🔴 روانشناسی مقتدی صدر
اول شدن ليست منتسب به مقتدي صدر در انتخابات پارلماني عراق وي را به صدر اخبار كشاند. اما رسانههاي غربي و اصلاحات تلاش ميكنند علت رأيآوري وي را موضعش نسبت به ايران اعلام كنند و در پس اين سخن بيفايده بودن آن همه زحمت ايران در دوران داعش را گوشزد نمايند.
فراموش نكنيم كه «ناموس تشيع» در عراق است و فراموش نكنيم كه تكفيريها تا چند صدمتري امامين عسكريين رسيدند و از سوي ديگر تا 40 كيلومتري كربلا از استان الانبار جلو آمدند. ايران براي دلخوشي مقتدي به عراق نرفت و الان هم چيزي به نام «حضور ايران در عراق» معنا ندارد. روابط معمولي ايران و عراق در جريان است اما رابطه ايران و عراق فراتر از عرف بينالملل نظير داد و ستد و منافع ملي است. اساس اين رابطه با محوريت حسين (ع) است و با صادرات و واردات و فشار امريكا و سعودي و... بالا و پايين نميشود. اما در خصوص مقتدي صدر...
مقتدي شخصيتي ويژه دارد كه قضاوت درباره وي به راحتي امكانپذير نيست.
چندوجهي بودن مشي و شخصيت وي نه بر اثر تدبير، كه جزو شاكله شخصيتي وي است. او كلكسيوني از تضادها و افراط و تفريط است. از جهت تجمع تعارضات، چندگانگي شخصيتي، تعاملي و رفتاري بسيار شبيه مصدق يا احمدينژاد ماست. مقتدي نماد افراط و تفريط است و اصولاً از تعادل برخوردار نيست. او در كسوت روحانيت يكباره در هيبت ناسيوناليست ظاهر ميشود. او با لباس پيامبر به سوي كمونيستها دست دراز ميكند. او در عين فرهنگ طلبگي ابايي ندارد كه به مرجعيت شيعه هم بتازد. او ممكن است چند ماه در قم ساكن باشد، اما سر از رياض و قاهره و اربيل درآورد. او ضد امريكايي است، اما جريانات جهادي عراق را كه با امريكا ميجنگند هم قبول ندارد. يك روز بر تمايز خود و اطرافيان با همه تأكيد ميكند و يك روز بر لزوم وحدت و پذيرش همه جريانات عراقي در كنار هم سخن ميگويد. اما با مذهبيون- كه سالها در كنار هم با صدام مبارزه كردهاند- ائتلاف نميكند، بلكه سكولارها و كمونيستها را ترجيح ميدهد.
او عليه ايران و حتي آيتالله سيستاني بهرغم «تك مرجعي» بودن مكتب نجف ميتازد تا ناسيوناليست جلوه كند، اما همزمان در قم به دستبوس مراجع ايراني ميآيد. او در اوج درگيري دولت عراق با داعش مشغول درگيري با دولت بود و بار مضاعفي را بر آن تحميل ميكرد. نيروهاي نظامي وي در شهرك صدر بغداد رژه مسلحانه برگزاركردند اما در قالب سازمان اختصاصي هيچگاه مقابل داعش نايستادند (ممكن است افرادي از وي به صورت شخصي به حشدالشعبي پيوسته باشند).
او خود را وارث و خونخواه مرحوم پدر و عموهاي شهيد ميداند، اما گويي در علماي شهيد عراق هم طبقهبندي قائل است و شهداي خود را نسبت به شهداي ديگر حوزه علميه نجف برتر ميداند. او گاهي منتهياليه عوامگرايي است و گاهي منتهياليه روشنفكري. گاهي محور اختلافات در عراق است و گاهي ميخواهد محور وحدت باشد. او نه به كسي تكيه ميدهد و نه كسي ميتواند او را تكيهگاه قرار دهد. او نه مخالف ايران است و نه با ايران دشمني دارد. او ميخواهد ديده شود. جوان است و جوياي نام. در جامعه عوامزده عراق و در حالي كه بحرانهاي مختلف دروني اين كشور را درگير كرده و منجي و اسطوره طلب ميكند، او به ميدان آمده است.
اگرچه او به تنهايي قادر به تشكيل پارلمان نيست، اما ترجيح ميدهد ائتلاف خود را خارج از تحالف شيعه قرار دهد. اگر قدرت را در اختيار گيرد ترديدي نداشته باشيد كه نماد حماسه و فاجعه ملي در عراق خواهد بود. او اكنون مدعي پرچمداري عدالت و مبارزه با فساد است اما با صراحت در لباس روحانيت بر به قدرت رسيدن تكنوكراتها اصرار دارد. او تعامل با خارج از مرزهاي عراق را متفاوت از سياست دولت قرار داد تا جذاب و متفاوت باشد. او كلاً ميخواهد با همه و از همه متمايز باشد. او نياز به هل دادن ندارد، چون در نقطه تعادل نايستاده است. مقتدي با همه تراژديهايش نبايد طرد شود. او فقط تاكنون يك ضدامريكايي ثابتقدم بوده است. هدف او از ديدار با بن سلمان خودفروشي نبود، عراق را هم نميفروشد. فقط خواست بگويد من خارج از دو قطبي ايران- عربستان قرار دارم و بازيكن آزاد هستم.
او احمدينژاد عراق است با همه محاسن، معايب، تضادها و تعارضها. او جمع اضداد است.
#گنجی
🔴 لزوم هوشمندی مضاعف ..
🔻از روز اولی که ترامپ رئیسجمهور امریکا شد، توافق وتهدید را با هم آغاز کرد. گرچه تهدیدات رنگ و بوی نظامی داشت، اما عمده تحلیلگران داخلی بر این باور بودند که امریکا با کارزار فشار حداکثری به دنبال شورش اجتماعی و تقابل مردم-حاکمیت است، چرا که این کمهزینهترین راه مواجهه با ایران است.
🔹محاسبات جمهوری اسلامی ایران بعد از وصول نامه ترامپ در عرصه روشها و تاکتیکها قدری متغیر شد. ایران بر عدم مذاکره ذیل سایه تهدید و تحریم تأکید و پاسخ تهدید را نیز رسماً اعلام کرده بود. اما نامه ترامپ و تعاملات واسطهای که منجر به شروع مذاکرات دور اول در مسقط شد، نشان داد ترامپ از درخواست مذاکره موشکی، منطقهای عقبنشینی کرده است و با حفظ چرخه سوخت هستهای ما مخالفتی ندارد و در عین حال مذاکره غیرمستقیم را نیز پذیرفت و محل مذاکره را نیز ایران انتخاب کرد. عقبنشینیهای پنجگانه امریکای ترامپ ذهن را به سمت «توافق احتمالی» میبرد و فرو ریزی قیمتهای طلا و ارز که پیامد آن آرامش نسبی بود، گزاره شورش و تحریک اجتماعی را نیز از ذهن دور میکرد.
🔹پس از کشاندن داوطلبانه ما به مذاکره و رضایت همه ارکان نظام از دور اول مذاکرات، امریکاییها بخشی از دیپلماسی را بین دو دور مذاکره به رسانه بردند و گویی با دیپلماسی رسانه به دنبال تنظیم ما برای دور بعدی مذاکره هستند.
🔹 براساس آنچه در عنوان این یادداشت آمد ما باید هوشیاری و هوشمندی را چند برابر ارتقا دهیم چرا که در فضای بیاعتمادی بین دو طرف، روند به صورتی است که گویی تله تحریک اجتماعی رخنمایی میکند. ریزش قیمتها ایجاد نگاه مثبت اجتماعی به مذاکره بود. حال با رگبار تحریم نفتی و پتروشیمی بین هر دور از مذاکرات و طرح خواستههایی که ابتدا از آن عقبنشینی کرده بودند (اصل غنیسازی، مرجع راستی آزمایی) ممکن است فرایند قفل شدن روند مذاکرات کلید بخورد و آنان که در باغ سبزشان، ما را به مذاکره ترغیب کرد، با معکوس کردن مطالبات و درگیر شدن با خطوط قرمز ایران، معکوس شدن قیمت ارز و طلا -در یک شرایط شرطیشده- را رقم بزنند و آرامش موجود را با عبور قیمتها از سطح قبل از مذاکره به سمت صعود و نوعی عدم تابآوری اجتماعی همراه با «مقصرسازی ایران» رقم بزنند. درگیر شدن با خطوط قرمز ایران را به صورت قطعی با قدرت رسانهای به مانعتراشی ایران تعبیر خواهند کرد و مردمی که ادوار گفتوگوها را به صورت روندی و پلکانی تعقیب نمیکنند ممکن است دچار اشتباه در تحلیل شوند و تصورات غالبی که روشنفکران وطنی و رسانههای دشمن سالها ساختهاند مؤثر واقع شود؛ بنابراین اگر یکی از اهداف عقبنشینی اولیه ترامپ با هدف ترغیب ما به مذاکره و سپس قبض و بسط مجدد روندهای پیشین بوده است، باید هوشمندی مضاعف داشت.
🔹 کمترین کار این است که جداً تذکر دهیم که ما مذاکره ذیل تهدید و تحریم مستمر را ادامه نخواهیم داد.
به قول استاد علوم سیاسی دانشگاه امریکا، ایران برای نتیجهگیری یک راه دارد و آن اینکه محکم جلوی ترامپ بایستد و از تهدید نهراسد. ممکن است علاوه بر هدفی که توضیح داده شد عقبنشینی اولیه اهدافی مانند تک انداختن چین در توافق با ایران و توافق با روسیه در اوکراین را نیز داشته باشد و خودشیفتگی بینظیر او نیز مؤثر باشد که فردا بگوید «این من بودم که ایران را برای همیشه از سلاح هستهای دور کردم و این کار فقط از من برمیآید.» بنابراین تولید امید و بازگشت قیمتها از طریق تحریم و تهدید معادلهای است که باید جمهوری اسلامی در مقابل آن سناریو و معادله داشته باشد. معادلهای که ابعاد داخلی آن ناظر بر حفظ زندگی اقشار آسیبپذیر و ابعاد خارجی آن ناکام گذاشتن سناریوها و محاسبات دشمن باشد.
#گنجی