#تجربه_من #فرزندآوری #بارداری_بریچ #زایمان_طبیعی_بعد_از_سزارین #معرفی_پزشک دوتا فرزند اولم طبیعی به دنیا اومدن و خداروشکر هیچ مشکلی نداشتم البته درد زایمان طبیعی رو مثل همه مادران عزیز داشتم. فرزند سومم بریچ بود (با پا بود) بخاطر همین به اجبار سزارین شدم😭 بعد از زایمانم به شدت درد داشتم خییییلی، با اینکه بخیه ها مشکل خاصی نداشتن اما مدتها بعد از زایمانم درد داشتم. تجربه زایمان طبیعی و سزارین مصمم کرد که فرزند چهارمم رو حتما طبیعی به دنیا بیارم. بعد از بارداری رفتم پیش دکتر سیده سکینه لطیفی متخصص زنان که بسیار مذهبی و متعهد بودن و تو قم کسانی رو که سزارین شده بودن رو با زایمان طبیعی فرزند بعدی شون به دنیا می آوردن. چندین ماه تحت نظر ایشون بودم تا اینکه هفته ۳۲ سونوگرافی دادم و باز هم فرزندم بریچ (با پا) بود. تو این مدت خیلی تلاش کردم تا سفالیک بشه. از طب فشاری گرفته تا هر ورزش و راهکاری که فکرش بکنید. ولی نچرخید که نچرخید... روزهای آخر دوباره رفتم پیش دکتر لطیفی یه سونو دیگه برای بررسی وضعیت جفت و جنین و وضعیت خونرسانی نوشتن، این سونوگرافی انجام دادم و دوباره رفتم پیش دکتر گفتن همه چی خوب هست. گفتم دکتر چه کنم نمیخوام سزارین بشم. دکتر که تو این مدت اصرار من بر زایمان طبیعی رو دیده بودن، گفتن خب شنبه بیا بیمارستان برات میچرخونم. باورم نمیشد خیلی خوشحال شدم شنبه فرا رسید و من رفتم بیمارستان فرقانی بستری شدم. دکتر لطیفی به همراه یکی از همکارانشون به نام دکتر میرج زحمت چرخوندن بچه رو کشیدن. لحظه به لحظه قلب بچه چک میشد و با دستگاه سونو گرافی وضعیت بچه مشخص میشد. دکترا بالاسرم چهار قل میخوندن و آروم آروم کارشون انجام میدادن. منم برای حضرت زهرا و حضرت نرجس و حضرت معصومه صلوات می‌فرستادم و توسل میکردم. کل کارشون حدود یک ربع طول کشید وقتی کارشون تموم شد و بچه چرخید همه دکترا و پرستارها کف میزدن. البته مدد ائمه بود که این کار با موفقیت انجام شد بعدش هم به لطف خدا بچه با زایمان طبیعی به دنیا اومد. دکتر لطیفی میگفتن اشتیاق شما به زایمان طبیعی باعث شد این کار انجام بدیم مادرهای عزیز نگذارید به راحتی سزارین بشید بدونید سزارین برای اضطرار هست ان شاالله که پزشک های دیگه هم شروع کنن و این کار تو بیمارستان ها انجام بدن و مادران هم استقبال کنن. همین جا هم از دکتر لطیفی تشکر میکنم البته زبان من قطعا قاصر هست از تشکر اجرشون با ائمه 🌺🌺 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

روی شونه ش زدم:ما دو تا هم نیروهای کمکی هستیم از این به بعد ما هم کنارتونیم....ذوق زده ویهویی خم شد توی صورتم وگفت:خوب شد که اومدین چون همه دارن فرار میکنن ما هم که موندیم برای اینه که آشنا نداریم انتقالمون بدن به بیمارستانهای شهر... ماشالا چونه ش گرم شده بود که پیمانه بیطاقت گفت:حالا ما باید با کی حرف بزنیم؟؟یکی باید باشه که حضور ما رو اینجا تایید کنه... پرستاره اشاره کرد به حیاط:اتاق اقای دکتر اعتبار بیرونه،شما باید با ایشون صحبت.....پیمانه نذاشت ادامه حرفشو بشنویم دستمو گرفت وپشت سرش یا قدمهای بلند میرفتم وبهتره بگم میدویدم تا تونستم خودمو بهش برسونم.... بیمارهای توی آفتاب روی زمین نشسته بودن وبعضی از دلدرد و شکستگی و....صداشون بلند بود اما در اتاق رو که باز کردیم دو آقا نشسته بودن به چای وشیرینی خوردن.... یکیشون یه تای ابروشو بالا زد:در زدن یادتون ندادن؟گفتم فعلا معاینه نداریم.... پس دکتر اعتبار این مرد بی مسئولیت بود...پیمانه از من شاکی تر گفت:از بیمارستان دانشکده مارو فرستادن اینجا...مرد رو به رویی گفت: پرستارین؟؟...من جای پیمانه جواب دادم:هر دو پزشکیم.... دکتر اعتبار انگشتهاشو توی هم فرو برد وگفت:اولین دوره این؟؟یا قبلا بیمارستان کار کردین؟؟؟....پیمانه کار کرده بود واز من بالا تر بود گفت:کار کردیم...دکتر خوشحال گفت:وسایلو بردارید برید بیرون بیمارهارو چک کنید من جلسه ای دارم که فعلا نمیتونم معاینه کنم....خیلی بیتفاوت به درد مردم نشسته بود به خوش گذرونی... حرفی نداشتم برای این همه پست بودن...بیرون زدم وشروع کردم معاینه کردن...اکثرا مشکلشون آب ناسالمی بود که میخوردن،وجود خون توی مدفوع ودلدرد وکلیه درد همه از بی بهداشتی بود وفقر بیداد میکرد...دلم میسوخت واسشون و با چشمام میدیدم دکتر فقط به نیروهای پایگاه وخانواده هاشون اهمیت میداد وبه مردم عادی نه،اونا حتی با التماس میتونستن وارد این درمانگاه بشن...اگه اینجوری پیش میرفت نابود میشدن وهرروز یه بیماری بینشون شیوع پیدا میکرد.... دارو نوشتیم واسشون وردشون کردیم رفت اما این کار ما دادن مسکن به بیمار بود نه درمان ریشه بیماری.... پیمانه خسته شدی بود ومدام غر میزد اونم از نگاه ها والتماسهای پدر ومادرایی که بچه هاشون درد میکشیدن شرمنده بود چون واقعا نمیدونستیم باید چیکار کنیم... هوا تاریک شده بود که رسیدم خونه لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 #شما_فرستادین سلام آسمان جونم، امروز که اول روزه هست شاید به کار یه بنده خدا اومد لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

‌ #شما_فرستادین 🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔊 #ترتیل_خوانی_جزء_1 ✅ با صدای استاد پرهیزکار 👈 زمان تلاوت : ۵۰ تا ۶۰ دقیقه. #ترتیل سلام آسمان جان جز اول قرآن اگر دوست داشتید توی کانال بهشتی تون بزارید که به امید حق یه ختم قرآن میلیونی داشته باشیم التماس دعا🌹 لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

#چالش_ازدواج_فامیلی 🍃🌸 سلام در مورد چالش ازدواج فامیلی یا غریبه میخاستم اولش یه شعری از قدیمیا بخونم هر کی عروس خاله میشه سوخته و جزغاله میشه😁 هر کی عروس عمه میشه سرخ و سفید وپنبه میشه😊 هر کی عروس دایی میشه هوویِ زندایی میشه🙃 هر کی عروس عمو میشه مثل آب لبو میشه😜 هر کی عروس غریبه شد بهتر از خودی دیده شد😀 من خودم به شخصه ازدواج فامیلی رو دوست ندارم و فکر میکنم اگه یه مورد خوب و مناسب غریبه باشه خیییلی بهتر از فامیله لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌱شروع #قرآن_خوانی(دومین ختم کانالمون)✨ 🌱#سوره_انفال

🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 روزی یک صفحه#قرآن بخوانیم... #آسمان:دوستان عزیزم لطفا بنده هم دعا بفرمایید...🌸🍃 #قاری:#سعد_الغامدی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانوم کانالمون‌ میگه 🌸🍃🍃🍃

سلام آسمان خانم و اعضای گروه عاقبتتون بخیر آسمان خانم لطفا اگه میشه این پیامو تو کانال بزارین برای خانمی که گفتن شوهرشون فوت کرده و برادر شوهرشون تو زندگیشون دخالت میکنه ازتون خواهش می کنم لطفا اجازه ی دخالت به برادر شوهرتون ندین هر جوری که می تونید با هر کاری اجازه ندین تو زندگی خودتون و بچه هاتون دخالت کنن خاله ی من مثل شما بود شوهرش فوت کرد ۳ تا دختر داشت از همون اول چسبید به خانواده ی شوهرش پدر شوهر ، مادر شوهر ، برادر شوهر و ... اگه بدونید چه کارا که براشون نکرد خونه تکونی عید میشد ، تنها خودش کل خونه ی پدرشوهرش رو تمیز می کرد هر جا می رفت ، زنگ میزد ازشون اجازه می گرفت بحث عیدی میشد ، واسه برادر شوهر و جاری و بچه های برادر شوهر و مادر شوهر و پدر و شوهر و خواهر شوهر و ... بهترین عیدی ها رو می برد 🤦🏼‍♀ مهمونی های آنچنانی و خیلییی چیز دیگه در کل خیلی بهشون بها میداد ولی تهش چی شد ؟! الان بعد گذشت چند سال خیلی هاشون اصلا خونه شون نمیرن باهاش حرف نمی زنن عروسی دختراش که شد ، نصف نصف نصف احترامی که خالم به اونا گذاشت ، بهش نزاشتن برادر شوهر زیاد داره چند تاشون بعد گذشت چند سال ، هنوز خونه ی دختراش نرفتن 🤦🏼‍♀ از اون بدتر شوهر خالم وقتی فوت کرد یه خونه داشت که الان خاله ام تو این خونه زندگی میکنه و چون ۳ تا دختر داره و پسر نداره میگن برادر شوهر هاش هم از خونه سهم میبرن و دختراش از پدر شوهرش ارث نمیبرن! چون باباشون قبل بابا بزرگشون فوت کرده و الان پدر شوهر خالم ، راضی نمیشه که بیاد امضا کنه و خونه رو بده به نوه هاش 🤦🏼‍♀ خونه واسه پدر خودشونه حقشونه باید مال اونا باشه ولی پدر شوهر خالم راضی نمیشه که خونه رو بده بهشون دیگه اینم پیشکش که بیاد سهم الارث بچه های یتیم پسرش رو بده و یه مورد دیگه اینکه خالم وقتی شوهرش فوت کرد ، خودش قیم بچه هاش نشد ، و پدر شوهرش رو قیم کرد ، شما سر این موضوع حواستون باشه سر این موضوع هم خیلی اذیت شدن وقتی دختراش عقد کردن ، با اینکه همه ی جهیزیه رو خالم خرید براشون ولی همه از پدرشوهرش تشکر می کردن 🤦🏼‍♀💔 اگه بدونید الان چقدر پشیمونه... اینا رو گفتم که شما راهی رو که خالم رفته رو نرید تا دیر نشده ، نزارید تو زندگیتون دخالت کنن همه چی به اندازه و تعادل حضرت رسول می فرمایند : خیر الامور ، اوسطها بهترین کار ها ، میانه ترین آن است نه اونقدر تو زندگیتون دخالت کنن که افسار زندگیتون از دستتون بره نه اونقدر فاصله بگیرید ان شاءالله که به حق این ماه عزیز ، جمیع مسلمان ، شما و فرزند هاتون ، عاقبت بخیر بشین یا علی لینک کانالمون جهت ارسال به دوستانتون👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d من آسمان هستم مدیر کانال... دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100

🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شما بگید چیکار کنم 🌸🍃🍃🍃