بگذار سر به سینهی من، تا که بشنوی،
آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
شاید که بیش ازین نپسندی به کار عشق،
آزار این رمیدهی سر در کمند را
بگذار سر به سینهی من، تا بگویمت:
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست؟
بگذار تا بگویمت: این مرغ خسته جان،
عمریست در هوای تو از آشیان جداست.
دلتنگم آنچنان که: اگر بینمت به کام،
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من،
ای نازنین -که هیچ وفا نیست با منت-
تو، آسمان آبی آرام و روشنی،
من، چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم!
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت، ای نوشخندِ صبح،
بگذار تا بنوشمت ای چشمهی شراب،
بیمار خندههای توام، بیشتر بخند!
خورشید آرزوی منی، گرمتر بتاب!
@shokoohsher✨
#فریدون_مشیری 🍃
چشم بر چشمان من، مىزد گره بر روسرى
بودنش يك خواب بود و رفتنش ناباورى
من نگاهش مى كنم او هم نگاهم مى كند
او براى دل بريدن من براى دل برى
واژه ها را از دهانم يك به يك دزديد و رفت
سهم من از عشق شعرى شد بنام ديگرى
عشق يعنى تار موهاى تنت مى ايستد
هر كجا كه نام او را روى لب مى آورى
در سرم بيهوده روياى پريدن با تو بود
چيست دنيا جز قفس وقتى كه بى بال و پرى
@shokoohsher✨
#سیدتقی_سیدی☘️
من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد،
ما دوباره سبز میشویم...
@shokoohsher✨
#قیصر_امینپور 🪴
چه کردهای تو که بیتاب کردهای ما را
حدیث ماهی و گرداب کردهای ما را
به شور و شیوهی صیّادهای شیرازی
دوباره بر سر قلّاب کردهای ما را!
چقدر طرز نگاه تو یوسفاللهیست
که از خجالت خود، آب کردهای ما را!
به دلفریبی لبخندهای خرّازی
چگونه اینهمه شاداب کردهای ما را!
هنوز احمدیِ روشن است چشمانت
به چشمهمزدنی خواب کردهای ما را!
لبت #روایت_فتح است، عین آوینی
دم تو گرم که سیراب کردهای ما را
به عمق نافذ چشمان محسن حججی،
قسم که مسلم خیزاب کردهای ما را
به ابروان حسنْ باقری تر از چمران!
خراب گوشهی محراب کردهای ما را
کرشمهی تو پر از طیّب است و ضرغام است
رفیق اینهمه ناباب کردهای ما را!
دو چشم ناز، دو تا باکری، دو زینالدّین
به محضر که شرفیاب کردهای ما را؟
مگرنه عشق تو بیباکی جهانآراست؟
چرا مُبادی آداب کردهای ما را؟!
به دام زلف تو دل، یک حسین فهمیده است
به عمق حادثه پرتاب کردهای ما را!
تمام شهر، پر از قاسم سلیمانیست
بیا که یک غزل ناب کردهای ما را...
@shokoohsher✨
#مهدی_جهاندار🍃
#شهدا #دفاع_مقدس
کسی به خوبی من مشق #عشق را ننوشت
ببین به دیدهی انصاف! آفرین دارم...
@shokoohsher✨
#حسین_دهلوی☘️
#تک_بیت
تو مثل لالهی پیش از طلوعِ دامنهها
-که سر به صخره گذارد-
غریبی و پاکی
تو را ز وحشتِ توفان به سینه میفشرم
عجب سعادت غمناکی!
@shokoohsher✨
#منوچهر_آتشی🌱
اگر چه بی هنرم غصه خوردنم خوب است
برای آدم افسرده حال، غم خوب است
برای من که به جز آه در بساطم نیست
بساط شاعری و چای ِ تازه دم خوب است
قضاوتم نکن از این که شاعرم یا نه
میان ما و شما قاضی قلم خوب است
زبان حال من از شعر عاشقم پیداست
هنوز معتقدم عشق بیش و کم خوب است
به نیش ِ فاخر خود این چنین که مینازی
غزل بگو و بگو آخرش: ستم خوب است!
اگر کمال تو از شعر و زندگی این است
قسم به حشر مرا خواب در عدم، خوب است
بایست دور و میازارمان ز ِ شوخی ِ طبع
که آشنایی و الفت قدم قدم خوب است
نجوش با همه زیرا برای بعضیها
غریبه باشی و از دور محترم خوب است
@shokoohsher✨
#مریم_بسحاق 🍀
پاییز، ای سرود خیالانگیز!
پاییز، ای ترانهی محنتبار!
پاییز، ای تبسم افسرده!
بر چهرهی طبیعت افسونکار...
@shokoohsher✨
#فروغ_فرخزاد🍁
طرح: #هادی_حیدری🍂
پای در ره که نهادید افقِ تاری بود
شب در اندیشهی تثبیت سیهکاری بود
بادهی خاص کشیدید و به میخانهی عشق
مستی سرخ شما غایت هشیاری بود
خواب خوش باد شما را که در آن هنگامه
خواب خونین شما آیت بیداری بود
خم نشد قامت رعنای شما بر اثرش
بختک زلزله هرچند که آواری بود
شرممان باد که تا ساعت آن واقعه نیز
چشممان دوخته بر ساعت دیواری بود
جایتان سبز که با خون خود امضا کردید
پای آن نامه که منشور وفاداری بود
قصهای بیش نبود آنچه سرودید از عشق
لیک هر یک به زبانی که نه تکراری بود
ای شمایان که خروشانِ کفنپوشانید!
ای که بر فرق ستم تیغ شما کاری بود!
در رگ ما که خموشان سیهپوشانیم
کاشکی قطرهای از خون شما جاری بود
@shokoohsher✨
#حسین_منزوی ☘️