به همراهِ دانش نیامد! ‌ قمار اینچنین است آری برادر! نشستی به ششدر ولی شش نیامد... @shokoohsher 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لمْ يعلِمونّي في المدرسَةْ،كيفَ احبُّ امرَأةْ و لكنَني اكتشفتكِ بحاسَتي السادسَةْ كما يكتشفُ الحصانُ العرَبي مصادرَ الماءْ و كما يتخيلُ الصوفيونْ،شكلُ النساءَ في الجَنَةْ در مدرسه به من ياد ندادند كه چگونه زنى را دوست بدارم! ولى من؛ با حس ششم خود آن را يافتم! مثل اسب اصيل عربى، كه سرچشمه‌هاى آب را مى‌یابد و همان طور كه عارفان رخسار زنان را در بهشت، تصور مى كنند! @shokoohsher ☘️ برگردان ☘️