࿇ᬼ፨࿉🌺﷽࿉✮🍃═┅─
⁉️◆¦¦←#فهرست #پرسش_وپاسخ_های_ڪوتاه
◆🔷◆❓◆◆◆❓◆🔶◆
⬅️❏¦¦ بر روے پرسش و پاسخ مورد نظر ڪلیڪ ڪنید:
196❏√•| اندر حجیت خواب!
197❏√•| اندر اشکالات توقیع سمری!
198❏√•| خواب موید است!
199❏√•| خواب نرجس خاتون
200❏√•| دانشگاه و احمد.
201❏√•| همهٔ زبان ها!
202❏√•| فرقه موسائیه!
203❏√•| رجعت ضد قرآن!
204❏√•| نائب، کیست؟
205❏√•| چی بگیم؟
206❏√•| مهدیین چه کسانی هستن؟
207❏√•| توقیع چه می گوید؟
208❏√•| احمد و وصیت.
209❏√•| گرداننده کیست؟
210❏√•| یمانی و بیعت
211❏√•| خط فکری!
212❏√•| مهدویت نو اخباری.
213❏√•| مهدویت کهنه اخباری.
214❏√•| مهدویت نو رجالی.
215❏√•| مهدویت احساسی.
216❏√•| مهدویت تطبیقی.
207❏√•| مهدویت تصوّفی.
218❏√•| درسته یا غلط؟
219❏√•| تقصیر کیست؟
220❏√•| رویای شیطانی!
221❏√•| ترتیب حوادث ظهور.
222❏√•| شیخ کیست؟
223❏√•| معجزه با طلب است؟
224❏√•| اسرائیل و سفیانی
225❏√•| چرا تعجیل نه؟
226❏√•| مذهبی نماها!
227❏√•| حرکت خراسانی.
228❏√•| شبهه ولیِّوليّک و وصیِّوصیّک
229❏√•|بی سند!!!
230❏√•| تکمیل نشده.
231❏√•| ضعیفه؟!
232❏√•| پس چرا آورد؟
233❏√•| نگفته فقط!
234❏√•| زحمات نقد!
235❏√•| اعتبارسنجی احادیث.
236❏√•| اینها یعنی چه؟
237❏√•| آیا هم زمان است؟
238❏√•| سفیانی و یمانی.
239❏√•| همان تناسخ است؟
240❏√•| ما هو دلیل الاجتهاد؟
241❏√•| وصیت شب وفات
242❏√•| معجزه نوح چه بود؟
243❏√•| صیحه یعنی چه؟
244❏√•| دلیل محکم.
245❏√•| می شود گفت؟
246❏√•| علما دشمن قائم!!!
247❏√•| به خاطر پول و مقام!!!
248❏√•| احمد بر حقه!!!
249❏√•| عده ای مخالف!
250❏√•| کتاب نعمانی معتبر است؟
251❏√•| خیری کسب نکرده
252❏√•| احادیث خواب!!!
253❏√•| جواب حدیث ساعات.
254❏√•| نحوه ی هدایت.
255❏√•| موافق تکامل!!!
256❏√•| فقط چهارتا!
257❏√•| می دانند یا نه!
258❏√•| راه شناخت.
259❏√•| چه ویژگی یی؟
260❏√•| غیبت احمد!!!
261❏√•| راهِ خواب.
262❏√•| نشانم دهید.
263❏√•| تشکیک در صیحه.
264❏√•| امامِ خانم.
265❏√•| شک در علائم ظهور!!
266❏√•| شبهه در صیحه.
267❏√•| امام پنهان نیست!
268❏√•| می خواهم بیعت کنم.
269❏√•| رجعت را قبول دارند؟
270❏√•| صدقه حرام است؟
271❏√•| بمباران شبهه در صیحه!!!
272❏√•| نمی پذیرم!!!
273❏√•| صیحه و افق.
274❏√•| مخالفان را می کشد؟
275❏√•| دلیل نیابتشان!
276❏√•| اباحه خمس
277❏√•| سنجه ی عقل!!
278❏√•| ظهور یمانی!
279❏√•| دو مهدی!!!
280❏√•| نمیشد ظاهر باشد؟
281❏√•|درباره جوابهای فطرت
282❏√•| راویش مهم نیست
283❏√•| متشابه است!
284❏√•| همه مسلمان نمی شوند؟
285❏√•| خلیفه قائم.
286❏√•| علم لدنی
287❏√•| یمانی و عراق
288❏√•| روش مناظره
289❏√•| امام معجزه ندارد!
290❏√•| پس چرا؟
291❏√•| تناسخ در قرآن!
292❏√•| همان وحی!!!
293❏√•| یمانی لقب است!!!!
294❏√•| بهائیت جدید
◆•┄•⁉️┄┅◆┅┄⁉️•┄•◆
✍⊹سیدمهدےمجتهدسیستانے
▬▬▬▬▬▬▬▬
▓➧ @sistanymogtahed
▓➧ https://eitaa.com/mahdifather
▬▬▬▬▬▬▬▬
#پرسش_وپاسخ
ᬼ፨࿉🌺﷽࿉✮🍃═┅─
⁉️◆¦¦←#فهرست #پرسش_وپاسخ_های_ڪوتاه
◆🔷◆❓◆◆◆❓◆🔶◆
⬅️❏¦¦ بر روے پرسش و پاسخ مورد نظر ڪلیڪ ڪنید:
295❏√•| سفیانی علامت نیست!
296❏√•| سفیانی قابل شناخت نیست!
297❏√•| رجعت و تناسخ
298❏√•| تناسخِ مقید!!!
299❏√•| چرا اسم نیامده؟
300❏√•| پس دو قائم!!
301❏√•| شناخت واجب نیست؟
302❏√•| فرق دو کتاب
303❏√•| نقش رجال در اعتقاد.
304❏√•| فقط برای یکی؟
305❏√•| تناقض
306❏√•| تعصب در مهدویت
307❏√•| اصول دین از کجا آمد!؟
308❏√•| امام زمان علیه السلام و فناوری
309❏√•| آیا تقلید در عقائد جایز نیست؟
310❏√•| سندِ کدام؟
311❏√•| حدیث سیزده وصی!
312❏√•| ابن صاحب الوصیات
313❏√•| وصی قبل از حجت!
314❏√•| مثل خودتان!
315❏√•| یمانی، اهل یمن؟
316❏√•| چرا احمد، یمانی نیست؟
317❏√•| مشکل ابیه
318❏√•| عصر ظهور!
319❏√•| افاضات و جوابات
320❏√•| واحد و متواتر
321❏√•| اول المومنین
322❏√•| دلیل عدم نقل
323❏√•| حدیث ابو بصیر
324❏√•| تکلم به زبان ها
325❏√•|
◆•┄•⁉️┄┅◆┅┄⁉️•┄•◆
✍⊹سیدمهدےمجتهدسیستانے
▬▬▬▬▬▬▬▬
▓➧ @sistanymogtahed
▓➧ https://eitaa.com/mahdifather
▬▬▬▬▬▬▬▬
4_5978757551645267280.ogg
15.26M
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
╣◆کنفرانس ستیزه
╣◆جلسه ۱۷
╣◆ادامه گفتار دوم: ستیزه با علم
╣◆سخن دوم : علم رجال
◆احادیث وثاقت
◆احادیث مخالف
✎سیّـدمھدےمجـتھدسیستانے
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
احادیثی که معیار وثاقت را بیان کرده اند:
اتباع احمد بصری ادعا می کنند معیار وثاقت راوی در هیچ حدیثی ذکر نشده است، لذا معیار قرار دادن آن بدعت می باشد. ما در اینجا به نمونه هایی از احادیث وثاقت اشاره می کنیم تا کذب آنها روشن گردد:
الف) «مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ (ع) ... إِنَّ النَّاسَ أَوْلَعُوا بِالْكَذِبِ عَلَيْنَا ... فَإِذَا أَرَدْتَ بِحَدِيثِنَا فَعَلَيْكَ بِهَذَا الْجَالِسِ - وَ أَوْمَى إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ - فَسَأَلْتُ أَصْحَابَنَا عَنْهُ فَقَالُوا: زُرَارَةُ بْنُ أَعْيَنَ»[1]:
(امام صادق علیه السلام: مردم به دروغ بستن بر ما حریص شده اند ... پس اگر حدیث ما را خواستی بر تو باد به این فرد که نشسته - و با دست به مردی از اصحابش اشاره کرد - من از اصحاب مان درباره او پرسیدم، گفتند: زرارة بن اعیَن هست).
در این روایت به روشنی می بینید امام علیه السلام برای تشخیص حدیث معتبر، به موافقت قرآن و سنت ارجاع ندادند بلکه نقل فردی مورد اطمینان را معیار قرار دادند.
ب) «عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُسَيَّبِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا ع: شُقَّتِي بَعِيدَةٌ وَ لَسْتُ أَصِلُ إِلَيْكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَمِمَّنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِي؟ فَقَالَ: مِنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ الْقُمِّيِّ الْمَأْمُونِ عَلَى الدِّينِ وَ الدُّنْيَا»[2]:
(علی بن مسیب به امام رضا علیه السلام عرضه داشت: مسافت من زیاد است و نمی توانم هر وقتی خدمت شما برسم، از چه کسی دانستنی های دینم را بگیرم؟ امام علیه السلام فرمود: از زکریا بن آدم قمی که بر دین و دنیا مورد اعتماد است).
در این حدیث نیز امام علیه السلام نمی فرمایند فرقی ندارد از چه کسی دانستنیِ دینت را بگیری چون معیار قرآن است، بلکه فرد ثقه ای را معرفی می کنند تا از او معارف دین گرفته شود.
ج) «مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ نُصَيْرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ الْمُهْتَدِي الْقُمِّيُّ، قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ نُصَيْرٍ: قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى، وَ حَدَّثَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ، بِذَلِكَ أَيْضاً، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع): جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي لَا أَكَادُ أَصِلُ إِلَيْكَ أَسْأَلُكَ عَنْ كُلِّ مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَعَالِمِ دِينِي، أَ فَيُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ ثِقَةٌ آخُذُ عَنْهُ مَا أَحْتَاجُ إِلَيْهِ مِنْ مَعَالِمِ دِينِي؟ فَقَالَ: نَعَمْ»[3]:
(عبد العزیز می گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: فدایتان شوم من نمی توانم هر وقتی نزد شما رسیده درباره هر چه در دانستنی های دینم می خواهم از شما بپرسم، آیا یونس بن عبد الرحمن ثقه است تا از او دانستنی های دینم که به آن احتیاج دارم را بگیرم؟ فرمودند: بله).
خوب در این حدیث، به وضوح می بینید که سوال کننده دنبال راوی ثقه می گردد و نه تنها امام علیه السلام منِش وی را رد نمی کنند که بر آن مُهر تایید می زنند.
و همین مضمون به سند دیگری هم ثبت شده است:
«جِبْرِيلُ بْنُ أَحْمَدَ، قَالَ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عِيسَى، عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي، قَالَ:، قُلْتُ لِلرِّضَا (ع) إِنَّ شُقَّتِي بَعِيدَةٌ فَلَسْتُ أَصِلُ إِلَيْكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ، فَآخُذُ مَعَالِمَ دِينِي مِنْ يُونُسَ مَوْلَى ابْنِ يَقْطِينٍ؟ قَالَ: نَعَمْ».[4]
بلکه در نسخه ای از این حدیث، خود امام رضا علیه السلام مستقیماً به یونس ارجاع داده اند:
«حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْقُتَيْبِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ، قَالَ حَدَّثَنِي الْمُهْتَدِي الْأَشْعَرِيُّ عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي، وَ كَانَ خَيْرَ قُمِّيٍّ رَأَيْتُهُ، وَ كَانَ وَكِيلَ الرِّضَا (ع) وَ خَاصَّتَهُ، قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا (ع) فَقُلْتُ: إِنِّي لَا أَلْقَاكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَعَنْ مَنْ آخُذُ مَعَالِمَ دِينِي؟ قَالَ: خُذْ مِنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ».[5]
(... از چه کسی دانستنی های دینم را بگیرم؟ امام فرمودند: از یونس بن عبد الرحمن).
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
👇👇👇👇👇(۱)
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
د) «مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ قَالَ: ... قَدْ أَخْبَرَنِي أَبُو عَلِيٍّ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ وَ قُلْتُ: مَنْ أُعَامِلُ أَوْ عَمَّنْ آخُذُ وَ قَوْلَ مَنْ أَقْبَلُ؟ فَقَالَ لَهُ: الْعَمْرِيُّ ثِقَتِي فَمَا أَدَّى إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّي وَ مَا قَالَ لَكَ عَنِّي فَعَنِّي يَقُولُ فَاسْمَعْ لَهُ وَ أَطِعْ فَإِنَّهُ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ، وَ أَخْبَرَنِي أَبُو عَلِيٍّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا مُحَمَّدٍ ع عَنْ مِثْلِ ذَلِكَ فَقَالَ لَهُ: الْعَمْرِيُ وَ ابْنُهُ ثِقَتَانِ فَمَا أَدَّيَا إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّيَانِ وَ مَا قَالا لَكَ فَعَنِّي يَقُولَانِ فَاسْمَعْ لَهُمَا وَ أَطِعْهُمَا فَإِنَّهُمَا الثِّقَتَانِ الْمَأْمُونَانِ»[6]:
(احمد بن اسحاق از امام هادی علیه السلام پرسید: با چه کسی رفت و آمد کنم و از چه کسی حدیث بگیرم و سخن که را قبول کنم؟ فرمودند: عَمری (نائب اول امام زمان علیه السلام) ثقه من است پس آنچه از من به تو رساند از من می رساند و آنچه از طرف من گفت از من می گوید، پس به حرف او گوش بده و از وی اطاعت کن که وی ثقه مورد اعتماد است. نیز از امام عسکری علیه السلام همین سوال را نمود که فرمودند: عَمری و پسرش (نائب اول و دوم امام زمان علیه السلام) ثقه هستند پس آنچه از من به تو رساندند از من می رسانند و آنچه به تو گفتند از طرف من می گویند پس به حرف آنها گوش بده و از ایشان اطاعت نما که آن دو ثقه مورد اعتماد هستند).
در این دو حدیث نیز به وضوح سخن از وثاقت راوی و مراجعه به شخص مورد اعتماد است نه اینکه مهم نباشد از چه کسی حدیث رسیده و معیار، مراجعه به قرآن باشد.
هـ) «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي وَهْبُ بْنُ حَفْصٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ ع: كَانَ سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ وَ الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ وَ أَبُو خَالِدٍ الْكَابُلِيُ مِنْ ثِقَاتِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع»[7]:
(امام صادق علیه السلام: سعید بن مسیّب و قاسم بن محمد بن ابی بکر و ابو خالد کابلی از ثقات امام سجاد بودند).
در این حدیث نیز به وضوح درباره وثاقت بعضی راویان سخن گفته شده، در حالیکه اگر وثاقت راوی جایگاهی در قبول احادیث نداشت گفتن آن توسط امام معصوم لغو می بود.
و) «عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ ع: أَ رَأَيْتَ مَنْ لَمْ يُقِرَّ بِمَا يأتكم [يَأْتِيكُمْ] فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ كَمَا ذُكِرَ وَ لَمْ يَجْحَدْهُ؟ قَالَ: أَمَّا إِذَا قَامَتْ عَلَيْهِ الْحُجَّةُ من [مِمَّنْ] يَثِقُ بِهِ فِي عِلْمِنَا فَلَمْ يَثِقْ بِهِ فَهُوَ كَافِرٌ وَ أَمَّا مَنْ لَا يَسْمَعُ ذَلِكَ فَهُوَ فِي عُذْرٍ حَتَّى يَسْمَعَ، ثُمَّ قَالَ ع: "يُؤْمِنُ بِاللهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ"[8]»[9]:
(عمر بن یزید به امام صادق علیه السلام عرض کرد: اگر كسى به آنچه برای شما در شب قدر می آید نه اقرار کرد و نه انكار حكمش چيست؟ فرمود: اگر حجت بر او تمام شده از جانب کسی که نسبت به علم ما مورد وثوقش بوده و با این حال به او اعتماد نکرده كافر است، ولی کسی که این به گوشش نرسيد، تا وقتی بشنود معذور است؛ سپس حضرت فرمود: به خدا ايمان دارد و مومنان را تصديق می كند[10]. «آیه ای که صفت پیامبر اسلام را اینگونه بیان نموده و امام علیه السلام اشاره دارند به اينكه حتی پیامبر هم به سخن فرد مورد وثوق اعتماد می نمودند چه برسد به مسلمانان»).
خوب در این روایت به صراحت مساله ثقه بودن راوی مطرح شده و جای هیچ اما و اگری باقی نمی گذارد.
همچنانکه مقبوله ابن حنظله و نیز حدیث کتاب "احتجاج" درباره عدالت و وثاقت راوی گذشت، و الحمد لله.
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
👇👇👇👇👇(۲)
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
احادیث مخالف رجال
جریان احمد بصری که همه جوره دستشان از مستدل نمودن ادعاهای خود پیرامون بطلان علم رجال خالی مانده، با کج فهمی به چند روایت غیر مرتبط تمسک کرده اند که ما به چند نمونه اشاره می نماییم:
حدیث اول) «عنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ الْحَذَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ: وَ اللهِ إِنَ أَحَبَّ أَصْحَابِي إِلَيَّ أَوْرَعُهُمْ وَ أَفْقَهُهُمْ وَ أَكْتَمُهُمْ لِحَدِيثِنَا وَ إِنَّ أَسْوَأَهُمْ عِنْدِي حَالًا وَ أَمْقَتَهُمْ لَلَّذِي إِذَا سَمِعَ الْحَدِيثَ يُنْسَبُ إِلَيْنَا وَ يُرْوَى عَنَّا فَلَمْ يَقْبَلْهُ اشْمَأَزَّ مِنْهُ وَ جَحَدَهُ وَ كَفَّرَ مَنْ دَانَ بِهِ وَ هُوَ لَا يَدْرِي لَعَلَّ الْحَدِيثَ مِنْ عِنْدِنَا خَرَجَ وَ إِلَيْنَا أُسْنِدَ فَيَكُونُ بِذَلِكَ خَارِجاً عَنْ وَلَايَتِنَا»[11]:
(امام باقر علیه السلام: به خدا قسم دوست داشتنی ترین اصحابم نزد من با ورع ترین و فقیه ترین و کتمان کننده ترین شان نسبت به حدیث ماست، و بدحال ترین و مبغوض ترین آنها نزد من کسی است که چون حدیث را می شنود که به ما نسبت داده شده و از ما روایت می گردد آن را قبول نمی کند و از آن بدش می آید و انکارش می کند و کسی که بدان معتقد گردیده را تکفیر می نماید در حالیکه نمی داند شاید آن حدیث واقعاً از ما صادر و به ما اسناد شده باشد؛ چنین کسی بدین واسطه از ولایت ما خارج است).
پاسخ: این روایت و نظائرش در برابر کسانی صادر شده که وقتی بعضی احادیث اهل بیت علیهم السلام - خصوصاً آنچه حاوی مقامات ایشان بود - را می شنیدند و با عقلشان جور در نمی آمد، به صرف این، حدیث را انکار می کردند حتی اگر راویش ثقه بود، و اینقدر در این زمینه شدید بودند که گاهی راویش را بی دین می خواندند که در خود حدیث تصریح شده است: (کسی که بدان معتقد گردیده را تکفیر می کند)! لذا این حدیث و امثال آن آمد گفت: به صرف اینکه معنای حدیث با عقلتان جور در نمی آید آن را رد نکنید.
در نتیجه این حدیث هیچ ربطی به انکار علم رجال و اعتبار سنجی سند احادیث ندارد؛ غیر از اینکه ما به صرف اینکه سند حدیثی ضعیف باشد انکارش نمی کنیم تا این حدیث و امثالش شامل عملکرد ما باشد بلکه اگر نتوانیم شواهدی بر صدور آن از معصوم پیدا نماییم صرفاً حجتش ندانسته و مسکوتش می گذاریم.
و این دقیقاً مطابق توصیه اهل بیت علیهم السلام است که فرموده اند:
«مَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَدِيثِ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَلَانَتْ لَهُ قُلُوبُكُمْ وَ عَرَفْتُمُوهُ فَاقْبَلُوهُ وَ مَا اشْمَأَزَّتْ مِنْهُ قُلُوبُكُمْ وَ أَنْكَرْتُمُوهُ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلَى الْعَالِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ: آنچه به شما از حدیث آل محمد رسید و قلب های تان در برابرش نرم شد و آن را شناختید قبولش کنید و آنچه قلب های تان از آن بدش آمد و انکارش کردید به خدا و پیامبر و عالم آل محمد ارجاعش دهید».[12]
حدیث دوم) «قلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللهِ ع: جُعِلْتُ فِدَاكَ يَأْتِينَا الرَّجُلُ مِنْ قِبَلِكُمْ يُعْرَفُ بِالْكَذِبِ فَيُحَدِّثُ بِالْحَدِيثِ فَنَسْتَبْشِعُهُ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ ع: يَقُولُ لَكَ: إِنِّي قُلْتُ الليل إِنَّهُ نَهَارٌ، وَ النهار إِنَّهُ لَيْلٌ؟ قُلْتُ: لَا، قَالَ: فَإِنْ قَالَ لَكَ هَذَا إِنِّي قُلْتُهُ فَلَا تُكَذِّبْ بِهِ، فَإِنَّكَ إِنَّمَا تُكَذِّبُنِي»[13]:
(به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایتان گردم مردی از جانب شما نزد ما می آید که به دروغ معروف است و حدیثی نقل می کند و ما او را طرد می کنیم، امام صادق علیه السلام فرمود: آیا او به تو گفته که من گفته ام: شب روز است و روز شب است؟ گفتم: نه، فرمود: اگر او به تو گفت من اینها را گفته ام (باز هم) تکذیبش نکن که در این صورت مرا تکذیب کرده ای).
پاسخ: در این حدیث دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
(1) اگر کذابی حدیث نقل کرد آیا ما بلا فاصله آن را تکذیب می کنیم تا مشمول این حدیث شویم؟ خیر تنها کاری که ما طایفه شیعه می کنیم اینست که چون به دستور قرآن، موظف به تبعیت از برهان و حجت هستیم، تا حجیت حدیثی به اثبات نرسد آن را کنار و مسکوت می گذاریم، نه اینکه تکذیبش کنیم، مگر در جایی که قرائن و شواهد کذب آن وجود داشته باشد.
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
👇👇👇👇👇(۳)
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
(2) با توجه به کلام امام علیه السلام که می فرمایند: «اگر او را تکذیب کنی مرا تکذیب کرده ای»، روشن می شود صدور آن حدیث از امام ثابت بوده، که در این صورت نه به خاطر کذاب بودن راوی و نه به واسطه غیر قابل پذیرش بودن محتوای حدیث، نمی توان آن را انکار کرد، و ما نیز کاملاً با این بیان موافقیم. توضیح آنکه:
الف) از آنجا که نقل کذاب اطمینان آور نیست، هیچ عاقلی از نقل او، اطمینان به صدور فلان حدیث پیدا نمی کند، و قطعاً امام هم روش خلاف عقل را توصیه نمی کنند. حال اگر ما از طریق معقولی غیر از رجال پی به صدور حدیثی از معصوم بردیم دیگر نمی توانیم به استناد کذاب بودن راویش آن را تکذیب نماییم.
ب) معصوم هرگز در شرایط عادی سخن نا معقول نمی زند پس نمی تواند به شب بگوید روز است و به روز بگوید شب، اما چه بسا از روی تقیه یا جهت خاصی کلامی بگوید که خلاف شرع یا خلاف عقل و یا خلاف علم باشد. در این صورت نمی توان راوی را تکذیب کرد و گفت امام چنین چیزی نگفته، بلکه گفته اما حقیقت را اراده نکرده است. در نتیجه رابطه اینکه امام معصوم چیزی را گفته باشند و اینکه حقیقت را گفته باشند تساوی نیست. و این را فقط کسانی تشخیص می دهند که مانند علامه مجلسی تخصص فراوان در علوم حدیث مخصوصاً مواضع تقیه و غیر آن داشته باشند.
نتیجه اینکه هیچ حدیث معتبری بر ضد علم رجال و معیار قرار دادن وثاقت راوی در اعتبار سنجی احادیث وجود ندارد.
[1] . رجال الکشی ص135-136 ح216
[2] . رجال الکشی ص294-295 ح1112، الإختصاص ص87
[3] . رجال الکشی ص490 ح935
[4] . رجال الکشی ص491 ح938
[5] . رجال الکشی ص483 ح910
[6] . الكافي ج1 ص329-330 ح1
[7] . الکافی ج1 ص472 ح1
[8] . توبه: 61
[9] . بصائر الدرجات ص224 ح15
[10] . توبه: 61
[11] . الکافی ج2 ص223 ح3
[12] . الکافی ج1 ص401 ح1
[13] . مختصر البصائر ص233
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
(۴)
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
💢°← #فهرست
🔻#کلیپ_روشنگر
«بر اساس مطالب کتاب لوح و قلم»
🌕🌔🌓🌒🌑🌘🌗🌖🌕
🔰•بر روی قسمت مورد نظر ڪلیڪ ڪنید:
🔍 قائم این امّت کیست؟ (۱)
🔍 قائم این امّت کیست؟ (۲)
🔍 قائم این امّت کیست؟ (۳)
🔍 تواتر دروغین ۱۲ مهدی (۴)
🔍 حقیقت حدیث وصیت (۵)
🔍 تواتر حدیث وصیت! (۶)
🔍 امر جدید (۷)
🔍 امر خفی (۸)
🔍 وجود روایات متناقض (۹)
🔍 دوران فترت (۱۰)
🔍 قائم بعد از فترت (۱۱)
🔍 شواهد قرآنی بر تعداد امامان
🔍 دلیل ساعات شب
🔍 نقبا سیزده نفرند!
🔍 دلیل ثبت حدیث وصیت
🔍 حدیث لوح جابر
🔍 اعتبار سنجی کتاب غیبت
🔍 استفاده فرقه ها از قرآن و روایات
🔍 بررسی اجمالی سند حدیث وصیت
🔍 بررسی تفصیلی سند وصیت_۱
🔍بررسی تفصیلی سند وصیت_۲
🔍بررسی تفصیلی سند وصیت_۳
🔍گواهی شیخ بر صحت روایاتش
🔍وجوب پذیرش حدیث وصیت
🔍هیچ وصیت دیگری نیست!!!!!
🔍سه جور تواتر !!!
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت ١
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٣
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت۴
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت۵
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت۶
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٧
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٨
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٩
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١٠
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١١
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١٢
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١٣
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١۴
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١۵
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١۶
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١٧
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١٨
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت١٩
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢٠
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢١
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢٢
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢٣
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢۴
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢۵
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢۶
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢٧
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢٨
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٢٩
🔍بررسی محتوای حدیث وصیت٣٠
✍️⊹سیدمهدےمجتهدسیستانے
🌈•ڪاناݪپدرمهربان•🌤️
💥•ڪاناݪشڪستمدعۍیمانۍ•💥
💠| @sssmmmnnn313
💠| @sistanymogtahed
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#فهرست