چه ترس ها به دلم بود، ترس دیده شدن!
غم وجود گرفتن، غم پدیده شدن!
من از عدم به وجود آمدم، نمی دانی
چقدر پر هیجان بود آفریده شدن!
پناه می برم از ترس طرد و تنهایی
به میهمانی تسلیم و هم عقیده شدن
من آن سفال ترک خورده ام که می ترسد
هم از نوازش باران، هم از خریده شدن
بلوغ میوه تلخی ست، مثل من خوش باش
به کال ماندن و از شاخه دیر چیده شدن
@shokoohsher✨
#زینب_احمدی ☘️