Hamid Alimi - Too Del Gham Moonde (320).mp3
5.75M
#مداحی
🏴 تودلم غم مونده
یه ماتم مونده
یه چند شب دیگه تا به محرم مونده🏴
#کانال_سیره_شهدا
#پیشنهاددانلود
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
خوشخبتتر از من کیست؟❤️🍃
وقتے روزم با نگاه تو آغاز مےشود...
و شبم با عنایت تو پایان میپذیرد...
و کاش این نگاههای پاک و بی ریا،
دست گیرمان باشند به لطف ...🙏
#رفیق_شهیدم
#ابراهیم_هادی ❤️
#کانال_سیره_شهدا
#پست_شبانه
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
⛔️⛔️⛔️کپی مطالب بدون لینک حرام است
بسم الله الرحمن الرحیم
قصه شهدا📜
شهیدی که در قبر به خواست مادر چشمانش را گشود
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
شهید حاج علی اکبر صادقی برادر شهید حاج علی اصغر صادقی از فرماندهان لشکر حضرت رسول (صلی االله علیه وآله) بود. وی در خرداد ۶۶ در منطقه عملیاتی شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش توپ دو پای خود را از زیر و بالای زانو از دست داد و چشمانش نیز دچار موج گرفتگی شد.
مع الوصف دارای روحیه بسیار بالایی بود. بخصوص هنگامی که به اتاق عمل برده می شد. عسکهایی از او گرفته شده که نشان از روحیه بسیار قوی و مطمئن او دارد.
مادر دو شهید مى گوید: زمانی که على اکبر در بیمارستان بقیة الله تهران بسترى بود، چون تعداد عیادت کنندگان او زیاد بود براى رعایت حال دوستان و علاقه مندان او سعى مى کردم اکثرا از پشت شیشه اتاق، فرزندم را ببینم، گاهی هم دو سه دقیقه مختصر کنار او مى ایستادم و بر مى گشتم.
پس از شهادت در بیمارستان، هنگامى که در بهشت زهرا(علیها السلام) مى خواستند ایشان را به خاک بسپارند و داخل قبر بگذارند احساس کردم زمان وداع آخر با فرزند دلبندم فرا رسیده است. خیلى دلم شکست چون مى دیدم مدتهاست او را با چشم باز ندیده ام. در این هنگام پسر دیگرم در داخل قبر بند کفن او را باز کرد تا صورتش را روى خاک بگذارد.
من که بالاى قبر ایستاده بودم، در همان لحظه به امام حسین((علیه السلام)) متوسل شدم و گفتم: یا اباعبداالله((علیه السلام)) من در این مصیبت فرزندم گریه و زارى و شیون نمى کنم. تو هم در کربلا به بالین فرزندت على اکبر رفتى و مى دانی که چه حالى دارم و چه اشتیاقى دارم که یکبار دیگر روى فرزندم را ببینم و به چشمان او نگاه کنم. بعد عرض کردم خدایا از تو مى خواهم عنایتى کنی تا فرزندم چشمانش را باز کندتا من مانند دوران حیاتش یک بار دیگر براى آخرین بار به چشمانش نگاه کنم. بعد امام حسین((علیه السلام)) را قسم دادم که به حق على اکبر دوست دارم چشمان فرزندم را که بسته است مانند زمان حیاتش باز ببینم و به آن نگاه کنم
در همان لحظه مشاهده کردم چشمان فرزندم به مدت چند ثانیه باز شد و به من نگاه کرد و بعد هم چشمان خود را بست. هم فرزندم که داخل قبر بود و هم کسانی که در اطراف من در بالاى قبر بودند این معجزه خداوند و عنایت امام حسین(ع) را به چشم خودشان دیدند و خوشبختانه عکاسی که در آنجا بود از این حادثه باورنکردنى چند عکس پشت سر هم گرفت.
برادر شهید مى گفت: در موقع دفن پیکر، برادرم در آغوش من بود. وقتىمادرم بالاى قبر این مطلب را بیان نمود و آرزو کرد، على اکبر چشمانش را باز کند، من به چشمان برادرم که صورت او را از کفن باز کرده و روى خاک گذاشته بودم خیره شدم. حس غریبى به من مى گفت خوب به چشمان او نگاه کنم. در این لحظات بسیار کوتاه با کمال شگفتى مشاهده کردم در همان لحظه که مادرم این کلمات را بیان مى کرد چشمان على اکبر از هم گشوده شد و به مادرم نگریست و بعد از لحظات کوتاهی دوباره بسته شد.
ما پس از این ماجرا تا سالها این مطلب را فاش نکردیم، چون نگران این بودیم مبادا دیگران در صحت این قضیه شک نمایند و یا خیال کنند ساختگى است. تا اینکه یکى از بستگان ما که در کارهاى تبلیغاتى است وقتى متوجه این اعجاز شد عکس ها را از ما گرفت و در کنار هم گذاشت و به صورت یک پوستر چاپ کرد و بدین ترتیب این قضیه بر همگان آشکار شد. پاسدار شهید حاج على اکبر صادقى متولد ١٣۴٠ تهران بود که در مورخه ۶۶/٣/٩ در منطقه شاخ شمیران به شهادت رسید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا(س)، قطعه ٢٩، ردیف دوم مدفون است.
راوی: مادر شهید حاج علی اکبر صادقی
#پست_شبانه
#کانال_سیره_شهدا
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
[﷽]
#شهیدانه
شهادٺ درد دارد!
دردش ڪشتن لذت هاست
به یاد قتلگاه ڪربلا
به یاد قتلگاه شلمچه
الهی قتلگاهے.
باید ڪشته شویم، تا شهید شویم
اشرف الموت قتل الشهاده
شهادت برترین مرگهاست!
#شهید_نشوے_میمری
#کانال_سیره_شهدا
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
4_5927052265729819020.PDF
1.93M
کتاب شریف امام حسین ع
دوستان پیشنهاد میکنم لحظات بیکاری حتما مطالعه بفرمائید تا این محرم رو با معرفت و سوز و حزن بیشتر عزادار اربابمون ابا عبدالله ع باشیم🤲
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
"سال 64 بود که محمدحسن از جبهه مرخصی اومد قم.
بهم گفت: بابا! خیلی وقته حرم امام رضا(علیه السلام) نرفتم، دلم خیلی برای آقا تنگ شده.
گفتم: حالا که اومدی مرخصی برو، گفت:نه، حضرت امام که نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است گفته جوان ها جبهه ها را پر کنند.
زیارت امام رضا(علیه السلام) برام مستحبه اما اطاعت امر نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) لازم و واجبه. من باید برگردم جبهه؛ نمی توانم؛ ولو یک نفر، ولو یک روز و دو روز! امر امام زمین می مونه. گفتم: خوب برو جبهه؛ و او رفت.
عملیات والفجر هشت با رمز یافاطمة الزهرا (سلام الله علیها) شروع شد و محمدحسن توی عملیات به شهادت رسید.
به ما خبر دادند که پیکر پسرتون اومده معراج شهدای اهواز ولی قابل شناسایی نیست.
خودتون بیایید و شناسایی کنید. رفتیم معراج شهدا و دو روز تمام گشتیم اما پیکر پیدا نشد.
نشستم و شروع به گریه کردن کردم که یکی زد روی شونه ام و گفت: حاج آقای ترابیان عذرخواهی میکنم، ببخشید؛ پیکر محمدحسن اشتباهی رفته مشهد امام رضا(علیه السلام) دور ضریح آقا طواف کرده و داره برمی گرده.
گفتم: اشتباهی نرفته، او عاشق امام رضا(علیه السلام) بود."
#پست_شبانه
#کانال_سیره_شهدا
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
🕊| #ڪلام_شـهـید
📄| شهید مصطفے صدرزاده:
اگر یڪ روز فڪرِ شهادت از ذهنت
دور شد و آن را فـرامـوش کردے؛
حتما فردای آن روز را روزه بگیر...🍃
#ما_ملت_امام_حسینیم🏴
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 #شهید_حسن_باقری
🔻تازمانی که ظلم هست ...
🍃یه حس خوب با صدای شهید باقری
#کانال_سیره_شهدا
╔═🦋🌿════╗
@sire_shohadai_alzahra
╚════🌿🦋═╝