eitaa logo
زندگی به سبک شهدا
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
7هزار ویدیو
273 فایل
🌷ارتباط با ادمین👇👇 @anhar419 ارتباط با مسئول تبادل و تبلیغ Eitaa.com/sireshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 🔹حامد پسر خاله ام بود . با این که سن و سال کمتری از من داشت ولی با هم رفیق بودیم . سه سالی می شد که پدرش به دلیل دیسک کمر قادر به کار کردن نبود به همین دلیل حامد از دوران نوجوانی رفت دنبال کار . توی یک مکانیکی شاگردی می کرد .دستمزد چندانی نمی گرفت اما خوشحال بود چون حداقل خرجی خودش را در می آورد . 🔹یک روز با هم رفته بودیم بیرون که به من گفت :سیب زمینی تنوری می خوری ؟ 🔹عصر شده بود و احساس گرسنگی می کردم ، با حامد هم تعارف نداشتم . واقعا در هوای تبریز سیب زمینی تنوری می چسبید مخصوصا اگر با کره و دوغ محلی همراه می شد . وقتی علاقه ام را دید ادامه داد :صبر کن الآن میام ...رفت و با یک ساندویچ سیب زمینی تنوری داغ برگشت . با تعجب پرسیدم :پس خودت چی ؟من گُشنم بود همون جا خوردم ... 🔹شب که به خانه خاله برگشتیم حامد نشست سر سفره شام ! رفتم جلو و با چشم های گرد شده گفتم :مگه تو همین بعد از ظهری سیب زمینی تنوری نخوردی ؟ باز که نشستی پای سفره و داری می لومبونی ! 🔹حامد خنده شرمگینی کرد و در حالی که نگاهش را از من می دزدید جواب داد : راستش پولم فقط به اندازه یه ساندویچ بود . اون هم گرفتم برای تو ... 🔹شهید حامد محمدی یکم خرداد۹۷ در مرز سردشت حین ماموریت به شهادت رسید. ➕ زندگی به سبک شهدا👇 🆔 @sireshohada