♦️🍃ابراهیم مجروحی را از بالای کوه
روی دوش میگیرد و به درمانگاه میرساند. ولی حاضر نمیشود به او نامش را بگوید!
♦️🍃مجروح او را با شخص دیگر اشتباه میگیرد. مدتی بعد برای آن شخص مراسم میگیرند تا با هدایای مادی از عمل او تقدیر کنند،او ابراهیم را به
آنها معرفی میکند.
♦️🍃اما #ابراهیم حاضر نمیشود کاری را که خالصانه برای خدا انجام داده، با هدایای دنیایی عوض کند.
♦️🍃او میدانست پاداش خدا باقی و پایدار است برای همین تمام کارهایش را فقط برای #رضای_خدا انجام میداد.👌🌸
#کانال_سیره_شهدا
🏴╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
✨باران شدیدی در تهـران باریده بود
خیابان۱۷ شهریور را آب گرفته بود
چند پیرمرد می خواستند به سمت
دیگرخیابان بروند مانده بودند چه
کنند..!
🍃 همان موقع #ابراهـــیم از راه
رسید پاچه شلوار را بالا زد با کول
کردن پیرمـردها آن ها را به طـرف
دیگر خــــیابان بُرد ابراهیم از این
کارها زیاد انجام میداد هـدفی جز
شکستن #نفــــس خودش نداشت
مخـــــصوصا زمانی که خـیلی بین
بچـــــهها مطـــرح بود!✨
•برگرفتھازکتابسلامبرابراهیم📚
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═
#داستان_ڪوتاه
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷