eitaa logo
سیره علما و شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
5 فایل
کانالهای دیگرما @agha_tanha_nist @javane_hezbollahi ارتباط باما @Atash_be_ekhtiaa سیره علما و شهداء در سروش👇 sapp.ir/sire_o_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ 《ویژه ماه رمضان》 وقت برای دعا کردن الاسلام بهشتی 🌼موقع ملائکرو میفرسته و می فرماید برید ببینید بنده هایم از من چه می خواهند⁉️ میرن میبینن برمیگردن میگن هیچی نخواستن😐😕😕 در دعاهایتان ما را هم از یاد نبرید 🆔👇 @sire_o_sh
🔻پدر شهید دانشگر: پسرم مقید به شرعیات و فرائض بود و هیچگاه ندیدم که اول وقتش ترک شود. همیشه به این موضوع اهمیت می‌داد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب می‌کرد. صدای اذان همیشه در تلفن همراهش پخش میشد. یادم است پس از شهادتش، نیمه‌های شب که همه خواب بودند با صدای اذان بی‌موقع از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه رفتم تا ببینم اذان مسجد است یا نه! علی الظاهر صدا از جای دیگر بود که پس از جستجو تلفن همراه عباس را که در چمدانش بود یافتم و آن صدای اذان از این تلفن بلند میشد. ساعت اذان مطابق برساعت شرعی منطقه حلب سوریه بود. خدا را بخاطر این قربانی پاک شکر کردم و با خودم گفتم «یا قابل القربان...» 🗓بیستم خرداد، سالروز شهادت 🆔👇 @sire_o_sh
آیت الله جـــــوادی آملی : 🌼اگر خواستیم ببینیـــم آیا با خــدا مأنوسیـــــم یا نه باید ببینیــــم از خواندن ڪه سخن خدا با ماست و از خـواندن ڪه سخن ما با خداست احساس ملال می‌ڪنیم یا احـــــساس نشـــــاط. 🆔👇 @sire_o_sh
🔸 " در محضر شهیـد " ... همه جماعتش را دوست داشتند زياد طولـش نمى‌ داد ... اگر مى‌ديد يا مى‌شنيد امام جماعتى نمازش طولانى است ، تذڪر مى‌داد بعـد از هر نمـــازش سه بار طلب مى‌ ڪرد ... عوضش نمـازهاى فُرادايش را آهسـته مى‌ خوانــد ، با سجده‌هاى طولانى و گريه‌هاى زياد ... 🆔👇 @sire_o_sh
ツ ✍از عـلامه طباطبايی (ره) سوال کردند چـه کار کنيم که در حواسمان جمـــــع باشد؟؟ 👌فـــــرمود قـــبل از نمـــاز مــراقب خودتان باشيد نماز با حضـور قلب مـــــزد است و آنـرا به هر کسی نمی دهند اين را به کسی ميدهند که قبلاً زحمتی کشيده باشد. این زبان نامـــــرد همـــیشه همه چیو خـــــراب میکنه قـــبول دارید؟! 🆔👇👇👇 @sire_o_sh
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کوتاه «عدم» 🌼 امام صادق عليه السلام: هنگامى كه به ايستادى بدان كه در پيشگاه خداوند هستى و اگر او را نمى بينى، او تو را مى بيند. پس به نمازت توجه كن... 🆔👇👇👇 @sire_o_sh
شهــید ابراهیم هادۍ: ابراهیم همیشه قبل از مسابقات دو رڪعت میخواند ازش پرسیدم چه نــمازی مـیخوانی؟ گفت: دو رڪعت نماز میخوانم و از خدا میخوام یوقت تو مسابقه کسی نگــیرم. 🆔👇👇👇 @sire_o_sh
آخرين باری که حميد را ديدم بعد از تصرف پل شیتات (عملیات خیبر) بود و حدود عصر. من مجروح شده بودم و مرا گذاشته بودند آنجا. حميد داشت نيروها را هدايت می‌کرد که يادش افتاد نماز ظهرش را نخوانده. سريع رفت وضو گرفت آمد جايی قامت بست و نماز خواند که در تير‌رس بود. هر لحظه امکان داشت فاجعه اتفاق بيفتد، و او با طمأنينه و آرامشی نمازش را می‌خواند که من دردم را فراموش کردم و فقط به او خيره شدم. حتی وقتی بلندم کردند که ببرندم، برگشته بودم به آرامش خواندن حميد نگاه می‌کردم. 🆔👇 @sire_o_sh
سرهنگ زمان شاه بود. اهل و دعا نبود. مصطفی راكه می‌ديد؛ سلام نظامی می‌داد. هر دو فرمانده بودند. مصطفی كه دعا می‌خواند، می‌آمد يك گوشه می‌نشست. روضه خواندنش را دوست داشت. چراغ ها كه خاموش می‌شد، كسی كسی رانمی‌ديد. قنوت گرفته بود. سرش را انداخته بود پايين، گريه می‌كرد. يادش رفته بود فرمانده است. بلند بلند گريه می‌كرد. می‌گفت «همه‌ی اين ها را از مصطفی دارم.» 🆔👇 @sire_o_sh
روزی نزدیک ظهر در خدمت شهید رجایی بودم، صدای اذان شنیده شد، در حالی که ایشان به منظور آماده شدن برای اقامه نماز از جا حرکت کرد، یکی از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد می شود، اگر اجازه می فرمایید بیاورم. شهید رجایی فرمودند: خیر، بعد از نماز. وقتی خدمتگزار از اتاق خارج شد، شهید رجایی با چهره ای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند: عهد کرده ام هیچ وقت قبل از نماز، ناهار نخورم، اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم، یک روز روزه بگیرم، «به کار بگویید وقت است، به نماز نگویید کار دارم» 🆔👇 @sire_o_sh
❤️با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند بهمان. سر یک آبراه، قایق حسین پیچید رو به رویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید: «چه خبر؟» آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم، مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه، می پریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا می خوریم.» پرسید: «پس کی می خونی؟» گفتم: « همون عصری»، گفت: « بیخود» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم. 🆔️👇👇👇 @sire_o_sh
قرار بود بعد از پايان دوره در كشور امريكا، مصاحبه نهايی را يك ژنرال امريكايی با من انجام دهد. تمام تلاش های اين دو سال، بستگی به همين مصاحبه داشت. وقتی وارد اتاق او شدم، از من پرسش هايی كرد و من پاسخ دادم. بعد از چند دقيقه، فردی وارد اتاق شد و ژنرال با او رفت و من بايد در اتاق منتظر او می ماندم. به ساعتم نگاه كردم، وقت نماز ظهر بود. با خودم گفتم، كاش در اين جا نبودم و می توانستم نماز را اول وقت بخوانم! از طرفی ممكن بود نماز خواندن من در آنجا باعث دردسر شود، ولی با خودم گفتم هر چه بادا باد هيچ كاری مهم تر از نيست. در گوشه ای از اتاق روزنامه ای پهن كردم و مشغول نماز شدم. در همين لحظه ژنرال وارد اتاق شد، ولی من با توكل بر خدا نماز را ادامه دادم. نماز كه تمام شد، از ژنرال عذرخواهی كردم و درباره نماز برای او توضيح دادم. او هم لبخندی زد و پرونده ام را امضا كرد و پايان دوره ام را تبريك گفت. آن روز موفقيت خود را در توجه كردن به نماز اول وقت، آن هم در شرايط حساسی مثل آنجا ديدم». 🆔👇 @sire_o_sh