⭕️ آیا می دانید با استناد به قرآن همراه پیامبر صلی الله علیه وآله در غار، مؤمن نبود ؟
طبق روایتی در بحارالأنوار وقتی فردی (نام شخص حروری بود) به آیه غار برای فضیلت ابوبکر استناد کرد، امام محمّد باقر علیه السلام اینگونه پاسخ دادند:
آنچه را که گفتی که او صاحب(=همراه) رسول الله صلى الله علیه وآله در غار بود، اینکه رذیلت و زشتی است و فضیلتی در آن نیست از چند نظر:
اول اینکه من بیش از اینکه او همراه پیامبر صلی الله علیه و آله خارج شد و ایشان را همراهی کرد ، برای او در این آیه مدح و ستایشی نمی یابم و خداوند در کتابش خبر داده که مصاحبت (=همنشینی - همراهی) ممکن است برای کافر هم باشد؛ در آیه: (قال له صاحبه وهو يحاوره أكفرت) - رفیقش در حالى كه با او گفت و گو می کرد به او گفت آیا به آن كسى كه تو را از خاك ، سپس از نطفه آفرید آنگاه تو را [به صورت] مردى درآورد كافر شدى - سوره كهف آیه 37
متن کامل مقاله در لینک زیر:
https://bit.ly/2BGGANe
#آیا_میدانید #پیامبر_اکرم #ابوبکر
🔶 عدم رضایت #حضرت_صدیقه از #غاصبین_خلافت 🔶
علی بن اسباط رفعه الی الرضا ع أنَّ رجلا من اولاد البرامکة عرض لعلی بن موسی الرضا ع فقال له ما تقول فی ابی بکر؟ قال له سبحان الله و الحمد لله و لا إله الا الله و الله اکبر فَأَلَحَّ السائل علیه فی کشف الجواب فقال ع کانت لنا أم صالحة ماتت و هی علیهما ساخطة و لم یأتنا بعد موتها خبر أنها رضیتْ عنهما
#سید_بن_طاووس از #علی_بن_اسباط نقل میکند :
مردی از اولاد برامکه خدمت #حضرت_امام_رضا عليهالسلام عرضه داشت: «نظر شما درباره #ابوبکر چيست؟»
#حضرت_رضا فرمودند: سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله والله اکبر.
پرسش کننده اصرار ورزيد که حضرت پاسخ بدهند؛
#امام_رضا عليهالسلام در جواب فرمود: ما را مادری صالحه و بزرگوار بود، او از دنيا رفت در حالیکه از آن دو نفر ( #غاصب_اولی و #غاصب_دومی ) خشمگين بود و بعد از وفات ايشان هم خبری به ما نرسيده که آن حضرت از آنان راضی و خشنود شده باشد .
📚 الطرائف ج١ ص٢٥٢
@Sibtayn
آیا می دانید انسانی که به زمین می گوید تو را چه می شود ، کیست ؟
شیخ صدوق رحمهالله به سند صحیح از شفیعۀ روز جزا، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها روایت میکند که فرمودند:
در عهد #ابوبکر زلزلهاى (در مدینه) آمد و مردم ناله و شیونکنان به نزد ابوبکر و #عمر (خلیفۀ غاصب و نائبش!) آمدند و دیدند آن دو نیز با جزع و فزع به محضر امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه آمدهاند! مردم نیز خود را به درِ خانۀ حضرت رساندند؛ سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام با آرامش و متانت خاصی از منزل خارج شده و به طرف مردمِ وحشت زده و مضطرب آمدند.
🍃 امام علیهالسلام حرکت کردند و مردم هم به دنبال ایشان به راه افتادند؛ حضرت رفتند تا به تپّهاى (در خارج از شهر) رسیدند و بر بالاى آن نشستند و مردم، اطراف تپّه قرار و آرام گرفته و چشم به دیوارهاى شهر #مدینه دوختند و وحشتزده مىدیدند که دیوارها مىجنبند و در حال رفتن و آمدن هستند! حضرت به آنان فرمودند: «گویا از آنچه مىبینید به هول و وحشت افتادهاید؟!» عرض کردند: چگونه هول و وحشت نداشته باشیم، حال آنکه هرگز مثل این صحنه را ندیدهایم!
#امیرالمؤمنین علیهالسلام لبان مقدّس خود را حرکت داده و سپس دست بر زمین زده، فرمودند: «تو را چه مىشود؟! آرام باش!» در همین لحظه، زمین آرام گرفت و زلزله متوقّف شد؛ مردم بیشتر از وقتى که حضرت با آرامش از خانه خارج شده و به طرفشان آمدند، شگفتزده شدند! حضرت به آنان فرمودند: «از این عمل و حرکت من تعجّب کردید؟!» عرض کردند: بله!
🌿 آنگاه فرمودند: «من کسى هستم که خدای تعالی راجع به او فرموده است:
"إِذا زُلزِلَتِ الأَرضُ زِلزالَها؛ وَأَخرَجَتِ الأَرضُ أَثقالَها؛ وَقالَ الإِنسانُ ما لَها"
(هنگامى که زمین به سختترین زلزلۀ خود به لرزه درآید، و بار سنگین اسرار درونش را از دل خاک بیرون ریزد، در آن روز انسان گوید: زمین را چه مىشود؟!
سوره زلزال، آیات ١ تا ٣)
من همان "انسان" هستم که به زمین مىگوید: تو را چه مىشود؟!
"یَومَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخبارَها" (در آن روز، زمین مردم را از اخبار بزرگ خویش آگاه میکند؛ سوره زلزال، آیه ۴)
منظور از "أَخبارَها" من هستم که زمین از من خبر میدهد.»
📚 علل الشرائع (شیخصدوق)، ج۲، ص۵۵۶
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۴۱، ص۲۵۴
📝 با توجه به دو قرینه: یکی اینکه این اتفاق در زمان خلافت غاصبانۀ ابوبکر رخ داده است و دیگر اینکه راوی حدیث، #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها هستند، در نتیجه این واقعه و عقوبت الهی در همان روزهای ابتدای #غصب_خلافت و در فاصلۀ ۷۵ یا ۹۵ روز پس از شهادت #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله رخ داده است که راوی حدیث علیهاالسلام، هنوز در قید حیات هستند.
@Sibtayn
🔴 چرا امیرالمؤمنین علیهالسلام نتوانستند حقّ خلافت خود را از غاصبین ملعون بگیرند؟
▪️پس از واقعۀ #غصب_خلافت، حضرت #امیرالمؤمنین علیهالسلام به مسجد رفتند و برای مردم مدینه خطبهای خواندند و در آن به حقّ خود و مسئولیتی که خداوند به ایشان واگذارده نه غیر او، اشاره فرمودند؛ سپس از مسجد بیرون آمدند و در مسیر خود آغُلی دیدند که حدود سی گوسفند در آن بود؛ به اطرافیان خود فرمودند:
🍂 «به خدا قسم، اگر به تعداد این گوسفندان، مردانی داشتم که برای خدا و رسولش خیرخواه بودند، بیتردید پسر زن مگسخوار (اولین خلیفه غاصب) را از سلطنتش خلع میکردم!»
💠 «ثم خرج من المسجد فمر بصيرة فيها نحو من ثلاثين شاة فقال والله لو أن لي رجالا ينصحون لله عزوجل ولرسوله بعدد هذه الشياه لأزلت ابن آكلة الذبان عن ملكه.»
📚 کافی (شیخکلینی)، ج۸، ص۳۳
مرآة العقول (علامهمجلسی)، ج۲۵، ص۷۶
علامه مجلسی رحمهالله در ذیل این روایت مینویسد:
مراد حضرت از أكلة الذّبان یا الذّباب، #ابوبکر است؛ بخاطر اینکه بین مردم به مگسخواری مشهور بود! و هم احتمال دارد کنایهای باشد بر دنائت اصل و نسب و خوراک پست او و پدر و مادرش!
کشته شدن ابوبکر با سم
♦️الليث بن سعد عن الزهري قال: أهدي لأبي بكر طعام، وعنده الحارس بن كلدة طبيب العرب؛ فأكلا منه، فقال الحارث لأبي بكر: لقد أكلنا والله في هذا الطعام سم سنة، وإني وإياك لميتان عند رأس الحول، فماتا جميعا عند انقضاء السنة.
العقد الفريد/ج7/ص305
♦️اما ظاهرا حقیقت قضیه این است که #ابوبکر بن ابی قحافه، به دست و دستور #عمر_بن_خطاب #مسموم و کشته شد و به همین خاطر بود که پس از مرگ ابوبکر عمر اجازه نداد که کسی پرونده مرگ خلیفه را بررسی کند. در آن زمان بزرگترین سم شناس جهان عرب، #حارث_بن_کلده_ثقفی بود و ابوبکر از آنجا که بسیار احتمال می داد که توسط اطرافیانش خصوصاً عمر، ممکن است مسموم شود، در تمام طول دوران خلافتش هیچگاه غذایی نخورد مگر اینکه حارث بن کلده پیش از او باید از آن غذا می خورد و سلامت آن را تایید میکرد.
یک روز غذایی به ابوبکر هدیه داده شد و آن دو مشغول خوردن طعام شدند که حارث به ابوبکر گفت: دست بردارد که این غذا مسموم است و هر دوی ما سر سال خواهیم مرد!
پس هنکامی که سال به پایان رسید هر دوی آنها مردند
الطبقات ج۳ ص۱۹۸ ؛ تاريخ دمشق ج۳۰ ص۴۰۹ ؛ الإصابة ج۴ ص۱۴۹ ؛ الرياض النضرة ج۲ ص۲۴۳ ؛ مسائل أحمد ص۷۵ ؛ تخريج الدلالات السمعية ص۴۷ ؛ الصواعق ج۱ ص۲۵۳ ؛ تاريخ الخلفاء ص۶۱
اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِکینَ بِالْمُشْرِکینَ
@Sibtayn
کشته شدن ابوبکر با سم
♦️الليث بن سعد عن الزهري قال: أهدي لأبي بكر طعام، وعنده الحارس بن كلدة طبيب العرب؛ فأكلا منه، فقال الحارث لأبي بكر: لقد أكلنا والله في هذا الطعام سم سنة، وإني وإياك لميتان عند رأس الحول، فماتا جميعا عند انقضاء السنة.
العقد الفريد/ج7/ص305
♦️اما ظاهرا حقیقت قضیه این است که #ابوبکر بن ابی قحافه، به دست و دستور #عمر_بن_خطاب #مسموم و کشته شد و به همین خاطر بود که پس از مرگ ابوبکر عمر اجازه نداد که کسی پرونده مرگ خلیفه را بررسی کند. در آن زمان بزرگترین سم شناس جهان عرب، #حارث_بن_کلده_ثقفی بود و ابوبکر از آنجا که بسیار احتمال می داد که توسط اطرافیانش خصوصاً عمر، ممکن است مسموم شود، در تمام طول دوران خلافتش هیچگاه غذایی نخورد مگر اینکه حارث بن کلده پیش از او باید از آن غذا می خورد و سلامت آن را تایید میکرد.
یک روز غذایی به ابوبکر هدیه داده شد و آن دو مشغول خوردن طعام شدند که حارث به ابوبکر گفت: دست بردارد که این غذا مسموم است و هر دوی ما سر سال خواهیم مرد!
پس هنکامی که سال به پایان رسید هر دوی آنها مردند
الطبقات ج۳ ص۱۹۸ ؛ تاريخ دمشق ج۳۰ ص۴۰۹ ؛ الإصابة ج۴ ص۱۴۹ ؛ الرياض النضرة ج۲ ص۲۴۳ ؛ مسائل أحمد ص۷۵ ؛ تخريج الدلالات السمعية ص۴۷ ؛ الصواعق ج۱ ص۲۵۳ ؛ تاريخ الخلفاء ص۶۱
اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِکینَ بِالْمُشْرِکینَ
@Sibtayn