🔰 چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟!🔰
سنجش معنی دار مخاطب ویژه برنامه های افطاری شبکه های مختلف #تلویزیون، نتایج قابل تاملی را تلنگر میزند. #شبکه_چهار که روزی نماد «ندیدن تلویزیون» بوده، امروز در صدر «دیدن تلویزیون» قرار گرفته است.‼️
این که چه شد ویژه برنامه افطاری شبکه چهار سیما با عنوان #زندگی_پس_از_زندگی تا این حد مورد اقبال عمومی بین مخاطبین واقع شده، نیاز به موشکافی دقیقتری دارد.
تلویزیون همچنان بر مدیریت سنتی گذشته پافشاری میکند در حالیکه مخاطب آن سالهاست پوست اندازی کرده و از مرحلههای عقب مانده پیشین عبور کرده است. گویا رشد استدراکی مخاطب تلویزیون بر مدیران آن پیشی گرفته است.
شاید روزگاری یک برنامه تلویزیونی بدون تحقیق و نویسندگی تنها با لودهگری میتوانست مخاطب چند صد هزاری از آن خود کند ولی دوره گذاری اتفاق افتاده که مخاطب تلویزیون به آسانی تولیدات خلق الساعه و فی البداهه تلویزیونی را از نمونه های #پژوهشی تشخیص میدهد و با فشردن بیرحمانه دکمه کنترل تلویزیون، شبکه ای را که به شعورش توهین کرده عوض می کند.
🔰نسل مخاطبین تلویزیون عوض شده. مخاطب جدید مجبور نیست وقتش را با برنامه های بدون #نویسنده و #پژوهشگر تلف کند. او در #فضای_مجازی بازخوردها را میبیند و تولیدات تلویزیونی که بازخوردهای بالای پژوهشی در فضای مجازی دارند را برای تماشا در تلویزیون بر می گزیند.
به بیانی ساده تر، پروسه مخاطب گیری تولیدات تلویزیونی از روندی معکوس برخوردار شده. نخست بازخورد اینترنتی یک تولید تلویزیونی و سپس انتخاب برای تماشا!
🔰هنوز مدیران تلویزیون با توهم #سلبریتی محوری و تقدم طول زمانی یک تولید تلویزیونی بر عرض پژوهشی آن، برنامه سازی در تلویزیون را به اشتباه مدیریت میکنند. در حالیکه یکی از مهمترین فاکتورهای ریزش مخاطبین تلویزیون، لاغر شدن عرض پژوهشی برنامه های تلویزیونی است.
مدیران سیما گویا هنوز نمیدانند حذف نامحسوس نویسنده و پژوهشگر از پکیج تولیدات تلویزیونی فجایع رسانه ای و فرهنگی متعددی را باعث شده. وقتی فاصله زمانی تصمیم گیری برای تصویب و تولید یک برنامه تا زمان تولید و پخش آن گاهی به کمتر از چند ساعت و گاهی چند دقیقه تنزل کرده باید هم #مجری تلویزیونی برای پر کردن یک تایم طولانی به هزل و هجو و شوخی های سخیف لات های سر گذر رو بیاورد.
🔰 در حالیکه پروسه تحقیق و نویسندگی پروسه چند ساله است، در برآوردهای تولیدات تلویزیونی، ردیف بودجه نویسنده و پژوهشگر یا حذف میشود و یا صوری است و سرانجام عایدی مالی آن به جیب مجری یا #تهیه_کننده سرازیر میشود. چرا که اغلب برنامه ها به #شومن بازی تنزل یافته، و ژانر #سرگرمی دارد، نه #آگاهی بخشی هنرمندانه. شومن بازی در تلویزیون توسط سید محمد حسینی مد شد و این پدیده نامبارک گلوی برنامه سازی را در سیما به سختی میفشارد. سیل شومن ها و استیج کارهای مراسم ژانگولر و جوک و خوانندگی در کوچه و بازار به قاب شیشه ای تلویزیون، خطایی نابخشودنی است که شأن تلویزیون را از وسعت دانشگاه به تنگنای یک #دورهمی_قهوه_خانه_ای تنزل داده است.
پخش موفق برنامه افطاری شبکه چهار سیما (زندگی پس از زندگی) که پروسه پژوهشی ۵ ساله را طی کرده و اقبال مخاطب فضای مجازی و تلویزیونی به این برنامه موفق، داده ای ارزشمند را پیش روی مدیران سیما فراهم میکند. بدون شک صبر و حوصله قابل تامل سازندگان این مجموعه در شکار میدانی سوژه در سراسر کشور و تحلیل و پژوهش دقیق و میدانی از مهمترین عوامل موفقیت چنین تولیداتی است.
🔰 آیا معاون محترم سیما در خلوت از خود پرسیده که چه شد به ناگاه دستان شبکه های یک و دو سه سیما از تولیدات پژوهش محوری همچون #روایت_فتح و #سراب و چه و چه به ناگاه خالی شد؟ آیا دکتر #میرباقری از خود پرسیده است که مشارکت و آنتن فروشی چه ضربه هایی را بر پیکره شبکه های محوری سیما وارد کرده است؟ به راستی آخرین تولید پژوهش محور شبکه های یک و دو و سه سیما در حوزه توحید، معاد، اهلبیت شناسی، مقاومت و فلسطین به چند سال یا دهه پیش باز می گردد.
🔰 چند دهه است که انگل برنامه های #گفتگومحور چاله میدانی و مجری محور در حال خوردن پیکره سیماست؟ آیا نباید یک نقطه سر خط به این مسیر نامبارک برنامه های بی پژوهش و فکلی محور تلویزیونی گذاشت؟
آقایان! تلویزیون جمهوری اسلامی ایران کمیته امداد نیست که برای گذران زندگی عده ای مدیر و تهیه کننده هر آب زیپویی را به خورد ملت دهد. گویا #حق_الناس_رسانه_ای حلقه نامفقودی است که در دائره المعارف مدیران سیما جایگاهی ندارد و در این بازار مکاره، جایش را با حق رفقا معاوضه کرده است
تولیدات تلویزیونی بر پایه حق رفقا، هیچ خروجی مثبتی جز شوهای نخ نمای فکلی محور ندارد و آیا یک شوی فکلی محور چه دردی از دردهای جامعه را درمان خواهد کرد؟