eitaa logo
متن سیمای حرم
13.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
6 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi 🔸کانال متن روضه باب‌الحرم↶ @babolharam_net 🔸فروشگاه حرز حرم↶
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اللهم صل علی فاطمة و ابیها و امها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک السلام علیک یا أباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک...   اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلیّک...  عمریست تشنه کام تو هستیم و آب نیست   *از امشب ديگه آب نیست! چه شبی ِ شب هفتم؟ یا صاحب الزمان!*  عمریست تشنه کام تو هستیم و آب نیست عمریست بیقرار نشستیم و تاب نیست سرشار از محبت و از مهربانی ِ است در عالم ِ حضور ِ تو حرف ِ عذاب نیست  ما گوشمان نمی شنود پاسخ تو را *ایراد از ماست،و اِلا همین كه ما رو صدا زدی یعنی شما مارو به روضه ی جدت دعوت كردی اما ما صداي شما رو نمي شنويم*  ما گوشمان نمی شنود پاسخ تو را ورنه سلام های کسی بی جواب نیست می جویمت به خواب و نفهمیده ام هنوز در چشم های منتظران تو خواب نیست بهتر بمیرد آنكه دلش بین روضه ها ازداغ خشكی لب جدت كباب نیست *شب هفتم ِ،شب عطش ِ،شب ناله است، به نوعی این دهه ی محرم،شب هفتم مقدمه ی شب عاشوراست. مهیای ناله هستی یا نه؟ حالا که حرف تشنگی آمد، مصبیتی بالاتر از مصیبت طفل رباب نیست *تا میگم رباب، مادرا ميخوان ضجه بزنن، مادرا ميخوان ناله بزنن، آخه مادرا ميفهمن رباب چي كشيده، امان از دل رباب، خدا نكنه بچه ات تشنه باشه، بال بال بزنه نتوني بهش يه قطره آب بدي گریه نكن رباب بالاخره یكی به التماسِ تو جواب میده گریه نن رباب بین داره اشكای تو مارو عذاب میده گریه نكن رباب آخر یكی پیدا میشه یه قطره آب میده *چندتا خیمه است، یکی خیمه،خیمه زینبه،یک خیمه خیمه حسینه، یک خیمه خیمه نجمه و قاسم و عبدالله، یک خیمه خیمه ربابه،جلوتر از همه خیمه ها خیمه عباسه ...اما همه ي اینها تو یک خیمه جمع اند اونم خیمه ربابه،آخه هر کاری می کنندعلی خوابش نمیبره  گاهی سکینه بغلش می گیره،گاهی رقیه بغلش می گیره  گاهی زینب در آغوشش می گیره، امان از اون لحظه ای که بچه گریه بکنه مادر نتونه کاری براش انجام بده،جانم به این گریه ها..امشب من برا علی اصغر گریه نمی کنم، امشب من برا اون مادری گریه می کنم که هزار آرزو داشت برا بچه اش،همچین که خدا علی اصغر رو بهش داد می گفت ان شاءالله بزرگ می شی..ان شاءالله مثل علی اکبر می شی. گفت اون روضه خون نیمه شب از روضه بر می گشت،همچین که رسید سر کوچه، ماه محرمه روضه خونده،خسته..گفت برم خونه.گفت ديد سر کوچه مردی نشسته بچه ای رو بغل گرفته،خیال کرد مستحقه سکه ای رو گذاشت رو قنداق بچه،پدرِ بچه سرشو بالا آورد گفت: آقا من می شناسمت روضه خون آقام حسینی من گدا نیستم،گفت پس نصف شبی با بچه ي شیر خوار سر کوچه چه می کنی؟ گفت: خدا بعد سالها به من یک بچه عنایت کرده، سر شب حالش بد شد به مادرش گفتم غصه نخور،می رسونمش بیمارستان خوبش می کنم بر می گردم، خانومم خیالش راحت شد بچه رو بردم بیمارستان تا بردم پزشکا گفتن بچه ات جون داده، خب برا چی اینجا نشستی؟گفت: آخه من به مادرش قول دادم..هی میرم جلو خونه هی بر می گردم هی میگم جوابشو چی بدم؟ آی حسینیا!خبر دارید اربابت به رباب گفت:من علی رو  مي برم سیرابش می کنم؟ لشکر میگه یک جا دلمون برا حسین سوخت، اونجایی که حسین علیِ اصغر رو بالا گرفت. اون نانجيب یک نگاه کرد گفت حرمله چرا بیکار ایستادی؟ گفت امیر چه کنم؟ گفت پدر و بزنم یا پسر؟ گفت پسر بزن پدر خودش می میره. یک وقت حسین دید این بچه بال بال می زنه، حرمله یه تیر به گلوی علی زد،سر بچه رو شونه حسین افتاد..آقا هی می اومد سمت خیمه هی بر می گشت.خدا نیاره بابایی با دست خودش قبر بچشو بکنه.دیدن ابی عبدالله با دستش قبر کوچیکی رو می کنه،همچین که علی رو تو قبر گذاشت زینب صدا زد داداش چرا خاک نمی ریزی؟ صدا زد: خواهر مگه نمی بینی با چشماش داره نگام می کنه، حسین. رو دستِ بابا، وقتی که رفتی من دیگه واسه ی خودم فاتحه خوندم دلشوره دارم برایِ اینکه سپیدیِ زیرِ گلوتُ نپوشوندم قناری نخورده آب، بخواب عزیزم پشت سرت آبی ندارم که بریزم برو برا یاریِ بابات همه چیزم  لالایی ای کبوترم لالایی غنچه ی حرم برو علیِ اصغرم لای لای علی، لای لای علی بمیرم ای وای، تیرِ سه شعبه چه جوری تو گلویِ کوچیکِ تو جا شد حرمله آخه، چیکار باهات کرد یه جوری زد که سَرِت از بدن جدا شد   تن کوچیک و خونیِ تو دیگه سرده ببین غمِ تو با دلِ بابا چه کرده میاد به سمتِ خیمه ها و برمیگرده  عبا کشیده رویِ تو به رنگِ خونِ مویِ تو پاره شده گلویِ تو لای لای علی، لای لای علی فرج امام زمان رو بخواه، بدم المظلوم، دستات رو بيار بالا،اللهم عجل لوليك الفرج .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اللهم صل علی محمد و عجل فرجهم لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِک السلامُ علیکَ یا طِفلِ الرَّضیعِ العَطشان یا علی اصغر یا باب الحوائج... *شب هفتم ماه محرم، شب شيرخواره ي ابي عبدالله علي اصغرِ، یاد کنیم همه ی بزرگانی رو که به ما یاد دادن هر وقت گره به کارمون خورد یه روضه ی علی اصغر بخونيم، توسل به علی اصغرِ امام حسین كنيم... حاجت دارا! گره سخت دارا! دكتر جواب كرده ها، مراجع میگن ما هر وقت گره کور به کارمون میفته میریم دامن شش ماهه رو میگیریم.. از امشب دیگه برای آقا امام زمان عجل الله صدقه کنار بذارید... از امشب دیگه آب رو بستن.روضه خون های قدیمی شب هفتم به بعد به مردم میگفتن از امشب تا عاشورا آب فقط برای رفع عطش بخورید..سیر آب نخورید .. از امشب دیگه بچه ها هم کربلا سهم آبشون رو میاوردن برای رباب..* اصغر آمد حرمله تیر و کمانش را گرفت نیمه جان بود و همان یک تیر جانش را گرفت *وقتی به زین العابدین عرض کرد آقا مختار خروج کرده قَتَلِه ی کربلا رو به درک واصل کرده، دونه دونه رو گفت، یه مرتبه حضرت فرمود از حرمله چه خبر؟ گفت آقا این همه رو گفتم سراغ حرمله رو چرا میگیرید؟ فرمود: آخه حرمله جگر ما رو کربلا سوزوند..* اصغر آمد حرمله تیر و کمانش را گرفت نیمه جان بود و همان یک تیر جانش را گرفت جای اینکه شیر کامِ کوچکش را پُر کند تیر آمد ناگهان حجمِ دهانش را گرفت تیر آمد با شتاب آمد امانش را برید تیر آمد با شتاب آمد امانش را گرفت ماند بابا با سری کوچک که از پیکر رهاست در عبای خویش طفلِ بی‌زبانش را گرفت روی دستان خودش آورد اصغر را ولی نیزه جای دستهای مهربانش را گرفت *آه! بالاترین روضه اینجاست.. مختار وقتی بیرون کشید سنگ دل ترین دشمنو، گفت جایی شد تو هم دلت به حال حسین بسوزه؟ گفت امیر! جزء همه اونایی بودم که هر جا کار برا ابی عبدالله مشکل میشد هلهله میکردم، کف میزدم، اما منم یه جا دلم به حال حسین سوخت. گفت کجا دلت سوخت نانجیب؟ گفت دیدم قنداقه ای رو زیر عبا گرفته، هی میاد سمت خیمه ها برمیگرده. نگاه کردم جلوتر دَم خیمه دیدم یه خانمی مضطرب، هی داره قدم میزنه. فهمیدم مادر این شیرخواره ست. حسین روش نمیشه به سمت خیمه ها بیاد. گفت: چیکار کرد ابی عبدالله ؟ گفت: دیدم مسیرشو عوض کرد، اومد پشت خیمه ها نشست روی خاک ها. با غلاف شمشیر داره یه قبر کوچیک میکَنه...* پشت خیمه ها داره میره بابای کربلا علی رو پنهون کرده با عبا ای آقا وقت مُردنه چرا نبضش آهسته میزنه آخه داره قبر بچه اش رو میکَنه ای آقا *خدا برا هیچ بابایی نیاره... كنارِ علي اصغر پشت خیمه ها كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديدن رباب داره مياد... علیشو تو خاک میذاره ولی میدونه قراره که نیزه دارا تنش رو بیارن بیرون دوباره شیرخواره، حالا جای گهواره رو نیزه سر میذاره براش بمیرم بیچاره، مادری که شیر داره رفته ولی شیرخواره براش بمیرم تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، بِدَمِ المَظلوم، عجل لولیک الفرج... فرج امام زمانمان برسان، قدم های این جمع به کربلا و مدینه برسان، رهبرمان حفظ بفرما، شر آمریکا و اسرائیل به خودشان برگردان، اموات ما ببخش و بیامرز، مرگ ما را شهادت قرار بده، عاقبت امور ما ختم به خیر بگردان... تعجیل در ظهور آقا امام زمان ،شادی ارواح طیبه شهدا،امام شهدا، شادی روح اموات :رحمه الله من یقرا ،فاتحة مع اخلاص مع صلوات .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram