eitaa logo
سیمرغ خبر
158 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✿‍✵✨🍃💚❈﷽❈💚🍃✨✵✿‍ 👌 👈از آیت‌ الله‌ بهجت سوال شد: چه کنیم تا نماز صبح مان قضا نشود..؟! فرمودند: کسی که باقی نمازهایش را در اول‌ وقت بخواند! خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد... ✅
کسےکه تنهابه عقلش اعتمادکند گمراه میشود کسےکه تنهابه مالش اعتمادکندکم میآورد کسےکه تنهابه مردم اعتمادکند خسته میشود امّاکسےکه برخدااعتمادکند نه گمراه میشود نه کم میآورد ونه خسته میشود
خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد. پس قافله ای را نیازمند آب نمود تا او را از چاه بیرون آورد سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود تا او را به فرزندی بپذیرد سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود تا او عزیز مصر شود. اگر خدا عهده دار کارت شود همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند فقط با صداقت بگو کارم را به خدا می سپارم. خدایا فقط تو ما را کفایت است
یک آیۀ قرآن هست که نیمۀ اولش را همه شنیده‌اند: «اُدْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانید، جوابتان را می‌دهم.» و در ادامه می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرين. کسانی که نسبت به عبادت من تکبر ورزند، به زودی با کمال ذلت و خواری داخل جهنم خواهند شد. خداوند ابتدا می‌فرماید: «اُدْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانید، من جوابتان را می‌دهم.» بعد بلافاصله می‌فرماید: «کسانی که تکبر کنند و درِ خانه من نیایند و از من چیزی نخواهند، اگر دیگران را عادی به جهنم می‌برم، آنها را به خاطر تکبرشان، با خواری و ذلّت به جهنم خواهم برد.» در واقع معنایش این است: «من خدای تو هستم که دارم به تو می‌گویم مرا صدا بزن تا جوابت را بدهم، آن‌وقت تو سرت را پایین انداخته‌ای و لال شده‌ای! یا اینکه اصلاً اعتنا نمی‌کنی و می‌روی؟» این نوع برخود، نشانۀ تکبر انسان نسبت به خداوند است. به مجلس ختم که می‌روی، وقتی بچه‌ای سینی خرما را جلوی شما می‌گیرد و می‌گوید «بفرمایید»، بی‌اعتنا از کنارش رد نمی‌شوی، چون بی‌ادبی محسوب می‌شود، هرچند طرف مقابل شما یک بچه است. اگر هم خرما نخواهی، برمی‌گردی می‌گویی: «خیلی ممنون. میل ندارم. تشکر.» بالاخره یک جوابی می‌دهی. حالا خداوند با آن عظمت و جلال، آمده جلوی شما و می‌فرماید: «از من چیزی بخواهید تا به شما بدهم!» اما تو سرت را پایین انداخته‌ای و بی‌اعتنا رد می‌شوی؟ خدا هم با کسی شوخی ندارد. می‌دانی چرا نمازی که تعقیبات نداشته باشد قبول نیست؟ چون خدا بعد از نماز به تو می‌فرماید: «بنده من نماز خواندی؟ از من حساب بردی؟ امر مرا اجرا کردی؟ احسنت! حالا تو یک دعای مستجاب پیش من داری، از من بخواه تا به تو بدهم.» بعد یک دفعه‌ای خدا نگاه می‌کند می‌بیند که بنده‌اش بدون اینکه چیزی بخواهد، دارد از سر سجاده بلند می‌شود میرود!! رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند در مورد کسی که بعد از نماز تعقیبات نمی‌خواند و از خدا چیزی نمی‌خواهد، به ملائکه‌اش چنین می‌فرماید: «ملائکه من، این بندۀ مرا نگاه کنید. امر مرا انجام داد ولی از من حاجتی نخواست. انگار از من بی‌نیاز است. نمازش را بگیرید و به صورتش بزنید» اصلاً بنده‌ای که به من نیاز ندارد، برای چه آمده امر مرا اجرا می‌کند؟ نکند با این کارش می‌خواهد بگوید «نه تو خدا هستی و نه من بندۀ تو هستم»؟! دعا نکردن و حاجت نخواستن در جایی که خداوند به ما فرموده است «اگر حاجتی بخواهید جوابتان را می‌دهم»، بی‌ادبی نسبت به پرودگار عالم است. بخشی از کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟"
یک آیۀ قرآن هست که نیمۀ اولش را همه شنیده‌اند: «اُدْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانید، جوابتان را می‌دهم.» و در ادامه می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرين. کسانی که نسبت به عبادت من تکبر ورزند، به زودی با کمال ذلت و خواری داخل جهنم خواهند شد. خداوند ابتدا می‌فرماید: «اُدْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانید، من جوابتان را می‌دهم.» بعد بلافاصله می‌فرماید: «کسانی که تکبر کنند و درِ خانه من نیایند و از من چیزی نخواهند، اگر دیگران را عادی به جهنم می‌برم، آنها را به خاطر تکبرشان، با خواری و ذلّت به جهنم خواهم برد.» در واقع معنایش این است: «من خدای تو هستم که دارم به تو می‌گویم مرا صدا بزن تا جوابت را بدهم، آن‌وقت تو سرت را پایین انداخته‌ای و لال شده‌ای! یا اینکه اصلاً اعتنا نمی‌کنی و می‌روی؟» این نوع برخود، نشانۀ تکبر انسان نسبت به خداوند است. به مجلس ختم که می‌روی، وقتی بچه‌ای سینی خرما را جلوی شما می‌گیرد و می‌گوید «بفرمایید»، بی‌اعتنا از کنارش رد نمی‌شوی، چون بی‌ادبی محسوب می‌شود، هرچند طرف مقابل شما یک بچه است. اگر هم خرما نخواهی، برمی‌گردی می‌گویی: «خیلی ممنون. میل ندارم. تشکر.» بالاخره یک جوابی می‌دهی. حالا خداوند با آن عظمت و جلال، آمده جلوی شما و می‌فرماید: «از من چیزی بخواهید تا به شما بدهم!» اما تو سرت را پایین انداخته‌ای و بی‌اعتنا رد می‌شوی؟ خدا هم با کسی شوخی ندارد. می‌دانی چرا نمازی که تعقیبات نداشته باشد قبول نیست؟ چون خدا بعد از نماز به تو می‌فرماید: «بنده من نماز خواندی؟ از من حساب بردی؟ امر مرا اجرا کردی؟ احسنت! حالا تو یک دعای مستجاب پیش من داری، از من بخواه تا به تو بدهم.» بعد یک دفعه‌ای خدا نگاه می‌کند می‌بیند که بنده‌اش بدون اینکه چیزی بخواهد، دارد از سر سجاده بلند می‌شود میرود!! رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند در مورد کسی که بعد از نماز تعقیبات نمی‌خواند و از خدا چیزی نمی‌خواهد، به ملائکه‌اش چنین می‌فرماید: «ملائکه من، این بندۀ مرا نگاه کنید. امر مرا انجام داد ولی از من حاجتی نخواست. انگار از من بی‌نیاز است. نمازش را بگیرید و به صورتش بزنید» اصلاً بنده‌ای که به من نیاز ندارد، برای چه آمده امر مرا اجرا می‌کند؟ نکند با این کارش می‌خواهد بگوید «نه تو خدا هستی و نه من بندۀ تو هستم»؟! دعا نکردن و حاجت نخواستن در جایی که خداوند به ما فرموده است «اگر حاجتی بخواهید جوابتان را می‌دهم»، بی‌ادبی نسبت به پرودگار عالم است. بخشی از کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟"
🌱علامه‌حسن‌زاده‌آملی: شیخ بزرگوار ابن‌سینا را سخنی نیک و سنجیده‌ است که: کسی که خو کرده است بدون دلیل سخن یا مطلبی را باور کند از آفرینش انسانی به در است..! • 📚شرح‌فص‌حکمةفاطمیه|ص۸۲ • 🏷 🌱 ☫به بپیوندید👇🏼 🇮🇷@SECRET_NEWS
مردی، نزد حکیمی رفت و گفت: فلانی پشتِ سرت چیزی گفته. حکیم گفت: در این گفته‌ات سه خیانت است. شخصی را نزد من خراب کردی فکر مرا مشغول کردی و خودت را نزد من خوار کردی. اميرالمومنین عليه السّلام فرمودند: بدترين شما کسانی هستند که؛ سخن چينی می کنند، ميان دوستان جدايی می افکنند و دنبال عيوب افراد پاکدامن می روند . اصول كافي ج٢ص٣٦٩
پسر چوپانی، عاشق دختر پادشاه بود. اما هیچ راهی برای رسیدن به او وجود نداشت. هر روز عاشق تر از قبل میشد تا اینکه بیمار شد. مادر جوان، در خانه‌ی وزیر شاه کار می‌کرد و قضیه را به وزیر گفت. وزیر فکری کرد و گفت: به پسرت بگو به دروغ، مدتی برود در فلان غار در کوه عبادت کند، تا من شاه را به حضورش بیاورم! وزیر رفت و در شهر پخش کرد که عابدی مستجاب‌الدعوه، به فلان غار آمده است. خبر به گوش شاه رسید. اتفاقاً شاه فرزند پسر نداشت و برای بقای ملکش خواهان داشتن پسری بود. وزیر گفت: چنین شایعه شده که مستجاب الدعوه‌ای وجود دارد خب برویم و درخواستی بکنیم. وزیر، شاه را دقیقا به همان غار برد. وقتی به آنجا رسیدند، جوان مشغول عبادت بود. مدتی نشستند، اما او اعتنا نکرد! وزیر سرفه‌ای کرد و علامتی داد که یعنی دیگر بس است. جوان اعتنا نکرد و به عبادت ادامه داد. چند بار اشاره کرد. جوان راه نداد و مجبور شدند برگردند. بعد از آن وزیر به تنهایی به غار برگشت و به جوان گفت: فلان فلان شده، من با بدبختی شاه را آوردم. آن وقت تو اصلاً اعتنا نکردی! جوان گفت: نه تو را می‌خواهم و نه شاه و نه دخترش را! مدتی به دروغ خدا را عبادت کردم خداوند شاه را به پایم انداخت. اگر با صداقت و راستی عبادتش میکردم چه میشد؟! تو نوازش کنی، آن را که نگاهش نکنند تو دهی راه کسی را که پناهش ندهند
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑برای ثبت در تاریخ مرحوم رفسنجانی خیلی به با آمریکا باور داشت ،یه نمونه از مذاکرات را ببینید... آزموده را آزمودن خطاست. دلیل: تجربه ‌ ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
بر اساس روایات ما چهار چیز بدتر از گناه است: شادمانی کردن به گناه: یعنی بعد از گناه خوشحالی کردن مثلا بگویی عجب کلاهی سرش گذاشتم، کیف کردم. اصرار برگناه: مثلا بگویی خوب کردم زدم، بازهم می‌زنم! خوب کردم رشوه گرفتم، بازم می‌گیرم، خوب کردم مواد فروختم، بازم می‌فروشم، تازه راه و چاهش را بلد شده‌ام. کوچک شمردن گناه: یعنی وقتی به نامحرم نگاه شهوت آلود می‌کنی به خودت بگویی: اینکه چیز مهمی نیست، زنا که نکردیم، قتل که نکردیم. توجیه گناه: مثلا میگی آقا غیبت نکن میگه نه بحث سیاسیه، میگی رشوه نگیر میگه نه این هدیه ست و ...
تبعات حرام کردن حلال‌های خداوند خاطره عبرت‌آموز دکتر علی حائری (فرزند مرحوم آیه الله حائری شیرازی) از آن دریای حکمت در مسیر شیراز به قم، سه‌راهی سورمق و پیش از رسیدن به آباده، مسجدی نیمه‌ساخت وجود داشت که معمولاً محل اقامه نماز، استراحت کوتاه و قضای حاجت برای ما و محافظان بود. این‌بار وقتی به سمت سرویس‌های بهداشتی رفتیم، با تعجب دیدیم که درِ سرویس‌ها قفل کتابی زده‌اند. شاید خادم مسجد از ترس اینکه کسی بدون پرداخت هزینه‌ای، دل از رنج سفر باز کند، آن‌ها را قفل کرده بود ... بگذریم. پدر، بطری آب را برداشت تا وضویی تازه کند و به سمت مسجد رفت. اما صحنه‌ای فجیع هر دوی ما را در بهت و تلخی فرو برد. درست پشت درِ بیرونی مسجد، رهگذری قضای حاجت کرده بود. پدر، با چهره‌ای برافروخته از شرم، آرام در گوشم گفت: «نگذار محافظ‌ها به این سمت بیایند». سپس پلاستیکی برداشت، پارچۀ کهنه‌ای پیدا کرد و با همان بطری آب به سمت محل رفت. آن‌جا را کاملاً تمیز کرد و همان‌جا به نماز ایستاد. در ادامه مسیر، پدر همچنان در سکوت و با چهره‌ای اندوهگین، نگاهش را به بیرون دوخته بود. نزدیک شهررضا، آرام در گوشم گفت: «تو از این صحنه‌ای که دیدی، چه برداشتی می‌کنی؟» و بی‌درنگ ادامه داد: «این، تصویری روشن از جامعۀ امروز ماست؛ وقتی درِ دستشویی را قفل می‌کنی، مردم پشت درِ مقدساتت قضای حاجت می‌کنند». اگر حلال خدا را حرام کردید مردم حرام خدا را حلال خواهند کرد. اگر پول شما قابلیت استقراضش را از دست بدهد، مردم رباخوار می‌شوند کمااینکه شده‌اند. اگر سهولت محرمیت بین دختر و پسر را از جامعه گرفتی، به همان نسبت نوامیستان در معرض هتک قرار می‌گیرند. به قول شیرازی ها شتر سواری کوتی کوتی (دولا دولا) نمیشه. نمی‌شود با احکام خدا سلیقه‌ای برخورد کرد و «یومنون ببعض و یکفرون ببعض» بود. آدم باید آنچه را می‌فهمد بلند فریاد بزند تا از «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا» نباشد.