eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
442 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما چه بودیم از همان آغاز غیر از جان هم؟ بغضِ هم، بی‌تابیِ هم، دردِ هم، درمانِ هم ما چه بودیم از همان آغاز؟ یک روح و دو تن، نیمه‌‌های آشکار و نیمه‌ی پنهان هم بیش از این باید به بوران زمستان خو کنیم نیست وقتی دست‌‌های گرممان از آنِ هم طعمه‌ی هیزم‌‌شکن‌ هایند شاخ و برگ ما میزبان آتشی سرخیم و آتشدان هم سر به زانوی که بگذارند وقت خستگی قلب‌ های بی‌قرار و بی‌سر و سامان هم؟ زندگی منهای تو مرگ است، پس با این‌حساب می‌توان نامید ما را نقطه‌ی پایان هم... @shokoohsher ☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری برگرفته از سفرنامه آقای یامین‌پور به لبنان که نوشته بود: «می‌گوید اینها تا به‌حال دست کم سه بار خانه‌شان را از نو ساخته‌اند. آن جنوبی حتی همین چند ماه پیش همان موقع که در حیاط خانه‌اش قلیان می‌کشید و به در و دیوار خانه‌اش نگاه می‌کرد نقشه جدید خانه‌ را در ذهنش کشیده؛ با خودش گفته "اگر دفعه بعد اسرائیل خرابش کرد، این‌بار اینطور می‌سازمش!"» 🕊🕊🕊🕊 من از غم‌های خود، بال و پر پرواز می‌سازم دلم را بشکنی با تکه‌هایش ساز می‌سازم اگر دستی بچیند ساقه‌ام را باز می‌رویم اگر پایی بکوبد خانه‌ام را، باز می‌سازم برای داستان خویش، پایانی نمی‌بینم اگر ویران شوم هر بار، از آغاز می‌سازم درخت باغچه، دلتنگ گنجشکان نمی‌ماند که از فردا حیاط خانه را دلباز می‌سازم تمام خانه را آجر به آجر شعر می‌خوانم تمام خانه را این بار با آواز می‌سازم بیا با منجنیقت شعله‌باران کن جهانم را گلستان می‌شوم در آتشت، اعجاز می‌سازم منم ققنوسِ در افسانه‌ها، با تب نمی‌سوزم! منم صبحی سراسر روشنا، با شب نمی‌سازم! 🌱 🆔 @Amjadiyan_Faezeh @shokoohsher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت هم در سکوت سردِ زمستان دلم گرفت هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید هرجا گرفت نم نمِ باران... دلم گرفت با خنده گفتمش: به سلامت... سفر بخیر... وقتی که رفت از تو چه پنهان؛ دلم گرفت بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود از بس شلوغ بود خیابان، دلم گرفت امروز جمعه نیست، ولی با نبودنت مانند عصر جمعه‌ی تهران، دلم گرفت @shokoohsher 🪴
أخذوك مني و قالوا الرجل لا يبكي إلا من أجل وطنه! لم يعلموا  أنك وطني.. از من گرفتند تو را و گفتند: مَرد جز برای وطن نمی‌گِريد! نمی‌دانستند كه تو وطنِ منی... @shokoohsher 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طاقت بیاور این زمستان نیز خواهد رفت سمت بهارانی که در راه است باید رفت یادت می‌آید دردهایی را که طی کردیم؟ یادت می‌آید: آن اَبَر رنجی که آمد... رفت یادت می‌آید چشم مادر لحظه‌ی آخر با آرزوی یک زیارت سوی مشهد رفت هر آمدن هرچند روزی رفتنی دارد اما بدونِ زندگی کردن نباید رفت باید غمش را در دلت محکم نگه داری تا دلبری داری، از این دنیا نشاید رفت... @shokoohsher 🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌صبح یعنی پرواز قد کشیدن در باد، چه کسی می گوید پشت این ثانیه ها تاریک است؟! گام اگر برداریم "روشنی" نزدیک است... @shokoohsher🪴
به روی ساغر چشمش خطی مورّب داشت دو جام جای دو چشم از نگه لبالب داشت بدیع مثل ژکوند از دریچه‌ی لبخند هزار موزه هنر ، بر کتیبه‌ی لب داشت نه آن حریر‌ِ به دوشش نشسته زلف نبود به روی شانه‌ی خود آبشاری از شب داشت چنان ز ه‍ُرم تنش سوخت رنگ احساسم که نبض واژه به هر بیت شعر من تب داشت فدای آن صف مژگان که در سیه‌مستی همیشه نوبت پیمانه را مرتب داشت به این امید که خود را به نور بسپارد همیشه آینه را بهترین مخاطب داشت دلم هواییِ مرغی است در شبانه‌ی باغ که تا سپیده به منقار درد "یا رب" داشت @shokoohsher🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا