eitaa logo
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
134 دنبال‌کننده
319 عکس
67 ویدیو
3 فایل
🌷همگام سازی زندگی به سبک شهدا🌷 ادمین: @Hagh1480
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه‌می‌گفت‌: اگر که‌ می‌خوای‌ سرباز امام‌زمان‌(عج) باشی‌، باید توانایی‌های‌ خودت رو‌ خیلی‌ بالا ببری‌ شیعه‌ باید همه‌ فن‌‌ حریف‌ باشه‌ و ازهمه‌ چی‌ سر دربیاره... 😊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 ╭┅───────────┅╮ https://eitaa.com/sireh_shohada ╰┅───────────┅╯
• شاگرد اخلاق آیت الله خوشوقت بود. یک بار به حاج آقا گفت: "ذکری به من یاد بدهید که من شهید شوم." حاج آقا گفته بود: الان فقط وظیفه شما این است که آنجا(سایت نطنز) خدمت کنید. خدمت شما در آنجا ظهور آقا امام زمان (عج) را نزدیک می کند. یک روز صبح بلند شد، دیدم چهره اش برافروخته است! گفتم: "چیشده؟!" نمی گفت اصرار کردم. حال عجیبی داشت. بعد هم گفت: " در خواب امام زمان(عج) را دیدم. امام به من فرمودند: من از شما راضی ام." ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 ╭┅───────────┅╮ https://eitaa.com/sireh_shohada ╰┅───────────┅╯
⭕️ شهیدی که مسخره اش می‌کردند شهید کر و لال عبدالمطلب اکبری ▪️یکی تعریف می‌کرد وقتی دشمن خمپاره می‌زنه، قبل از این که صدای سوتش برسه، عبدالمطلب کر و لال اشاره می‌کنه بقیه دراز بکشند!- عجب!- دست کم نگیریدش. ▪️اسمش عبدالمطلب اکبری بود. کرولال بود.زمان جنگ توی محل بنایی می‌کرد و چون کر و لال بود، خیلیا جدی اش نمی گرفتند. یه روز رفتند سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“. عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“! دوستاش خندیدند و مسخره بازی درآوردند! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌‌ اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت… فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدینش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که با دست قبر خودش رو کشیده بود! 📩 تو وصیت نامه ش نوشته بود: یک عمر هرچی گفتم به من می‌خندیدند... یک عمر هرچی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند... یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم. اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف می‌زدم. آقا خودش بهم گفت: تو شهید می‌شی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد." ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 ╭┅────────┅╮ @sireh_shohada ╰┅────────┅╯
❤️ . دهه هفتادی بود و بزرگ شده کانادا، در دل فرهنگ غرب؛ اما پرواز را نمی توان از مرغ باغ ملکوت دریغ کرد! شهید حمزه علی یاسین، رزمنده ۲۱ ساله حزب الله لبنان و برادرزاده همسر سیدحسن نصرالله بود که در سوم مرداد ۹۳، در دفاع از حرم عمه (عج)، در سوریه به شهادت رسید. مادرش ابتدا مخالف حضورش در جبهه بود، به همین خاطر بعد از شهادتش، فرماندهان حزب‌الله نمی دانستند چطور خبر شهادت پسر را به مادر برسانند. وقتی درِ خانه شهید رسیدند، در کمال تعجب دیدند بر دیوارهای خانه پارچه مشکی نصب شده،‌ در حالی که هنوز آن خبر مهم اعلام نشده بود! در زدند و مادر حمزه در خانه را باز کرد، نوع تعارف او نشان داد انگار از همه چیز با خبر است. تعجب فرماندهان زیاد طول نکشید، مادر شهید بعد از پذیرایی از میهمانان، با آرامش تمام گفت: « دیشب در رویای صادقانه‌ای دیدم که وجود نازنین پنج تن آل عبا وارد منزلم شدند و درست همین جایی که شما نشسته‌اید، نشستند و به من بشارت دادند و گفتند فرزندت در راه ما اهل بیت(ع) به شهادت رسیده و امروز خبرش خواهد رسید‌ به روح پاک این شهید بزرگوار صلوات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 https://eitaa.com/sireh_shohada
اگر میخوای سرباز ‹عج› باشی باید توانایی‌هات رو بالا ببری؛ شیعه باید همه فن حریف باشه و از همه چی سر دربیاره . . ‌. ! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 ╭┅────────┅╮ @sireh_shohada ╰┅────────┅╯
🌷💜💕 . بعضےاز روزهاےجمعہ . تلفن‌همراهش‌خاموش‌بود! . وقتےدلیلش‌رو‌مےپرسیدم‌🤔 . مےگفت: . ارتباطم‌رو‌با‌دنیاڪمتر‌مےڪنم . تا‌امروز‌ڪہ‌متعلق‌بہ‌امام‌زمانم(عج)هست، . بیش‌تر‌با‌امام‌زمان‌باشم . بیش‌تر‌بہ‌یاد‌امام‌زمان‌باشم . امروزم‌اختصاص‌داره‌بہ‌آقا! (عج) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 🆔 https://eitaa.com/sireh_shohada
❇️ ❇️ ❇️ ❇️ ❇️ ❇️ شروع فعالیتی جدید...🍃 زندگیاتون‌ رو وقفِ امام‌ زمان کنین . وقفِ‌ جبھه‌ی‌ فرهنگی ؛ وقفِ ظھور ؛ وقتی‌ زندگیاتون‌ این‌ شکلی‌ بشه ، مجبور میشین‌ که‌ گناه‌ نکنین ! وَ وقتی‌ که‌ گناه‌ کمتر شد ، دریچه‌ی‌ ازحقایق‌ به‌ روتون‌ باز میشه ؛ اونوقته‌ که‌ میشین‌ شبیه‌‌ شهدا . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 ╭┅────────┅╮ 🆔 @sireh_shohada ╰┅────────┅╯
🕊🌷 زِندگیاتونُ وَقفِ امام‌زَمان ڪُنید...🍃 وَقفِ جِبهه‌‌ی فَرهَنگے...🧨 وَقفِ ظُهور...✨ وَقتے زِندگیاتون این‌شِکلے شه مَجبور میشین ڪه گُناه نَڪُنید... وَ وَقتیم ڪه گُناه‌هاتون‌ ڪَمتر شُد دَریچه‌اۍ از حَقایق بِه روتون باز میشه اون‌وَقته ڪه میشین شَبیهِ شُهدا...🌹 🕊🌷 | | ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 ╭┅────────┅╮ 🆔 @sireh_shohada ╰┅────────┅╯
طوری تلاش کنید که اگر روزی امام زمان(عج) فرمودند: یه سرباز متخصص میخوام بفرمایند؛ فلانی بیاید... سربازی که هیچ‌ کارایی نداشته باشه بدردِ آقا نمیخوره... برید آمادگیِ خودتون رو ببرید بالا مومن باشید همراه با آمادگیِ جسمانی...! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 🆔 https://eitaa.com/sireh_shohada
💔 مناجاتی که می‌خوانید دلنوشته شهیدی ۱۶ساله است... آقا؛ دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. چشمانم را به نقطه ای خیره کنم، تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم... آنقدر که از هوش بروم. بعد به هوش بیایم و ببینم سرم روی دامن شماست. حس کنم بوی خوش از نسیم تنت به مشامم می خورد. آن وقت با اشتیاق در آغوشت بگیرم و بعد... تو با دست های خودت، اشک های مرا پاک کنی... مولای من؛ سرم را به سینه ات قرار دهی، موهایم را شانه کنی. آن وقت احساس کنم وصال حقیقی عاشق و معشوق روی داده. بعد به من وعده شهادت بدهی. آن وقت با خیال راحت در آتش عشق مثل شمع بسوزم و آب شوم، روی دامانت بریزم و هلاک شوم و جان دهم.. (عج) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 🆔 https://eitaa.com/sireh_shohada
گلوله­‌های دشمن پشت سر هم می‌ریخت روی سرمان. مانده بودیم چه‌کار کنیم. جابری گفت: «متوسل بشین به حضرت فاطمه تا بارون بیاد». دست برداشتیم به دعا و (س) را واسطه کردیم. یک ربع نگذشته بود که باران بارید و آتش دشمن آرام شد. الله­یار داشت از خوشحالی گریه می‌کرد. گفت: «یادتون باشه از حضرت فاطمه دست برندارین. هر وقت گرفتار شدین   را قسم بدین به جان مادرش، حتماً جواب می‌گیرید». ­یار_جابری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🔰 "سیره شهدا" 👇 🆔 https://eitaa.com/sireh_shohada