او رفته بود...
و من به این باور رسیده بودم،
که قوانین این کشور
به هیچ دردی نمیخورد
وقتی مهمان میتواند وقتِ رفتن،
خانه را نیز با خودش ببرد!
#سعاد_الصباح☘️
@shokoohsher ✨
کوشیدم بوی تو را
از سلولهای پوستم بیرون کنم!
پوستم کنده شد
اما تو بیرون نشدی...
#سعاد_الصباح🌱
@shokoohsher✨
إنّ الکتابة عندي
هی هوار أقیمه مع نفسي
قبل أن أقیمهُ معک
نوشتن برای من
گفتوگوییست با خودم
پیش از آنکه با تو بگویمش...
@shokoohsher✨
#سعاد_الصباح🍀
چون مرا دوست داری
دنیا بزرگتر
آسمان وسیعتر
دریا آبیتر
گنجشکها آزادتر
و من هزاران بار زیباتر شدهام...
@shokoohsher✨
#سعاد_الصباح🌱
کوشيدم بوي تو را
از سلولهاي پوستم بيرون کنم
پوستم کنده شد،
اما تو بيرون نشدي
کوشيدم تو را به آخر دنيا تبعيد کنم
چمدانهايت را آماده کردم
برايت بليط سفر خريدم
در اولين رديف کشتي برايت جا رزرو کردم
وقتي کشتي حرکت کرد
اشک در چشمانم حلقه زد
تازه فهميدم در اسکلهام
تازه فهميدم آنکه به تبعيد ميرود،
منم
نه تو...
@shokoohsher✨
#سعاد_الصباح☘️