🔰مرحوم آیت الله #علی_نقی_فيض_الاسلام مي فرمايد:
🌀بيش از دوازده سال پيش به درد شكم گرفتار شدم و معالجه اطباء سودي نبخشيد. براي استشفاء به اتفاق و همراهي اهل بيت و خانواده به كربلاي معلي مشرف شديم .
🔷در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزي دوستي از زائرين در نجف اشرف، من و گروهي را به منزلش دعوت نمود. با اينكه رنجور بودم، رفتم.
🔶در بين گفت و گوهاي گوناگون، يكي از علماء(ره) كه در آن مجلس حضور داشت، فرمود:
پدرم مي گفت: هر گاه حاجت و خواسته اس داري، خداي تعالي را سه بار به نام عليا #حضرت_زينب كبري(س) بخوان، بي شك و دودلي، خداي عزوجل خواسته است را روا مي سازد.
🔹از اين رو من چنين كرده، شفا و بهبودي بيماري خود را از خداي تعالي خواستم، و علاوه بر آن نذر نموده و با پروردگارم عهد و پسمان بستم كه اگر از اين بيماري بهبودي يافت، كتابی در احوال سيده معظمه(س) بنويسم تا همگان از آن بهره مند گردند.
🔸حمد سپاس خداي جل و شأنه را كه پس از زمان كوتاهي شفا يافتم. اما از بسياري اشغال و كارها و نوشتن و چاپ و نشر كتاب و ترجمه و خلاصه تفسير قرآن عظيم به نذر خويش وفا ننمودم، تا اينكه چند روز پيش يكي از دخترانم مرا آگاه ساخت كه به نذرم وفا ننموده، من هم از خداي عز اسمه توفيق و كمك خواسته، به نوشتن آن شروع نمودم و آن را كتاب ترجمه خاتون دوسرا سيدتنا المعصومه، زينب الكبري(س) ناميدم .
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
💠خدمتی مقبول در آستان #امام_زمان (عج)
▫️مرحوم رازی مؤلف کتاب گنجینه دانشمندان :
🔅زمانی یک مسافر تهرانی که از مکه بازمی گشت، وارد نجف اشرف شد و به خدمت میرزای شیرازی رسید و به ایشان عرض کرد:
⚡️در مکه ، پول و توشه راه خود را گم کردم. در مسجد الحرام به خداوند پناه آوردم و حضرت ولی عصر (عج) را واسطه نمودم تا خرجی و پولی برایم فراهم شود و در مکه معطل نمانم.
🌱روزها این کار را با التماس فراوان ادامه می دادم تا آنکه یک روز هنگامی که پرده خانه خدا را گرفته، تضرع می کردم، دستی برشانه ام خود. برگشتم و شخص محترم و باوقاری را دیدم.
🔸او به من گفت: چه حاجتی داری؟ نیاز خود را گفتم، او چند لیره به من داد و فرمود:
💠با این وجه خود را به نجف برسان و در آنجا خدمت #میرزا_شیرازی برو و بگو «سیدمهدی» گفت با این نشانی که به همراه حاجی ملاعلی کنی در بازگشت از مکه به شام، زیارت #حضرت_زینب (س) رفتید و حرم را گرد و غبار گرفته دیده، مشغول نظافت شدید و با گوشه عبای خود، خاک و خاشاک را بیرون بردید؛ بیست اشرفی به تو بدهد.
🔺میرزای شیرازی تا این را شنید، متغیر شد و به سرعت برخاست و بیست اشرفی به آن مسافر داد.
🔷آن شخص با خوشحالی تمام و پس از زیارت عتبات مقدسه به تهران مراجعت کرد و خدمت آیه الله #ملاعلی_کنی رسید و ماجرای خود را به طور مبسوط به ایشان گفت.
▪️حاجی کنی پس از شنیدن ماجرا فرمود: آیا حواله ای آن آقا به من نداد؟
▫️گفت: خیر
🌀ملاعلی کنی بسیار گریست و سپس فرمود: میرزا در نظافت حرم حضرت زینت (س) بسیار کوشش می کرد و این تلاش، توجه امام زمان (عج) را به خود جلب ساخته است.
♨️ #سیره_علما؛
@sireyeolama
🔺 توسل به حضرت زینب(س) در تعجیل در فرج
🔹از آقای شیخ حسین سامرایی که از اتقیاء اهل منبر در عراق بودند، نقل شده است:
▫️ در آن ایامی که در سامرا مشرف بودم، روز جمعه طرف عصر در سرداب مقدس رفتم؛ دیدم غیر از من کسی نیست و من حال و توجهی پیدا کرده و متوسل به حضرت #امام_زمان (عج) شدم در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمود:
🔸 «به شیعیان و دوستان ما بگویید خدا را قسم دهند به حق عمه ام زینب که فرج مرا نزدیک گرداند.»
📚 شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۲۵۱
#حضرت_زینب (س)
♨️ #سیره_علما؛
@sireyeolama
🔺الهی بحق زینب (س)!
▫️سیدمحمدرضا فیض الاسلام
🔅پدرم #سیدعلینقی_فیض_الاسلام سالها مبتلا به زخم معده و اثنی عشر بودند و برای بهبودی لازم بود که سه عمل جراحی انجام دهند.
💠یکی از دوستان پدر، پیشنهاد کرد برای جراحی به لندن بروند. روزی که قرار بود شناسنامه ها را برای ویزا ببرد، پدر گفتند: «طبیب اصلی در عراق است و اگر آنجا بروم خوب می شوم».
🌀ویزای خانوادگی برای عراق گرفتیم. پنج ماه در نجف بودیم و درد ایشان کماکان وجود داشت. در یکی از جلسات یکی از علما گفته بود: «اگر سه بار خدا را به حق #حضرت_زینب(س) قسم بدهی خداوند حاجتت را برآورده میکند شما هم که این قدر به مولا نزدیکی چرا این کار را نکردهای؟».
🌱بعد از این جلسه پدرم مستقیم به حرم امیرالمؤمنین (ع) رفت و خدا را به حق حضرت زینب (س) قسم داد و نذر کرد که اگر از این بیماری نجات یابد، کتابی درباره ایشان بنویسد.
⚡️دو سه روز از این قضیه که گذشت، آثار درد ایشان از بین رفت. تهران که برگشتیم، پدرم پیش پزشک رفت. عکس گرفتند، دکتر عکس را که دید گفت اشتباه شده است این عکس شما نیست دوباره عکس بگیرید، دوباره که عکس گرفتند، گفتند اثری از این بیماری وجود ندارد.
🌦پدرم برای ادای نذر کارهای شان را تعطیل کردند و کتاب «خاتون دو سرا» را نگارش کردند.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama
🔺شفای درد چشم!
▫️آیت الله #سیدمحمدباقر_سلطانی بروجردی:
🔹در بروجرد مبتلا به چشم درد شدم به طوری که چشمم سیاه شد و بر اثر ورم کردن بسته شد. وقتی به اطباء مراجعه کردم، گفتند شش ماه طول می کشد تا سلامتی ات را باز یابی.
🔸برخی از رفقا در عیادت گفتند: «تنهاترین راه درمان سفر به عتبات و سرمه کشیدن از تربت امام حسین (ع) است». اما دکتر گفت:«مسافرت برای شما خطرناک است و در منزل دوم کور خواهی شد».
💢اما با اصرار دوستان با توکل بر خدا سفر را شروع کردم. در منزل دوم درد چشمم به طوری زیاد شد که نزدیک بود که چشم چپم نیز کور شود. رفقا ملامتم کردند و تشویق به بازگشتم کردند.
🌀نزدیکی های سحر دردم کمی آرام گرفت و به خواب رفتم. در عالم رؤیا بر #حضرت_زینب (س) وارد شدم. گوشه مقنعه ایشان را گرفته، بر چشم مالیدم و از خواب بیدار شدم.
🔅وقتی بیدار شدم دیدم چشمم به کلی به سلامت رسیده، داستانم را به دوستان گفتم و به شهر بازگشتم.
📚ریاحین الشریعه، ج 3، ص 163.
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama