🍂آرمان...
اون روز تو ورزشگاه آزادی
وقتی داشتی به فرمانده ت
از ته قلب ، سلام می کردی؛
🍁فکرشو می کردی چندماه بعد
اینطوری بخرنت و اسمتو تو
سلام فرماندهِ بعدی ببریم
و قول بدیم مثلِ تو
پایِ کار باشیم!؟(:
آخ آرمان... اون روز چیکار کردی...
چیکار که محبوبِ فرمانده شدی!
#سلام_بر_شهدا🌱
#جهاد_تبیین 🌱
#تداوم_راه_شهدا🌱
#همپای_انقلاب🌱
#با_شهدا_تا_ظهور 🌱
#یا_زینب🌱
🌹 خوابی که حاج قاسم پس از شهادت
شهید زینالدین دید.
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش، توی جاده سردشت؟» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهاند.» عجله داشت. میخواست برود. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی که میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم یک برگه كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم» بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی به او گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. زیرش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به آن كردم و با تعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای مهدی هنوز توی گوشم بود
«سلام من در جمع شما هستم»
#شهیـدانه
#هیئت_الـشهداء
🍃🍃🍃
@kafoshohada
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
حس میکنی چشم
تو چشم مولایی؟
سلام پناه من
سلام آقای من
سلام معشوق من
سلام...
#شب_جمعه
#امام_زمان
•💛🕊•
اینهمهلافزنومــدعیاهلظهور
پسچرایارنیامدکهنثارشباشیم؟
#امام_زمان