#مدافع_حرم
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#برگی_از_خاطرات
◽️اونقدر سینه میزد...
بهش گفتن کم خودت و اذیت کن
میگفت: این سینه نمیسوزه..
موقع شهادت همه جاش ترکش بود
جز سینهاش..
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔 @sirehyshohada
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
ما رَفتیم وَلی
سیّدعلے رو دَریابید..
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی ♥️
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
@sirehyshohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
#خاطرات_شهید
●بعد از نماز با دستش تسبیحات فاطمه زهرا (س) را می گفت. هنگام ذکر هم انگشت هایش را فشار می داد و در جواب چرایی این کار می گفت بندهای انگشت هایم را فشار می دهم تا یادشان بماند در قیامت گواهی دهند که با این دست ذکر خدا را گفته ام.
● از غیبت بیزار بود و اگر در مجلسی غیبت می شد سعی می کرد مجلس را ترک کند. همیشه به من می گفت: «دلم می خواهد در منزل ما غیبت نباشد تا خدا و ائمه اطهار به خانه و زندگی ما جور دیگری نگاه کنند.»
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
#سالروز_ولادت
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
🆔 @sirehyshohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
#خاطرات_شهید
به پدر و مادرشان بسیار احترام میگذاشتند
خودم حس می کردم عاملی که حمید آقا را لایق شهادت کرد، احترامی بود که برای والدین خود داشتند
مثلاً یک بار که ایشان تصادف کرده بودند و برایشان میسر نبود که از بسترشان تکان بخورند، مادرشان که تماس میگرفتند به نشانه احترام وضعیت خود را تغییر میدادند
اگر خوابیده بودند مینشستند و اگر نشسته بودند میایستادند...
✍خاطرات همسر بزرگوار
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#سالگردشهادت🌷
╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮
🆔 @sirehyshohada
╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯