🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 لبتون خندون دلتون شاد 😂🌸 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 پاسخ می دهد خدا صبر تو را به جبرانی شیرین ... الهی خداوند نور بشه بتابه به زندگیت لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃 زهرا هستم دختری دهه شصتی هستم ‌

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 پاسخ می دهد خدا صبر تو را به جبرانی شیرین ... الهی خداوند نور بشه بتابه به زندگیت لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✘ نماز صبح نمی‌تونم پاشم! بدنم سنگینه! ✘ کار ازدواجم پیش نمیره ! ✘ درآمدم برکت نداره ! ✘ کلاً همه جا گیرم ! #استاد_شجاعی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🪴یکی از زیباترین سوره های قران، سوره حضرت یوسفِ، انقدر نکته و درس در این داستان وجود داره که به «احسن القصص» لقب گرفته یعنی بهترین داستان، 💌چون قصه گو خداست و کاملا براساس واقعیته و داستان نوجوانی هست که در تمام لحظات خدا رو فراموش نمیکنه و در آخر داستان تمام افراد خوش عاقبت میشن، حتی برادران خطاکار یوسف.. اما یک نکته و درس فوق العاده از سوره حضرت یوسف تا حالا از این زاویه به لباس حضرت یوسف نگاه کرده بودید ؟کلیپ رو تماشا کنید . 💌نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ 🪴ما بهترین داستان را با وحی کردن این قرآن بر تو می خوانیم. سوره یوسف آیه ۳ لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌱شروع #قرآن_خوانی(دومین ختم کانالمون)✨ 🌱#سوره_یس🍃🌸

روزی یک صفحه#قرآن بخوانیم... #آسمان:دوستان عزیزم لطفا بنده هم دعا بفرمایید...🌸🍃 #قاری:#سعد_الغامدی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃 از بچگی صبور بودن رو یاد گرفتم... .

فقط افسانه همراه آقا رفته بود اونم به خاطر این بود که از همه ی ما به ملیح نزدیکتر بود و یک جورایی ملیح خودش افسانه رو تر و خشک کرده بود افسانه میگفت بعد عقد، هاشم یک گردنبند سنگین انداخته گردن ملیح و یک انگشترم کرده دستش، میگفت مراسم شلوغی هم بوده و ملیح سرعقد کلی کادو گرفته، بعد عقدم آقا با بی عقلی ملیح رو سپرده دست هاشم و گفته از این به بعد ملیح زنته، همون بهتر خونه ی خودت باشه! ننه میگفت پول هنگفتی بابت شیربها گرفته و حسابی کیفش کوکه! حنیفه میگفت حالا که چشمش به هاشم و ثروتش افتاده دیگه چشم دیدن آقا فرامرز و بهرام رو هم نداره! فهیمم به مسخره میگفت آقا اگر میتونست هر شش تای ما رو به عقد هاشم درمی‌آورد تا بابت هرکدوممون شیربهای سنگینی از هاشم بگیره! واقعا تو کار این مرد مونده بودم! نمیفهمیدم چطور دلش میاد دختراش رو به حراج بذاره و بدبختشون کنه... بعد عقد ملیح دیگه هیچکدوم ازش خبر نداشتیم، فهیم میگفت کار ما اشتباهه، باید بیخیال کینه و کدورت گذشته بشیم و با ملیح رفت و آمد کنیم تا هاشم بفهمه ملیح بی کس و کار نیست و خانواده ای داره که تحت هر شرایطی حمایتش میکنن، حتی یکی دوبار که ننه اومده بود شیراز، فهیم مجبورش کرده بود با هم برن خونه ی هاشم و سری به ملیح بزنن. میگفت حال ملیح خوبه، لبخند از لبش جدا نمیشه و هربار طلا و جواهرات سر و گردنش بیشتر و سنگین تر میشه منم با خودم میگفتم لابد هاشم دست برداشته از کارهای گذشته اش یا واقعا ملیح تونسته درستش کنه! حتی یکبار فهیمه گفت بیا با هم سری بهش بزنیم اما قبول نکردم، از اون خونه خاطره ی خوشی نداشتم و دلم نمیخواست با هاشم چشم تو چشم بشم سرم به زندگی خودم گرم بود، بابا محمد یک سفر چند روزه رفته بود یزد، از کارش استعفا داده بود و برگشته بود شیراز و کل پس اندازش رو داده بود عمو مرتضی و تو مغازه اش باهاش شریک شده بود. می‌گفت دیگه دلم نمیخواد از خانواده ام دور باشم، میگفت حالا دلیل محکمی برای موندن تو شهری دارم که کوچه هاش من رو یاد خاطرات جوونی و عاشقیم با خاتون میندازه،میگفت میخوام از ثانیه های بودن کنارت استفاده کنم، هرچند حسرت ندیدن بچگی ات تا ابد به دلمه، اما خداروشکر میکنم که تونستم بعد این همه سال پیدات کنم تا مرحم دلم زخم دیده ام باشی... تابستون رو به اتمام بود و بابا محمد توسط وکیلی درخواست کرده بود تا شناسنامه ی من عوض بشه لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃 #پاسخ_اعضا 🍃