فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌چطور یه انسان یه قرن پیش چیزایی رو بهش مطمئن بوده که بخاطرش موج انقلاب توی کل دنیا راه انداخته ...که ما داریم تازه به چشممون میبینیم ولی هنوز هم خیلی هامون باورش نداریم.
روحت شاد امام عزیز.💔
@shonud313
عرض سلام و خیر مقدم خدمت اعضای جدید🌸
و تشکر ویژه از عزیزانی که پستها رو فوروارد میکنند به دوستان و گروهها
خداقوت میگم.👌
✅در جهاد تبیین سهیم باشیم.
@shonud313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫✨نور بشنویم و نور ببینیم✨💫
@shonud313
42.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساجیچی (غذای بره سنتی آذربایجانی)
بریم یه چرخی تو دل طبیعت بزنیم و پرانرژی روزمون رو شروع کنیم.😋💪
@shonud313
14_se_daghighe_dar_ghiamat_aminikhaah.ir.mp3
33.24M
⭕️ شرح و بررسی کتاب « سه دقیقه در قیامت »
✅جلسه چهاردهم
🛑 آیا نجاسات میتونه مظهر اسماء الله باشه ؟
🛑ممکنه ملائکه یا شیاطین با چهره اطرافیان به خواب ما بیان؟
🛑 چرا سرمایه رو برای پیری نگه نداریم ؟
@shonud313
42.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 جبههٔ داخلی ما امروز زنانهاست!
با ۵ نقش فوقالعاده جدّی و مهم
📌 اگر هنوز نقش خودتون رو، امکانات و جایگاه خودتون رو برای حضور در این جبهه پیدا نکردید،
این چند دقیقه، پاسخ شماست.
📌کلیپ بالا بخشی از صحبتهای خانم شریعتمدار در نشست هفتم روایت نصر میباشد.در بنر سنجاق شده در کانال فایل صوتی ایشان موجوده.
📌توصیه به خواندن کتاب تنهاگریه کن و پنج تا هشتگ خانم شریعتمدار خیلی برام جالب بود
@shonud313
کتاب تنها گریه کن نوشته اکرم اسلامی، روایت خواندنی زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان است
که در انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده و توسط رهبری تقریظ شده است.
در پست بعدی بخش هایی از کتاب رو براتون میگذارم که ببینید این کتاب نووووور خدا هست.بی نظیره.توصیه میکنم از کسی امانت نگیرید حتماً برای خودتون یه نسخه بخرید.چون هر چند وقت یکبار هوس میکنید دوباره بخونیدش.☺️
برای دوستانی که پرسیدند تقریظ به چه معناست ؟👇
صفحه تقریظ یا اپیگرام، صفحه و درآمدی ستایشآمیز است که بر یک اثر همراه با تأیید و ستایش نویسنده، و نیز معرفی کتاب مینویسند و معمولاً در صفحات آغازین کتاب قرار میگیرد. تقریظ اغلب شامل بیانیه و مطالبی است مختصر، جالب، به یاد ماندنی و گاهی اوقات تعجبآور یا آمیخته به طنز با استفاده از کلمات قصار و امثال و حکم. این سنت ادبی بیش از دو هزار سال قدمت دارد. اما در ایران پس از انقلاب اسلامی از سوی مقام معظم رهبری این سنت از اواخر دهه 60 و ابتدای دهه 70 آغاز میشود.
@shonud313
📌بخش هایی از متن کتاب تنها گریه کن.
۱ – یک وقت هست آدم با خانوادهٔ شوهرش مشکلی ندارد و فقط رفت وآمد میکند، یک وقت هست که با خانوادهٔ شوهرش صمیمی میشود، خودمانی و خانه یکی؛ محبتشان را به دل میگیرد. ما این شکلی بودیم. من هرچه ازشان دیدم، خوبی و صمیمیت بود. همراه دوتا جاری دیگرم و مادرشوهرمان توی یک خانه زندگی میکردیم. روزمان تا آمدن مردها، دور هم میگذشت. نوعروس بودم، ولی مستقل. چند ماه اول، پخت وپزم از مادرشوهرم جدا بود. خودم خواستم و سفره یکی شدیم. گفتم: «دو نفر ماییم، دو نفر شما، آن هم توی یک خانه. چرا دوتا سفره پهن کنیم؟» عروس ده ماهه بودم که دخترم به دنیا آمد. پدرشوهرم، اولْ بزرگ خانواده خودش بود، بعد فامیل. بزرگتری اش هم فقط به سن وسال و ریش سفیدش نبود؛ آن قدر دلسوز و مهربان بود که خودش و حرفش روی چشممان جا داشت. اسم بچه را گذاشت فاطمه و ما هم روی حرفش حرف نزدیم. حبیب مرد زحمت کشی بود. صبح زود میرفت سر ساختمان و آخر شب خسته برمی گشت. بنایی کار راحتی نبود. اصلش، هیچ کاری راحت نیست.
مردها صبح به صبح میرفتند و آخر شب به سختی خودشان را تا خانه میکشاندند. یک لقمه غذا خورده و نخورده، چشمشان گرم خواب میشد. گاهی برای کار و کاسبی بهتر میرفت یک شهر دیگر و روزها میگذشت و ازش بی خبر بودم. من میماندم و فاطمه که برایم مثل عروسک بود. حسابی سرم را گرم کرده بود؛ منتها مریضی ام خوب نشده بود و بقیه خیلی مراقبم بودند. عزیز، بیشتر از همه غصه میخورد و فکرش مانده بود پیش من. گاهی که میرفتم خانه شأن، احوالم را خبر میگرفت و مدام از دیروز و روز قبلش میپرسید. باید خیالش را راحت میکردم که خوبم، ولی هم او و هم بقیه، میدانستند ازحال رفتن من خبر نمیکند. میگفت: «اگه بی هوا وقتی بچه تو بغلته بیفتی، من چه خاکی به سر کنم؟» همه میترسیدند که وقتی می افتم، سرم به جایی بخورد و دردسر شود؛ این بود که با اوستا حبیب صحبت کردیم و قرار شد برویم طبقه بالای خانه آقاجانم زندگی کنیم. این طوری خیال آنها هم راحت بود؛ مادر و خواهرهایم دور و برم بودند. همان جهیزیه مختصر را بستیم و خانه جدید بازشان کردیم. هر طوری بود، سرم را گرم میکردم. وقت که اضافه میآوردم و بچه خواب بود، گاهی مشغول خیاطی میشدم. یک بلوز ساده برای خودم یا فاطمه میدوختم و کلی ذوق میکردم.
ادامه در پست بعدی👇
@shonud313
۲- آن اوایل که جنگ شروع شد، ما فکر میکردیم خیلی زود تمام میشود. به خیالمان هم نمیرسید که هی جوانها بروند و برنگردند، مردها سایهشان از سر زن و بچههایشان کم شود و زنها تلاش کنند قوی روی پا بمانند و بچههایشان را دستتنها بزرگ کنند. ما بارها و بارها هر چیزی را که به فکرمان میرسید، پشت کامیونها بار بزنیم و هر دفعه توی دلمان دعا کنیم دفعهٔ آخر باشد و خیلی زود شر جنگ از زندگیمان کم شود، ولی نشود و دوباره سبزی خشک کنیم و لباس بدوزیم و چشم به راه، بغضمان را فرو بخوریم و به هم دلداری بدهیم
۳- محمد ولی برای اولین بار، حرف مرا رد کرد. جواب داد: «مامان جان! ببخشیدا، ولی من این حرف شما رو قبول ندارم. چرا همیشه میگین خوش به حال شماها که مرد هستین و میتونین برین جبهه؟ خدا بهاندازهٔ وظیفهٔ هرکسی بهش تکلیف کرده و ازش سوال میکنه. شما که خانومی اگه وظیفه ات بهاندازهٔ دوختن یه درز از لباس رزمندهها باشه و ندوزی، مسئولی؛ من اگه تکلیفم رفتن باشه و نرم. وقتی هرکسی جایی که باید باشه رو خالی بذاره، یه قسمتی از کار جنگ لنگ میمونه. کار که برای خدا باشه، دیگه آشپزخونه و خط مقدم نداره. قیچی قندشکنی و چرخ خیاطی و کارد آشپزخونه هم با اسلحه فرقی نمیکنه».
@shonud313
📌 مشاور رسانهای نتانیاهو:
ما بیشترین ضربه را از این دو قشرشیعیان در خاورمیانه خورده ایم؛«روحانیون و زنان مذهبی»
@shonud313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اینجا کرانه باختریه، غزه نیست، تکرار میکنیم، اینجا غزه نیست، کرانه باختریه!
⏰ شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۹:۴۵
📺 پاورقی شبکه دو سیما
@shonud313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها مبارک✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
@shonud313
📌دیدن فیلم مستهجن توی اسارت، عراقی ها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده وزشت و بی حجابی پخش می کردند
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﻋﺮﺍﻗﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﺯﺵ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...
📌ﺑﺮﺍ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﺑﻪ ﺣﯿﺎﻁ ﺍﺭﺩﻭﮔﺎﻩ،ﻭﺍﺭﺩ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢﯾﻪ ﭼﺎﻟﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ داخل چاله فقط سرش پیدابود،
📌ﺷﺐ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ
ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ،
ﺧﯿﻠﯽ دنبال بودیم ﻋﻠﺖ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺩﯾﺸﺒﺶ ﺭﻭ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ.
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﺎن ﻋﻠﺘﺶ ﺭﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻤﻮﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﺷﺪ
📌ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣﻮﺷﻬﺎ ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽ ﻗﻮﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺩﻭﺳﺘﺘﻮﻥ ﺷﺪﻥ ﺑﻬﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮔﻮشت ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ.
ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
📌اینطوری شهید دادیم و حالا بعضیامون راحت پای کانالهای ماهواره نشستیم وصحنه های زننده رو تماشا میکنیم وگاهی با خانواده هم همراهی می کنیم و نمی دانیم یه روز همان شهید رو می آرن تا توضیح بده به چه قیمتی چشم خود رو از گناه حفظ کرده و غصه ی دوستان هم اسارتی خود رو داشته وشهادت رو بجون خریده تا خود ودوستانش مبتلا به دیدن صحنه های زننده نشن!
📌وصیتنامه شهیدمجیدمحمودی
منتشر کنید تا ازخجالت آب بشیم.شهدا چه کردند وما.شهدا شرمنده نه، بازنده ایم.
ننگ بر طرفداران شعارزن زندگی آزادی
زن زندگی آزادی =زن.برهنگی و فساد
شهید #مجید_محمودی🕊🌹
@shonud313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما نه از فیل میترسیم نه دل به الاغ ها بسته ایم!
@shonud313
📌ساعاتی پس از پیروزی شب گذشته دونالد جی. ترامپ، حزب الله لبنان چندین موشک به سمت منطقه "بلندی های ترامپ" پرتاب کرد، یک شهر برنامه ریزی شده اسرائیلی در بلندیهای جولان که به افتخار او در اولین دوره ریاست جمهوری او نامگذاری شد.که به چند انبار صنعتی برخورد کرد و آتش گرفت...
ماشاالله حزبالله لبنان
@shonud313