eitaa logo
زندگی به سبک شهدا
1.5هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
8.3هزار ویدیو
292 فایل
🌷ارتباط با ادمین👇👇 @anhar419 @meghdadd128 تبلیغات👆 Eitaa.com/sireshohada
مشاهده در ایتا
دانلود
#مناسبت 🌹 #شهید_محمود_کاوه: ▫️دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه ای را که علیه #انقلاب طرح ریزی کند #امت_بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. 🔸سالروز شهادت سردار رشید اسلام شهید والامقام محمود کاوه #فرمانده_لشکر_شهدا گرامی باد. ➕ به کانال زندگی به سبک شهدا بپیوندید👇 🆔 @sireshohada
🌹 🌹🌹 🌺مادر شهید کاوه: شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف. رفتم برای شام صدایش کنم. گفت: «گیر کرده‌ام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهل‌تکه جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بی‌شام!» بی‌خیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد! گرم کاری میشد، چنان دل می‌داد که تا تکانش نمی‌دادی، ملتفت سر و صدای اطرافیان نمیشد. دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم. افاقه نکرد. نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: «شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت، و دیدم با یک پتو دارد می‌رود اتاق محمود! صبح برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئله‌ها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چه‌جور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» محمود عاشق فوتبال بود. توپ چهل‌تکه هم خیلی دوست داشت! ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: «پس جایزه‌ات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید. 🌺۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت محمود گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. عاقله‌مردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم تا خانه شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل می‌کرد اما صبح، زودتر می‌آمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانش‌آموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد می‌داد و جایزه هم اغلب به همان دانش‌آموز می‌رسید، چون محمود از چند راه به جواب می‌رسید. من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛ «چرا محمود که همیشه ریاضی را ۲۰ می‌گیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمی‌شود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کرده‌ای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد! «چرا؟» جواب داد: «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه کتانی بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانی‌اش از چند جا پاره شده؟» من آنجا فهمیدم چه روح بلندی دارد این محمود شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمی‌آیم» 🍀🍀🍀🌹🌹🌺🌹🌹🍀🍀🍀 📜 کانال زندگی به سبک شهدا 🕯 @sireshohada 🍀🍀🍀🌹🌹🌺🌹🌹🍀🍀🍀
⭕️تو خونه نشسته بودم که در زدن؛ انتظار ديدن هر كس رو داشتم غير از محمود! اون هم با سر پانسمان كرده. بی اختيار گریه‌م گرفت. 🔸گفتم: "تو با اين سر و وضع چطور اومدی؟ بايد بيمارستان می‌موندی و استراحت می‌کردی." گفت: "دنيا جای استراحت نيست! بايد برم لشكر، كار زمين مونده زياد دارم." پيدا بود برای رفتن عجله داره. گفت: "اين چند روز خيلی به تو زحمت دادم، وظیفه‌م بود كه بيام تشكر كنم." 🔹محمود زير بار اعزام به خارج و معالجه نرفته بود. گفتم: "داداش! فكر می‌کنی كار درستی می‌کنی؟" 🔸گفت: "انسان در هر شرايطی بايد ببينه وظیفه‌ش چيه." گفتم: "تو اصلا به فكر خودت نيستی. تو با اين همه تركشی که توی سرت داری به خودت ظلم می‌کنی." 🔹گفت: "من بايد به وظیفه‌م عمل كنم." پرسيدم "خوب چرا نمی‌خوای بری خارج؟" گفت: "اولا اعزام به خارج خرج روی دست دولت می‌ذاره و من هيچ وقت حاضر نيستم برای جمهموری اسلامی خرج بتراشم. در ثانی گفتم كه، بايد ديد وظيفه چيه" اون روز حال غريبی داشتم. نمی‌دونم چرا دلم نمی‌خواست ازش جدا بشم. #شهید_محمود_کاوه #درس_اخلاق ❌قابل توجه مسئولینی که جز هزینه تراشی برای جمهوری اسلامی کار دیگه‌ای نمی‌کنن! 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 @sireshohada
🌹 🌹فرازهایی از وصیت نامه دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه ای را که علیه انقلاب طرح ریزی کند امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز آن را خنثی خواهد کرد ... 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 Eitaa.com/sireshohada http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20
💠 یادداشت کوتاهی از فرزند « تصویر متعلق به اینجانب در سن سه سالگی و برای اولین بار در صفحه‌ی خودم به اشتراک می‌گذارم. برداشتهای متفاوتی از این تصویر صورت گرفته و شاید از دلائل رسانه ای شدنش علاوه بر جایگاه خاص پدر شهیدم، نگاه پُر از بُهت و اندوهم و لباس سبزیست که سَمبُلی از و است و من بدليل علاقه به عكسهای پدرم كه در تصاوير بجا مانده اش اكثرا همين لباس را ميپوشيد، اصرار داشتم اين رنگ را بپوشم. این روزها که پس از سالها عبور از چراییِ علل خاتمه جنگ مجددا به بهانه هفته دفاع مقدس شاهد تحلیل های شبهه روشنفکری هستیم لازم دانستم دو نکته را به عرض برسانم: اول) ما درد یتیمی و فقدان بزرگترین تکیه گاه زندگی یعنی "پدر" را با گوشت و خون لمس کرده ایم و آثار آنرا تا پایان حیاتمان حس خواهیم کرد. آنچه سبب آرامشمان می شود و بزرگ و متمدن ایران است. اگر من درد یتیمی را درک می کنم اما امروز ملتی در زیر چکمه‌های بیگانگان، ذلیل نشدند. این امنیت و آرامش گوارای مردم وفادارمان باد! دوم) هشت سال برای ملت بزرگ ایران فقط دفاع از مرزهای جغرافیایی نبود بلکه حراست از مرزهای عقیدتی هم بود. شهدای ما با پیشانی بند هیهات منّا الذله، عاشقانه به معبودشان لبیک گفتند. ما امروز و پس از سال‌ها شاهدیم که در قلب لیبرال دموکراسی غرب، از جنگهایی تجلیل و تقدیر می‌شود که نه برای و نه در راه بلکه برای دنیایشان رخ داد. غربیان از جنگ جهانی تجلیل می‌کنند که علت آغازش کشورگشایی و خونریزی بود. شهدای ما برای دفاع از کیان و عزتمان رفتند. در پایان به آنها که عادت دارند نشخوار جویده غربی‌ها را بجوند اعلام می‌داریم کاتولیک تر از پاپ نشوید و لااقل نحوه قدردانی از جنگ را هم از آنان بیاموزید». 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 Eitaa.com/sireshohada http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20
🌹 🌹فرازهایی از وصیت نامه 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 Eitaa.com/sireshohada http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20
⭕️تو خونه نشسته بودم که در زدن؛ انتظار ديدن هر كس رو داشتم غير از محمود! اون هم با سر پانسمان كرده. بی اختيار گریه‌م گرفت. 🔸گفتم: "تو با اين سر و وضع چطور اومدی؟ بايد بيمارستان می‌موندی و استراحت می‌کردی." گفت: "دنيا جای استراحت نيست! بايد برم لشكر، كار زمين مونده زياد دارم." پيدا بود برای رفتن عجله داره. گفت: "اين چند روز خيلی به تو زحمت دادم، وظیفه‌م بود كه بيام تشكر كنم." 🔹محمود زير بار اعزام به خارج و معالجه نرفته بود. گفتم: "داداش! فكر می‌کنی كار درستی می‌کنی؟" 🔸گفت: "انسان در هر شرايطی بايد ببينه وظیفه‌ش چيه." گفتم: "تو اصلا به فكر خودت نيستی. تو با اين همه تركشی که توی سرت داری به خودت ظلم می‌کنی." 🔹گفت: "من بايد به وظیفه‌م عمل كنم." پرسيدم "خوب چرا نمی‌خوای بری خارج؟" گفت: "اولا اعزام به خارج خرج روی دست دولت می‌ذاره و من هيچ وقت حاضر نيستم برای جمهموری اسلامی خرج بتراشم. در ثانی گفتم كه، بايد ديد وظيفه چيه" اون روز حال غريبی داشتم. نمی‌دونم چرا دلم نمی‌خواست ازش جدا بشم. ☀️ 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 Eitaa.com/sireshohada http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹سرِ هر پاسدار ۱۵هزار سرِ کاوه ۲میلیون! 💚 خاطره‌ای شنیدنی از فرمانده لشکر ۲۴ ساله، شهید "محمود کاوه" 🕊شادی روح بلندش صلوات 🕊 کانال زندگی به سبک شهدا 🆔 Eitaa.com/sireshohada http://eitaa.com/joinchat/2393309186Cb87aaefb20