‹🌿🍂›
•
•
#شهیدیکهنمازنمیخوانـد☕❗️
توگردانشایعهشدنمازنمےخونه!🤭
گفتن،توڪهࢪفیقشی..🤞🏻
بهشتذکربده..🔔
باوࢪنکردموگفتم:لابدمیخواد ࢪیا
نشه..🤷🏻♂
پنهانیمےخونه..!🌱
وقتےدونفریتویسنگرکمین
جزیرهمجنون🏝
²⁴ساعتنگهبانشدیـم..🌪
باچشمخودمدیدمکهنماز
نمیخواند!!👀
تویسنگرکمین،دࢪکمینشبودم🌻
تاسرحرفࢪابازکنم ..🍁
گفتم:توکهبرایخدا میجنگے..🖇
حیفنیسنماز نخونی؟!
لبخندے(:
زدوگفت:🙂
+یادممیدےنمازخوندنࢪو؟☔️
➖ بلدنیستے❓
➕نه..تاحالانخوندم🍂
--_ نمازخواندنࢪوتویتوپوآتش
دشمن💣
یادشدادم . .
اولیننمازصبحشࢪابامناولوقتخواند😍
دونفرنگهبانبعدیآمدندوجاے
ما ࢪا گرفتند
ماهمسواࢪقایقشدیمتابرگردیم🛶
هنوزمسافتےدوࢪنشدهبودیمکه
خمپاره
نشست،تویآبهوࢪ،پاࢪوازدستشافتاد💔
آࢪامکفقایقخواباندمش،لبخند
کمرنگےزد🍃
باانگشتࢪویسینهاشصلیب†
کشید✨
وچشمشبهآسمان،بالبخندبه..🦋
شهادت🕊♥️رسید . . .
آࢪی،مسیحےبودکهمسلمانشدو
بعداز
اولیننمازشبهشهادترسید...😭
#صلوات و فاتحه ای هدیه به روح کیارششهیدمسیحی🌷
•
•
🍁🍃¦→ #شهیدآنہ••♡
➕• ↷ #ʝøɪɴ ↯
➺♡http://eitaa.com/joinchat/2226126881Ca7d5b4f15f
🌷 #شهیدانه
ظرفهای شام معمولاً دو تا بشقاب و یك لیوان بود و یك قابلمه.
وقتی میرفتم آنها را بشورم، میدیدم همانجا در آشپزخانه ایستاده، به من میگفت:
«انتخاب كن، یا بشور یا آب بكش».
به او میگفتم: مگر چقدر ظرف است؟ در جواب میگفت: هر چه هست، با هم میشوریم.
📚 یادگاران، کتاب شهید زینالدین
🆔 @Zendegi_Zyba
و سلام بر او که می گفت:
«فحش اگر بدهند آزادی بیان است
جواب اگر بدهی بی فرهنگی است،
سوالی اگر بکنند آزاد اندیشند
سوال اگر بکنی تفتیش عقاید،
مسخره ات بکنند انتقاد است
جواب اگر بدهی بی جنبه ای،
اگر تهدیدت کنند دفاع کرده اند
اگر از عقایدت دفاع کنی خشونت طلبی،
حزب اللهی بودن را با همهٔ
تراژدی هایش دوست دارم»
#شهیدسیدمرتضیآوینی❣
#شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 خوابی که حاج قاسم پس از شهادت
شهید زینالدین دید.
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش، توی جاده سردشت؟» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهاند.» عجله داشت. میخواست برود. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی که میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم یک برگه كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم» بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی به او گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. زیرش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به آن كردم و با تعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی» اینجا بهم مقام سیادت دادن. از خواب پریدم. موج صدای مهدی هنوز توی گوشم بود
«سلام من در جمع شما هستم»
#شهیـدانه
#هیئت_الـشهداء
🍃🍃🍃
@kafoshohada
#شهیدانه🕊
از مادر شهید حسن باقری پرسیدند:
چی شد که پسری مثل آقا حسن تربیت کردی؟!
جمله خیلی قشنگی گفتند:
نگذاشتم امام زمان در زندگیمان گم شود..💙
#رفیقیکوقتامامزمانُگمنکنیم
گاهے،فاصلہ ما و شهدا؛🖐🏼
یہ سیم خاردار است به اسمِ نَفْس!💔
از این ها کہ بگذریم ،
مے رسیم...
#شهیدانہ
#آرمان_علی_وردی
#۴آبان
#اولین_سالگرد
https://eitaa.com/setarevelayat