✅ استاد #علیدوست: در فقه دو مکتب قم و نجف وجود دارد
🔹#مکتب_قم، در استنباطات فقهی ـ بهویژه در بخش غیر عبادات ـ بهعرف و بنای عقلا توجه بیشتری میکند؛ به تاریخ صدور روایات و آیات نگاه جدیتر و مؤثرتری دارد؛ به اهل سنت در فقه و حدیث مقارن نیمنگاهی دارد؛ دادههای دانش تاریخ را در استنباط مطمح نظر قرار میدهد؛ به وثوقِ صدور، بیشتر از سندشناسی توجه میکند؛ کمتر بهصورت ریاضی فکر میکند؛ در استنباطاتش #تجمیع_ظنون را در نظر میگیرد (آنها را در یک نظامی تنظیم میکند تا از به هم پیوستن همان اسناد نامعتبر دلیل معتبری آفریده شود)؛ به قرآن و #مقاصد توجه میکند؛ نگاهش به شریعت اجتماعی است؛ از نصوصی که در موارد خُرد وارد شدهاند گاه میتواند به یک قاعده کلان برسد؛ #شهرت را در نظر میگیرد و آن را جابر ضعف سند یا جابر ضعف دلالت میانگارد. این رویکرد خاص به فقه را من «مکتب قم» مینامم و معتقدم که بر قله آن نیز آیتالله #بروجردی و شاگردان ایشان ایستادهاند.
🔹در برابر این رویکرد، مکتب فقهی دیگری قرار میگیرد که میتوان آن را #مکتب_نجف نامید. این مکتب در همه مواردی که برای مکتب قم برشمردیم در نقطه مقابل قرار دارد؛ نصبسند است و برای یک مسأله دنبال یک روایت خاص است؛ نمیگویم عام را انکار میکند؛ ولی ترجیح میدهد دنبال روایت خاص باشد؛ بسیار #ریاضیوار فکر میکند؛ اصول آن از حد لازم خیلی فربهتر شده است و فقه آن، در مواردی #فقه_کشف نیست؛ بلکه #فقه_عذر است (ابتنای بیشتری بر اصول عملیه دارد).
پی نوشت:
نامگذاری مکتب قم و نجف، #جغرافیایی نیست، بلکه ناظر به روش اجتهاد است، از این رو بسیاری از فقیهان حوزه علمیه قم پیرو مکتب فقهی نجف هستند (مانند آیت الله العظمی تبریزی ره) و بالعکس.
✅ استاد #علیدوست: در فقه دو مکتب قم و نجف وجود دارد
🔹#مکتب_قم، در استنباطات فقهی ـ بهویژه در بخش غیر عبادات ـ بهعرف و بنای عقلا توجه بیشتری میکند؛ به تاریخ صدور روایات و آیات نگاه جدیتر و مؤثرتری دارد؛ به اهل سنت در فقه و حدیث مقارن نیمنگاهی دارد؛ دادههای دانش تاریخ را در استنباط مطمح نظر قرار میدهد؛ به وثوقِ صدور، بیشتر از سندشناسی توجه میکند؛ کمتر بهصورت ریاضی فکر میکند؛ در استنباطاتش #تجمیع_ظنون را در نظر میگیرد (آنها را در یک نظامی تنظیم میکند تا از به هم پیوستن همان اسناد نامعتبر دلیل معتبری آفریده شود)؛ به قرآن و #مقاصد توجه میکند؛ نگاهش به شریعت اجتماعی است؛ از نصوصی که در موارد خُرد وارد شدهاند گاه میتواند به یک قاعده کلان برسد؛ #شهرت را در نظر میگیرد و آن را جابر ضعف سند یا جابر ضعف دلالت میانگارد. این رویکرد خاص به فقه را من «مکتب قم» مینامم و معتقدم که بر قله آن نیز آیتالله #بروجردی و شاگردان ایشان ایستادهاند.
🔹در برابر این رویکرد، مکتب فقهی دیگری قرار میگیرد که میتوان آن را #مکتب_نجف نامید. این مکتب در همه مواردی که برای مکتب قم برشمردیم در نقطه مقابل قرار دارد؛ نصبسند است و برای یک مسأله دنبال یک روایت خاص است؛ نمیگویم عام را انکار میکند؛ ولی ترجیح میدهد دنبال روایت خاص باشد؛ بسیار #ریاضیوار فکر میکند؛ اصول آن از حد لازم خیلی فربهتر شده است و فقه آن، در مواردی #فقه_کشف نیست؛ بلکه #فقه_عذر است (ابتنای بیشتری بر اصول عملیه دارد)
✅ استاد #علیدوست: محورهای مهم در #روش_شناسی_اجتهاد
🔹وقتی میخواهیم وارد روششناسی شویم، چه محورهایی را باید در نظر بگیریم؟
1️⃣ یکی از محورهایی که منهجساز است و ممکن است دو فقیه را از هم جدا کند، نوع مواجهه با #منابع_اربعه است ... مثلا آیا کارآیی استقلالی عقل را قبول دارد؟ آیا کارآیی ابزاریاش را قبول دارد؟ آیا روایتی را که ثقه نقل میکند می پذیرد یا روایات موثوق به را؟ آیا روایت را مخصّص قرآن قرار میدهد یا عام قرآنی را بر خاص روایی مقدم میکند که در گذشته طرفداران جدی داشته و ناشیانه متهم به قیاس شدند.
2️⃣ دومین محوری که در روششناسی یک فقیه باید مطمح نظر قرار گیرد، #مقاصد_الشریعه است ... باید دید فقیه چه نگاهی به مقاصد شریعت دارد؟
3️⃣ محور سوم این است که آیا فقیهی که میخواهیم راجع به روششناسی او تأمل کنیم، حاضر است #از_خرد_به_کلان عبور کند یا نه؟ روایاتی هست که مرحوم شیخ انصاری دارد و راجع به دهن متنجس است و به درد استصباح تحت السماء میخورد. مقدس اردبیلی در مجمع الفائده والبرهان، از این روایات، یک قاعده استنباط میکند و لذا میگوید نه استصباح خصوصیت دارد، نه تحت السماء خصوصیت دارد و در واقع از یک نص وارد در مورد خرد با الفاظ خاص، استنباط یک قاعده میکند.
4️⃣ آخرین محوری که در متدولوژی باید مطمح نظر قرار بگیرد این است که آیا آن فقیه #صناعتمحور است یا به #تجمیع_ظنون میپردازد؟
(سخنرانی با موضوع #روش_شناسی_اجتهاد آیت الله #شیخ_عبدالکریم_حائری یزدی، 18 اردیبهشت 1393، با تلخیص)
🔸 کانال روش شناسی اجتهاد
✅ استاد #علیدوست: بدون #روششناسی_اجتهاد راه به جایی نمیبریم
🔹روششناسی یکی از مباحث #فلسفه_فقه است. روششناسی باید در #کنار_اصول_فقه قرار بگیرد و مطرح شود. در حوزه اصول فقه خوانده میشود و بعد هم وارد فقهی میشوند که نیمه استدلالی است در حالی که علاوه بر این مباحث باید مباحث فلسفههای مضاف به خوبی فهم شود.
🔹اگر مکاسب را بخوانیم ولی با روش و #منهج_شیخ آشنایی نداشته باشیم، جان مطلب شیخ به دستمان نمیآید و لذا جایی اشکال میکنیم که شیخ علی المبنی سخن گفته و جایی قبول میکنیم که شیخ اشتباه رفته است.
🔹گاهی شیخ از کلمه «لکن الانصاف» استفاده میکند که برخی از این عبارت برداشت کردهاند که شیخ در صدد بیان یک دلیل مستقل است در حالیکه اگر کسی توجه داشته باشد که روش و متُد شیخ در فقاهت بر اساس #تجمیع_ظنون است، عبارت «لکن الانصاف» بخشی از فرایند استنباط او میشود، نه بخشی از دلیل او!
🔹طلبه باید راهی به #مطالعات_روششناسی به عنوان یکی از مباحث #فلسفه_فقه باز کند. روششناسی شاخههای مختلفی دارد، مثل روششناسی #فقه_معیار، روششناسی صاحب جواهر، روششناسی شیخ انصاری و ...
🔹اگر فقیهی روش فقاهت نداشته باشد که برخی از فقهای بهنام ما این طور هستند؛ دچار روزمرگی میشود که هر بار باید تصمیم بگیرد که این بار چه باید بکند و اگر چنین باشد راه به جایی نخواهیم برد.
▫️بیان شده در: نشست روششناسی فقه معیار، ضرورتها و آسیبها (۶ اردیبهشت ۱۳۹۷)
▫️متن تفصیلی در:
http://ravesh-ejtehad.blog.ir/post/56
✅ برخی ابعاد #روششناسی اجتهاد #صاحب_جواهر
🔹(اعتقاد به روش #تجمیع_ظنون در فرایند کلان اجتهاد)
مرحوم صاحب جواهر در روششناسی اجتهاد خود روایت ضعیف و شهرت را صفر در نظر نمیگرفتند که سپس بگویند که از این دو، عدد حاصل نمیشود.
🔹(مبنای #عدم_سهولت_در_شریعت)
صاحب جواهر سهولت و سمحه بودن شریعت را به عنوان یک قاعده نمیپذیرد، ولی آن را به عنوان یک پارادیم و پیشفرض عام و رویکرد به ادله که در فتوای فقیه نیز تاثیرگذار است نگاه میکنند؛ زمانی که محقق اردبیلی بیان میکند که سهولت دین اقتضا میکند که در امر قبله قائل به نظر خاصی بود، مرحوم صاحب جواهر موضع تندی میگیرند و بیان میکند که سهولت دین به معنی تساهل و بیاعتنا گذشتن از احکام دین نیست.
(استاد #علیدوست، همایش نکوداشت صاحب جواهر، فرودین ۱۳۹۷).
متن تفصیلی:
http://ravesh-ejtehad.blog.ir/post/36