بیانیه انجمن های علمی حوزه علمیه در محکومیت اهانت به ساحت رسول رحمت محمد مصطفی(ص)
https://www.hawzahnews.com/news/925793/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%DB%8C-%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B5
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش اول)
🔻(بخشی از بیانات استاد علیدوست در نشست بزرگداشت جناب غفران مآب)
▪️مقدمه
معمولاً اگر در فضای حوزه از اخباریگری سؤال کنید، میگویند اخباریگری در قرن 11 و 12 و برخی از آنها در قرن 9 و 10 بودند که آمدند و مقابل اصولیها بودند و بعد هم وحید بهبهانی با آنها مبارزه کرد و آنها را به محاق برد و در زمان شیخ انصاری دیگر امکان تولید دوباره نیافت، عقیم شد و ریشهاش خشک شد!
این بیان، غلط نیست، اما بسیار بسیار ناقص است.
اخباریگری 5 دوره را به خود دیده است، البته نه به اسم اخباریگری و نه با همه ویژگیهای آن. واقعیت آن است که اخباریگری ماهیتی مشکک داشته و مقول به تشکیک است.
✔️دوره اول اخباریگری
اولین جریان و دوره اخباریگری مربوط به زمان حضور ائمه(ع)، علی الخصوص زمان صادقین(ع) است. در آن زمان اولین جریان اخباریگری، مقابل جریان اجتهاد به رأی و در بعضی لایهها مقابل جریان قیاس قابل مشاهده است.
به عنوان مثال مباحثات و مناظرات دو برادر، یعنی حمران ابن اعین و زراره ابن اعین را ملاحظه فرمایید؛ زراره مسلک و منهج عقلگرایانه دارد و حتی روایات امام صادق(ع) را نیز اگر احساس کند رویش حرف دارد و مثلاً با عقلش جور در نمیآید، مورد مناقشه قرار میدهد و از همینجاست که امثال زراره متهم به قیاسگرایی شدهاند. بنده در فقه و مصلت توضیح دادهام که اینها قیاسگرا نبودند، منتهی روایات را حتیالامکان در کنار عقل معنا میکردند. حمران ابن اعین (برادر زراره) اما، به جریان تحدیث و حدیثگراییِ غلیظتر تعلق دارد. لذا گاهی بین دو برادر بحثهایی مطرح میشود و گاهاً تا محضر امام(ع) هم کشیده میشود. میروند خدمت امام و ایشان این دو جریان را مدیریت میکنند.
مثال دیگر مباحثات و مشاجرات هشام بن حکم و با ابن ابی عمیر در همین زمینه است که در نهایت به قهر این هر دو بزرگوار از یکدیگر منجر میشود. موارد و مصادیق این دوره فراوان است.
اندیشه اخباریگری –با لحاظ مقول به تشکیک بودنش- در مقابل اندیشهای است که روایات را در کنار عقل میببیند و از عقل ابزاری برای تفسیر و یا رد روایات استفاده میکند و یا در باب تعادل و تراجیح برای ترجیح یک روایت بر روایت دیگر، موافقة العقول را معیار قرار دهد. این موج اول اخباریگری است.
در دوره اول اخباریگری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاسگرایی و اجتهاد به رای که یک نوع عقلگرایی» محسوب میشده، مبارزه میکنند و هم با «حدیثگراییِ فارغ از عقل».
آن ده روایتی که از اهلبیت(ع) نقل شده است که: آنچه از ما میرسد را بر «قرآن» و «سنت قطعی» عرضه کنید، در یک روایت دارد که بر «عقول» عرضه کنید، جزو این جریان است. حضرت میخواهند یک تعادلی ایجاد کنند. یعنی در هر جهت که افراط شود (عقلگرایی افراطی و یا حدیثگرایی افراطی)، خطرناک است.
اگر کسی با همین عنوان دورههای مختلف اخباریگری را انتخاب کند، موضوع یک پژوهش و پایان نامه خوب خواهد بود. دوره را بیاورد، لوازمش را بیاورد، موضع ائمه(ع) را مشخص کند و ... این ارزشمند است.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش دوم)
✔️دوره دوم اخباریگری
دوره دوم اخباریگری، دویست سال بعد از دوره اول به وقوع میپیوندد، یعنی اوایل قرن چهارم. در این زمان موج دیگری از حدیثگرایی به وجود می آید. بزرگانی همچون ابنقولویه، شیخ صدوق و شیخ کلینی و... (رضوان الله تعالی علیهم) به این دوره تعلق دارند. این دوره تا اوایل قرن پنجم (یعنی حدود صد سال) به طول میانجامد. مدرسه قم و مدرسه ری و حاصل به منصه ظهور رسیده این دوره کتب مرحوم صدوق، کتاب کافی، کتابهای ابن قولویه و دیگران است. در این زمان در مقابل جریان حدیثگرا، جریانی مشهور به قیاس و اجتهاد به رای بود، مانند ابنجنید.
در این دوره بزرگانی از علما مانند سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ طوسی که بعد از ائمه(ع) آمده و بهره مند از مکتب و مسلک ائمه(ع) بودند این جریان را مدیریت میکنند. مثلاً جناب شیخ مفید از یک طرف رساله در رد ابنجنید دارد: «رسالة النقض علی ابن الجنید فی الاجتهاد فی الرای». رسالهای نقضگونه در رد بر ابنجنید به خاطر اجتهاد به رأی. شیخ مفید دو کتاب در نقد ابنجنید دارد. (بعید میدانم که یک کتاب با دو نام مشابه باشد، بلکه دو کتاب است).
اما از طرف دیگر در رد استاد حدیثگرای خویش، شیخ صدوق هم کتاب دارد. البته در مورد شاگردی شیخ مفید در محضر شیخ صدوق، شک و تردید وجود دارد. ولی مسلم است که اگر شیخ مفید استفاده حضوری و فیزیکی از شیخ صدوق هم نکرده باشد، استفاده نرمافزاری و غیر حضوری (از طریق آثار ایشان) کرده است. همانطور که جملگی ماها شاگرد شیخ انصاری تلقی میشویم، در عین حال که در محضر او تلمذ نکردهایم و فقط آثارش را درس گرفتهایم.
شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد (که منسوب به ایشان است) چقدر در مورد رفتار شیخ صدوق در ارتباط با تعامل با ادله، ابراز ناراحتی میکند! کل گلایه هم این است که جناب شیخ صدوق! دربرخورد با روایات، شما باید روایات صحیح از سقیم و درست از باطل را با کمک عقل سلیم و عقل ابزاری، از هم تفکیک کنید.
اگر در زمان حضور، ائمه(ع) این فضا را مدیریت میکردند تا این جریانات به تعادل برسد، درقرن چهارم و پنجم علمای بزرگی مانند سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید این فضا را مدیریت میکنند؛ و لذا به جایی ضربه نمیخورد. یعنی در این فضای تز و آنتی تز، یک سنتزی بیرون میآید و یک تعادلی ایجاد میشود.
✔️دوره سوم اخباریگری
دوره سوم اخباریگری مربوط به قرن دهم است. اخباریگری این دوره به گونهای است که اصلاً دیده و حس نمیشود و التفاتی به آن وجود ندارد. بزرگانی مانند شهید ثانی، صاحی معالم، صاحب مدارک، محقق اردبیلی و... مربوط به این دوره از اخباریگری هستند.
روشن است که این بزرگان را هیچ کس به عنوان عالم اخباری نمیشناسد! این مهم از جهتی نیز درست است. اگر اخباریگری، به عنوان آنچه در قرن 11 و 12 مطرح شد، را ملاک و معیار قرار دهیم، این دسته از بزرگان اساساً اخباری تلقی نمیشوند. اما چنانکه گفته شد، اگر اخباریگری را امری مقول به تشکیک بدانیم، رگههایی از حدیثگرایی را در افکارو آراء این بزرگان مشاهده میکنیم. وجود رگههایی از اخباریگری در آثار و آراء شهید ثانی، صاحب معالم، صاحب مدارک و از همه بارزتر، محقق اردبیلی قابل انکار نیست.
لذا شاید بتوان گفت ریشه اخباریگری مشهور، به صد سال قبل (یعنی اوائل قرن دهم) بازمیگردد. بزرگانی که بر اخباریگری مشهور سخت میگیرند، در مورد محقق اردبیلی که تعبدش به آراء فقها کم است و در صورت مشاهده یک خبر، به راحتی از شهرتِ بر خلاف روایت دست برمیدارد، چه میگویند؟
محقق اردبیلی در سبک اجتهادی خود، اخبار را مقدم بر مشهور میداند؛ از سوی دیگر یکی از شاخصهای اخباریگری، اصالت دادن به اخبار و روایات است و شهرت و اجماع را به عنوان دلیل مقدم بر روایات و اخبار نمیپذیرند و در صورت وصول به خبر، به راحتی از قول فقها عبور میکنند. البته سبک اجتهاد شهید ثانی به این غلظت نیست.
صاحب معالم نیز از سویی شاگر محقق اردبیلی است و از سوی دیگر، استاد رأس اخباریگری، یعنی محمد امین استرآبادی است. بعضی نوشتهاند مرحوم استرآبادی در مکتب صاحب معالم بزرگ شد و بعد اعراض کرد و اخباری شد، اما من نمیتوانم خیلی این را تصدیق کنم.
رگههایی از اخباریگری –ولو در حد مویرگ- در آراء و افکار صاحب معالم وجود دارد. این رگه ضعیف اخباریگریِ صاحب معالم –که از استاد خود یعنی محقق اردبیلی دریافت کرده- به مرحوم استرابادی منتقل میشود و استرآبادی آن را تبدیل به شاهرگ و جسیم میکند.
به هر صورت دوره سوم از اخباریگری و به تعبیر دیگر : زمینه سازی برای آن، مربوط به قرن دهم میشود و تا اوایل قرن یازدهم طول میکشد.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش چهارم)
✔️اخباری گری در عصر ما
ما امروز با جریان اخباریگری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرتها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و ... از جمله مختصات اخباریگری معاصر است. البته اخباریین معاصر، تقلید را انکار نمیکنند، اصول فقه را میپذیرند و کتاب هم می نویسند، و سالها هم بحث میکنند؛ اما در مقام عمل و فتوا، گاه اثری از آن دیده نمیشود! به نظر بنده، اینها، دوره پنجم اخباریگری را تشکیل میدهند.
✔️اخباریگری در غیر فقه
اخباریگر معاصر، فقط در عرصه فقه حضور ندارد، بلکه در غیر فقه هم وجود دارد. الان یک سری مبلغ، منبری و نویسنده داریم که هر خبری را ببینند بالای منبر، در تلویزیون و... میگویند. نه اقتضائات زمان و مکان را لحاظ میکنند و نه اقتضائات عقل را میبینند، و نه این روایت را در یک نظام حلقوی و هرمی سایر نصوص دینی مورد فهم قرار میدهند! اصولا توان چنین کاری در آنها وجود ندارد! بنده اسم این را اخباریگری در غیر فقه میگذارم.
به نظر ما باید یک خانه تکانی صورت بگیرد. فکر نکنیم جریان اخباریگری یک دوره داشت، آن هم با تلاش وحید بهبهانی به محاق رفت و با تلاش شیخ اعظم دیگر امکان تولد دوباره ندارد! بله! به محاق رفت، اما مجدداً به نوعی دیگر متولد شده است.
▪️لزوم توجه به خدمات اخباریین
گاهاً شاهد حملات تندی به اخباریین هستیم. در حمله به اخباریین باید جانب احتیاط را رعایت کنیم. درست است اخباریها، حملاتی به فقها و نیز لغزشهایی داشتند؛ اما خدماتشان هم بسیار زیاد و خارج از حساب است.
درست است شیخ حر عاملی شهادت طلبهای را به دلیل اصول خواندن قبول نمیکند (حسب نقل)، اما خدمات اینها را چه در دوره دوم (دوره شیخ صدوق و کلینی و ..) و چه دورههای بعد و حتی دوران اول و دوره چهارم، باید ببینیم. عمده مجامع اخباری ما مربوط به دوره چهارم است. نقش شیخ حر، فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... را مگر میتوانیم نادیده بگیریم؟
🔻پس:
اولاً: اخباریها یک دسته نبودند. صاحب حدائق در جلد اول حدائق میگوید ما یک گروه نیستیم. به بیان دیگر اخباریگری مقول به تشکیک است و اخباریها نیز به تبع آن چند دسته با دیدگاهها و اقدامات مختلف هستند.
ثانیاً: خدمات اخباری ها نباید نادیده گرفته شود و حریم آنها نباید مورد تعرض قرار گیرد.
ثاثلاً: نشستهایی از این دست، میتواند در راستای احیای تراث باشد. ما به این تراث احتیاج داریم و این تراث امروز در معرض هجمه است.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
🔘 #ادوار_اخباری_گری از دیدگاه استاد علیدوست (بخش سوم)
✔️دوره چهارم اخباریگری
اما اوج اخباریگری، چنانکه معروف و مشهوراست، دور چهارم است. از استرآبادی م1036 شروع میشود و جلو میآید و به شیخ یوسف بحرانی م1186 میرسد. شاید آخرینشان شیخ حسین بحرانی م1240 است. (آخرین در این مقطع).
در این دوره اخباریگری تبدیل به یک پک و بسته میشود که لوازمیدارد. مثلاً:
- مبارزه شدید با تقلید: در دورههای گذشته مبارزه با تقلید وجود ندارد، اما در این دوره وجود دارد.
- وجوب عینی اجتهاد: اینکه همه باید مجتهد باشند (کلماتشان درفقه و مصلحت آمده است، ملاحظه بفرمائید).
- حملههای شدید به فقها (که ای کاش نبود). به راحتی به فقها حمله میکردند. مثلاً کار علامه حلی و یا قبلش ابنطاووس که اخبار را به چهار قسم تقسیم کرده اند، را تعبیر به «سقیفه بنی ساعده دوم» کرده، میگفتند: ما با دو سقیفه بنیساعده مواجه شدیم: یکی همان سقیفه بنیساعده کذایی در صدر اسلام و یکی هم تقسیم اخبار به چهار قسم! شخص دیگری از اینها (استرآبادی) در مورد ورود اصول به شیعه و فقه شیعه چنین تعبیراتی را به کار میبرد!
در این دوره یک بسته با یک لوازمی بنام اخباریگری مطرح شد که صاحبان این اندیشه با مخالفان خود بیرحمانه مواجهه میکردند و گاهاً خون خود را روی حرف خودشان میدادند!
سؤال این است که انسان اگر یک نظریه و یا نوآوری دارد، یا یک مخالف دارد، چه ضرورتی دارد که بیادبی کند؟ چرا حمله کند؟ چرا کار گذشتگان را نادیده بگیرد؟ بنده در چند قضیه اخیر، حرفم با بعضی از آقایان این است که اگر حرفی و نکتهای دارید، آن را درست جا بیندازید و بگویید گذشتگان بحث را تا اینجا آوردند، ولی این موارد مانده و من روی اینها نظر دارم. چرا ما باید به تراث و آثار گذشتگان حمله کنیم؟
سوگمندانه باید عرض کنم –از روی اطلاع عرض میکنم- که ما هیچ زمانی مثل امروز، حملات و هجمههای اینچنینی به تراث شیعی و اسلامی نداشتهایم! بله! ما دوران زیادی پشت سر گذاشتهایم و هجمههای مختلفی نیز وجود داشته است، اما آنها سختافزاری بوده و مثلاً کتابهای شیعه را میسوزاندند (مثلا مشهور است که در زمان صلاحالدین ایوبی یک هفته حمامهای لبنان با کتابهای شیعه گرم میشد!). اما این حملهها، سخت افزاری بود. حملات امروزی اما، نرمافزای است و با عناوین حوزوی انجام میشود! رفتار کتاب سوزی است در قالب نرم آن!
✔️ دوره پنجم اخباریگری
دوره پنجم، مربوط به عصر حاضر است. در عصر حاضر، خیلیها اصولی حرف میزنند و کتاب اصولی دارند، اما اخباری فتوا میدهند! الان نمیخواهم بگویم چقدر عیب دارد ویا ندارد، جریان را عرض میکنم.
ما امروز وقتی میخواهیم از نقش عقل در استنباط صحبت کنیم، بسیاری از رگها ورم میکند و ناراحتی ایجاد میشود! وقتی میخواهیم از «نصوص مبین مقاصد و نقش آنها در استنباط» گفتگو کنیم میبینیم ناراحتی پیش میآید! بالاخره آیا نصوص مبین مقاصد جزو آیات قرآن است یا خیر؟ آیا برخی از آیات قرآن نصوص مبین مقاصد است یا نیست؟ آیا اینها نقش دارد یا خیر؟ بحث کنید. بگویید ندارد یا دارد. یا بگویید : کارایی ابزاری دارد اما کارایی سندی ندارد یا دارد؟ اینها را بحث کنید! متأسفانه طرح این مباحث موجب ناراحتی برخی میشود!
امروز برای اینکه بخواهیم «قاعده عدل و انصاف» را ثابت کنیم، باید قسم بخوریم و آخرش هم طرف انکار می کند. امروز در مورد بحث «عدالت در شریعت» انکار داریم. مرحوم آیت الله خوئی قدس سره که مدرسهاش، مدرسه حاکمی است، در اویل عمر علمی خود، قاعده عدل و انصاف را میپذیرد ولی در اواخر عمر علمی خود، آن را انکار میکند!
ایشان هر چه آمده به اواخر عمر خود نزدیک شده، به جریان حدیثگرایی نزدیک شده است، لذا ایشان در دوره اولش، مکتب فقهیاش، «مکتب تجمیع ظنون» است و از این مسائل استفاده میکند. تقریراتی که مرحوم آقای گرجی از ایشان چاپ کرده، را ملاحظه بفرمائید، آنجا تمام لوازم «فقه تجمیع ظنون» است را معتقد است، ولی در دوران اخیر، فقه ایشان «فقه مدرسهای و فقه صغری- کبرائی» است! ایشان در اواخر عمر خود با صراحت قاعده عدل و انصاف را رد میکند. یا وقتی از «قاعده ضمان» بحث میکند، میگوید: قاعده ضمان به تسبیب، بر خلاف اجماع فقها است، ما دلیلی بر آن نداریم. این تفکر یک تفکر حدیثگرایی است. میفرماید مواردی هم که در روایات آمده، فقط بر همان موارد اکتفا میشود. در مبانی تکمله المنهاج بحث را ببینید. لذا فتاوائی میدهد که خود ایشان معتقد است خلاف مشهور است بلکه مخالف اجماع است.
ایشان هیچ اجماعی را قبول نمیکند و هیچگونه کارآئی نیز برای آن قائل نیست و اگر هم اجماعی باشد، میگوید محتمل المدرک است و آن را کنار میگذارد.
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚 @alidost_fiqh
باسمه تعالی
✨مهم و فوری✨
👈«فراخوان جذب هیئت علمی»
دانشگاه بین المللی المصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) برای گروه فقه و حقوق قضایی از بین آقایان فضلای حوزوی فارغ التحصیل دکتری یا معادل آن در رشته فقه و حقوق و یا حقوق تعداد محدودی عضو هیئت علمی جذب مینماید.
متقاضیانی که سن آنها زیر 45 سال میباشد میتوانند تا تاریخ 22/8/1399 رزومه علمی خود را شامل سوابق آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و اجرایی، به نشانی پست الکترونیک prof.javadhabibitabar@yahoo.com ارسال نمایند.
👈شرایط و ملاکهای علمی:
1- حداقل فارغ التحصیل سطح 4 حوزه علمیه
2- فارغ التحصیل مقطع دکتری در رشتههای زیر مجموعه فقه و حقوق و یا حقوق
3- داشتن مقالات علمی پژوهشی مرتبط با رشته
4- سابقه تدریس در دروس مرتبط با رشته
5- سابقه تألیف کتاب مرتبط با رشته
6- ارائه کرسی نظریه پردازی یا ترویجی مرتبط با رشته و یا هر گونه سوابق علمی دیگر
@javad_habibitabar
💢 آیتالله خویی در اواخر عمر به جریان حدیثگرایی نزدیک شد/ وقتی میخواهیم از نقش عقل در استنباط صحبت کنیم، بسیاری ناراحت میشوند!/ اخباریگری به نوعی دیگر متولد شده است/ هیچ زمانی، هجمههای اینچنینی به تراث شیعی نداشتهایم
✔️ استاد ابوالقاسم علیدوست:
🔹 در دوره اول اخباریگری، مدیریت با ائمه(ع) است. عجیب اینکه ائمه(ع) هم با «قیاسگرایی و اجتهاد به رأی که یک نوع عقلگرایی» محسوب میشده، مبارزه میکنند و هم با «حدیثگراییِ فارغ از عقل».
🔹 ما امروز با جریان اخباریگری مواجهیم. مخالفت با عقل، مخالفت با شهرتها، نقشی قائل نشدن برای شهرتها و … از جمله مختصات اخباریگری معاصر است.
🔹 مرحوم آیتالله خوئی که مدرسهاش، مدرسه حاکمی است، در اویل عمر علمی خود، قاعده عدل و انصاف را میپذیرد ولی در اواخر، آن را انکار میکند! ایشان هر چه به اواخر عمر خود نزدیک شده، به جریان حدیثگرایی نزدیک شده است، در اواخر عمر خود با صراحت قاعده عدل و انصاف را رد میکند.
تفصیل مطلب 👈 https://b2n.ir/280678
#دیدگاه_های_استاد_علیدوست
#اخباری_گری
#ادوار_اخباری_گری
#مکتب_شناسی
#اطلاع_نگاست
📣📣اطلاعیه 📣📣
📌 سلام علیکم
🔷 قابل توجه اعضای محترم انجمن علمی فقه و حقوق اسلامی
💢 به اطلاع فرهیختگان و اساتید گرانقدر می رساند انجمن علمی فقه و حقوق اسلامی آمادگی
- برگزاری نشست های علمی
- کارگاه های آموزشی
- کرسی های علمی
- نقد کتاب
برای اعضای محترم انجمن فقه و حقوق اسلامی را دارد.
داوطلبین محترم لطفا با شماره ۰۹۳۵۹۸۳۹۲۲۸ پیام بدهند.
#فراخوان
🔘از طلاب و اعزه محترم شرکت کننده در دروس استاد معظم آیت الله علیدوست(زیدعزه) تقاضا می شود:
☑️ دوستانی که صوت خارج اصول استاد علیدوست مربوط به سال های 92 - 93 - 94 - 95 را دارند، لطف فرموده و به ادمین کانال و یا جناب آقای مباشری اطلاع دهند، تا از ایشان تحویل گرفته شود.
از دوستان محترم کمال تشکر را دارد. 🌹
📱تلفن آقای مباشری: 909132040336
m - sh:
🔺پژوهشگاه حوزه و دانشگاه وزارت علوم با همکاری مراکز علمی برگزار میکند؛
💢 کنفرانس بینالمللی بحران کرونا و مسئولیتهای حقوقی و اخلاقی مربوط به رعایت سلامت همگانی
📆 ۲۷ و ۲۸ آبانماه ۱۳۹۹
♦️لینک ورود به کنفرانس:
https://conf.rihu.ac.ir/cclmr
♻️ با ما همراه باشید
🆔 https://eitaa.com/msrt_ir ✅
💢 فقه و حقوق اسلامی برای حل بحرانهای بزرگ اجتماعی طرح و برنامه دارد
📌 حجتالاسلام والمسلمین علی محمد حکیمیان در کنفرانس «بحران کرونا و مسئولیتهای حقوقی و اخلاقی»، گفت:
🔹 فقها و علمای گذشته با بهرهمندی از فقه اجتماعی سوالات و نیازهای مردم در حوزههای مختلف را به خوبی پاسخ دادهاند.
🔹 در شرایط کنونی مردم سوالات زیادی در خصوص وظایف و تکلیف خود و مسئولان دارند و در این زمینه باید شبهات و درخواستهای آنها را پاسخ گفت.
🔹 مردم و دولت در قبال بحران کرونا مسئول هستند. اسلام به مردمداری، همدلی و نوع دوستی و توجه به افراد بحرانزده ارزش ویژه قائل است.
🔹کرونا یک بحران اجتماعی در بعد جهانی است و باید با بهرهگیری از ظرفیتهای فقهی و حقوقی اسلام برای این بحران چارهسازی کرد.
🔹 امام راحل در کتاب بیع خود به وظیفه دولت اسلامی با استفاده از موضوع انفال اشاره دارد و تاکید میفرماید که حکومت اسلامی وظیفه دارد که برای تکمیل و توسعه زیرساختهای عمومی کشور از درآمدهای انفال استفاده نماید.
🔹 دولت اسلامی میتواند با مدیریت درآمدهایی مانند انفال و خمس زمینه بهداشت عمومی فراگیر و عادلانه را فراهم کند.
✅ استاد #علیدوست: بدون #روششناسی_اجتهاد راه به جایی نمیبریم
🔹روششناسی یکی از مباحث #فلسفه_فقه است. روششناسی باید در #کنار_اصول_فقه قرار بگیرد و مطرح شود. در حوزه اصول فقه خوانده میشود و بعد هم وارد فقهی میشوند که نیمه استدلالی است در حالی که علاوه بر این مباحث باید مباحث فلسفههای مضاف به خوبی فهم شود.
🔹اگر مکاسب را بخوانیم ولی با روش و #منهج_شیخ آشنایی نداشته باشیم، جان مطلب شیخ به دستمان نمیآید و لذا جایی اشکال میکنیم که شیخ علی المبنی سخن گفته و جایی قبول میکنیم که شیخ اشتباه رفته است.
🔹گاهی شیخ از کلمه «لکن الانصاف» استفاده میکند که برخی از این عبارت برداشت کردهاند که شیخ در صدد بیان یک دلیل مستقل است در حالیکه اگر کسی توجه داشته باشد که روش و متُد شیخ در فقاهت بر اساس #تجمیع_ظنون است، عبارت «لکن الانصاف» بخشی از فرایند استنباط او میشود، نه بخشی از دلیل او!
🔹طلبه باید راهی به #مطالعات_روششناسی به عنوان یکی از مباحث #فلسفه_فقه باز کند. روششناسی شاخههای مختلفی دارد، مثل روششناسی #فقه_معیار، روششناسی صاحب جواهر، روششناسی شیخ انصاری و ...
🔹اگر فقیهی روش فقاهت نداشته باشد که برخی از فقهای بهنام ما این طور هستند؛ دچار روزمرگی میشود که هر بار باید تصمیم بگیرد که این بار چه باید بکند و اگر چنین باشد راه به جایی نخواهیم برد.
▫️بیان شده در: نشست روششناسی فقه معیار، ضرورتها و آسیبها (۶ اردیبهشت ۱۳۹۷)
▫️متن تفصیلی در:
http://ravesh-ejtehad.blog.ir/post/56