eitaa logo
احمد الحسن باطل شد
168 دنبال‌کننده
372 عکس
184 ویدیو
106 فایل
روشنگری درباره جریان احمد الحسن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌─┅═ೋ❅﷽❅ೋ═┅─ (١۴) کسانیکه با تاریخ فرقه ها آشنایی ندارند گمان می کنند بروز فرقه احمد بصری و کیفیت جذب آنها و نوع استدلال شان تازگی دارد. غافل از آنکه ۱۵۰ سال پیش جریان بهائیت دقیقا با همین مستندات ضعیف، همین استدلال های سست، همین سوء استفاده از احساسات، همین سوء استفاده از حکومت ستیزی و شرایط سخت جامعه، همین خواب گرایی، همین استناد به علم اعداد و حروف، همین تفسیر به رای آیات قرآن، همین تقطیع و تحریف احادیث، همین استفاده از زنان در امر تبلیغ، همین خشونت گرایی، همین فحاشی، همین تهدید و تشویق و تطمیع و ... توانستند باطل خود را به عده زیادی در دنیا!!! بقبولانند. آری آنها آمده بودند دنیا را پر از عدل و داد کنند و حال بزرگترین حامی فرقه ای اسرائیل هستند! جریان احمد هم آمده دنیا را پر از عدل و داد کند!!! و چون نتوانسته از خود اسرائیل حمایت کند علامت ستاره داود را مقدس شمرده و آتش زدن پرچم اسرائیل را حرام دانسته است!!! بله تنها فرقی که بهائیت با یمانیت دارد اینست که آنها به طور مستقیم به حدیث باطل وصیت تمسک نکرده اند و این شده تنها فرق دو فرقه باطل!!! بیایید عبرت بگیریم. ✎سیّـدمھ‌دےمج‌ـتھ‌دسیستانے ‌─┅═ೋ❅🌸❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع : یمانی قبل از امام می آید. ⊹━━❁ ❁━━⊹ سلام در روایت یمانی تصریح شده: هی رایه هدی لانه یدعو الی صاحبکم: آن پرچم هدایت است چون او به سوی صاحبتان دعوت می کند. خوب وقتی می فرمايد به سوی صاحبتان دعوت می كند يعنی صاحب ما هنوز نيامده كه به سوی او دعوت می كند و الا اگر صاحب ما اومده باشه ديگه به چی دعوت می كند؟؟؟ از طرفی در روايت ديگری می فرمايد: قبل از قائم ٥ علامت هست: سفيانی و يمانی.... طبق اين روايت نیز يمانی قبل از امام است. نتیجه اینکه مهدی اول باید قبل از امام زمان بیاد. ⊹━━❁ ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم. طبق تصریح احادیث، ظهور در ۲۳ رمضان رخ می دهد و خروج در دهم محرم. پس بین این دو واقعه، بیش از سه ماه فاصله است. و یمانی می تواند پس از ظهور امام و قبل از خروج ایشان، به سوی ایشان دعوت کند. و اما اینکه فرموده اند قبل از قائم پنج علامت است مراد قبل از قیام قائم هست نه قبل از ظهور ایشان، زیرا به تصریح همین روایت، قتل نفس زکیه که یکی از همین پنج علامت می باشد ۱۵ شبانه روز قبل از خروج رخ می دهد یعنی حدود دو ماه بعد از ظهور. همچنین خسف بیدا که طبق همین حدیث، یکی از پنج علامت هست تنها یکی دو روز قبل از خروج رخ می داد یعنی سه ماه پس از ظهور. در نتیجه هیچ دلیل قطعی مبنی بر اینکه خروج یمانی قبل از ظهور امام علیه السلام می باشد در دسترس نیست. از همه بگذریم، خروج یمانی هیچ ارتباطی به افسانه مهدی اول ندارد. امیدوارم متوجه توضیحی که دادم شده باشید. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع : شیخ مهدیین را رد نکرده! ⊹━━❁ ❁━━⊹ سلام علیکم حاج آقا خسته نباشید، یکی از اتباع احمد بصری به من گفت اینکه شیخ طوسی ۱۳ امام را نفی کرده این شامل مهدیین نمیشه. ⊹━━❁ ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم. بله اونها در این باره دو تا توجیه دارند: یکی میگن‌ شیخ سیزدهمین امام که در مقام دوازده امام قبلی باشه نفی کرده دوم میگن‌ شیخ سیزده تا رو رد کرده نه بیست و چهار تا رو!!! اما اولا شیخ دو تا کتاب اعتقادی برای شیعه نوشته که عقایدش رو در آن بیان کرده و بعد از دوازده امام گفته رجعت میشه نه مهدیین. ثانیا احمد با تمسک به حدیث لوح، خودش رو سیزدهمین وصی می دونه یعنی در ردیف دوازده امام. و اصلا علا سالم تصریح کرده او سیزدهمین امام است و کتاب حواری سیزدهم نوشتن و ... . ثالثا شیخ طوسی کلا امامت رو منحصر در دوازده نفر دانسته و همین رو با اخبار متواتر ثابت شمرده، پس چه مهدیین همسنگ دوازده امام باشن و چه پایین تر، هیچگونه امامتی ندارن. اینها مطالبی نیست که اونها ندونن یا نفهمن بلکه فقط نمی خوان قبول کنن ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▼ٰٰ بۘۘسۘۘم ۘۘاۘۘلۘۘلۘۘه ۘۘاۘۘلۘۘرحۘۘمۘۘن ۘۘاۘۘلۘۘرحۘۘیۘۘم ۘۘ▼ٰٰ ╔══✿✵🌸🍃✿═════╗ پــــدر ܩܤرࡅ߲ߊ‌ن ╚═════✿✵🌸🍃✿══╝ 🔴موضوع : فایده صیحه. 🌼❀⊱••━═━⏎ طبق روایات صیحه میگه حق باعلی ع هست یا میگه حق باقائم ع و یارانش هست؟ از طرفی ما که حضرت رو ندیدیم و نمیشناسیم فایده صیحه چیه؟ 🌸❀⊱••━═━⏎ پدر ۱. مفاد صیحه معرفی قائم علیه السلام است و همین معرفی روشن می کند حق با امیر المومنین عليه السلام نیز می باشد. ۲. فایده صیحه آسمانی این هست که اولاً تمام فرقه های باطل اسلامی پی می برن که حق با شیعه بوده که می گفتن قائم م ح م د بن حسن عسکری است. همچنین تمام ادیان دیگر می فهمن حق با اسلام هست چون کسی را معرفی می کند که جزو بزرگان دین آنها نیست. همچنین تمام کفار می فهمن که خدا هست و حق با معتقدان به خدا بوده. و اما شناخت چهره به چهره حضرت برای همگان بعد از خروج اتفاق می افتد ✎سیّـدمھ‌دےمج‌ـتھ‌دسیستانے ๑🌸ღ🍃❈🍃ღ🌸๑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𑁍༅❀﷽༻⃘⃕𑁍🍃༅⊹┄• • سلسله‌ڪنفرانسـهای‌‌مهدویت • ✾͜͡📝با موضوع: لـــوح و قلـــم 📜در بررسی سند، مصدر و محتوای حدیث موسوم به وصیت: 🖋️دربردارنده حدود چهل اشکال سندی و محتوایی به این حدیث ضعیف. 🔴 دوبار در هفته ┄┄━⊹𑁍༻⃘⃕❀𑁍⊹┅┄┄ ✾͜͡👤ارائـه‌دهنده: استاد سیّد مهدے مجتهد سیستانے 📅←ساعت ←١٩:٠٠ دوشنبه چهارشنبه ┄┄━⊹𑁍༻⃘⃕❀𑁍⊹┅┄┄ مڪان‌برگزارۍ: ☜ ڪانال‌علمۍ‌تحقیقاتۍ‌ شڪست‌مدعی‌یمانی 『صَلَّی‌ْاللّٰھ‌ٌعَلَیڪ‌َیٰااَبٰاعَبدِالله』 『أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج』 ┄═༻⃘⃕❀𑁍༻⃘⃕❀𑁍༻⃘⃕❀═┄ قسمت (١) ¦ قسمت (٢)¦ قسمت (٣) قسمت (۴) ¦ قسمت (۵)¦ قسمت (۶) قسمت (٧) ¦ قسمت (٨)¦ قسمت (٩) قسمت (١٠) ¦ قسمت (١١)¦ قسمت(١٢) قسمت(١٣) ¦ قسمت(١۴)¦قسمت(١۵) قسمت(١۶) ¦ قسمت(١٧)¦قسمت(١٨) قسمت(١٩) ¦ قسمت(٢٠)¦قسمت(٢١) قسمت(٢٢) ¦ قسمت(٢٣)¦قسمت(٢۴) قسمت(٢۵) ¦ قسمت(٢۶)¦قسمت(٢٧) قسمت(٢٨) ¦ قسمت(٢٩)¦قسمت(٣٠)
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ ●● لـوح و قلـم ○○ بررسی روایت موسوم به وصیت در کتاب الغیبه شیخ طوسی رحمه الله دوازده مهدی بعد از دوازده امام قسمت اول ↫ سید مهدی مجتهد سیستانی ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ بسم الله الرحمن الرحیم امام صادق علیه السلام فرمودند: به زودی شبهه ای به شما می رسد در حالیکه پیشوای عیان و امام هدایتگر ندارید و تنها کسی از آن نجات پیدا می‏کند که به دعای غریق دعا کرده، بگوید: «يَا اللهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ‏ الْقُلُوبِ‏ ثَبِّتْ‏ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ»‏. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ . «سَتُصِيبُكُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ يُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى وَ لَا يَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِيقِ قُلْتُ كَيْفَ دُعَاءُ الْغَرِيقِ قَالَ يَقُولُ: يَا اللهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ‏ الْقُلُوبِ‏ ثَبِّتْ‏ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ». كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص351- 352، ح50. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ امام صادق علیه السلام درباره دعایی که موجب کامل شدن ایمان می‏شود این دعا را توصیه نمودند: «رَضِيتُ‏ بِاللهِ رَبّاً وَ بِالْإِسْلَامِ دِيناً وَ بِالْقُرْآنِ كِتَاباً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِيّاً وَ بِعَلِيٍّ وَلِيّاً وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ أَئِمَّةً». ــــــــــــــــــــــــــــــــــ . تهذیب الأحکام، (تحقق خرسان)، ج2، ص109، ح180. . من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص327، ح960. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ امام صادق علیه السلام در دوران غیبت امام منتظَری که در مورد ولادتش شک و شبهه وجود دارد، دورانی که خیلی ها به شک و انحراف دچار می‏شوند این دعا را بیان کردند: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي‏» . و یا: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي‏ نَفْسَكَ‏ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْهُ قَطُّ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي». ــــــــــــــــــــــــــــــــــ . الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص337، ح5. . همان، ج‏1، ص342، ح29. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ ○●● مقدمه در سال 2002 میلادی فردی از اهالی بصره به نام احمد بن اسماعیل ادعا کرد فرزند پنجم از نسل امام دوازدهم علیه السلام می‏باشد که در احادیث فراوان به نام و خصوصیات او اشاره شده است. وی پس از چندی با نام مستعار احمد الحسن، ادعای وصایت خاصه از جانب امام دوازدهم علیه السلام را کرده و تصریح نمود؛ من همان قائمی هستم که روایات بسیار به آمدنش بشارت داده است. او برای اثبات این ادعا نظریه دوازده مهدی بعد از دوازده امام علیه السلام را مطرح نمود و مستند اصلی خود را روایتی موسوم به آخرین وصیت مکتوب پیامبر صلی الله علیه و آله که در کتاب غیبت شیخ طوسی رحمه الله ثبت شده، قرار داد. البته وی ادعاهای متعدد دیگری همچون مقام امامت، وصایت و خلافت از رسول خدا، و یمانی بودن را داشته و به علاوه در زمینه مسائل فقهی، تفسیری، حدیثی، رجالی، کلامی، تاریخی، سیاسی و علمی ادعاهای فراوانی دارد که به طور طبیعی پرداختن به بررسی و نقد همه آنها در یک کتاب ممکن نیست، و آنچه ما در اینجا مورد بررسی قرار می‏دهیم، همان حدیث موسوم به وصیت در کتاب غیبت طوسی می‏باشد که از 12 مهدی بعد از 12 امام سخن گفته که اولینِ آنها احمد فرزند امام دوازدهم علیه السلام است. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ توضیح این نکته ضروری است که در نگاشته حاضر، بررسی وصیت مذکور در دو مرحله صورت پذیرفته است. ○●● الف. مرحله سند؛ ○●● ب. مرحله محتوا. هر کدام از این دو مرحله، دارای دو بخش درون کاوی و برون کاوی است که عبارتند از: درون کاویِ سندی، یعنی تک تک راویان یک حدیث از نظرِ مورد اطمینان بودن، مورد بررسی قرار گیرند و برون کاوی سندی، یعنی تشریح مبانی علمی و حکمت بررسی صحت سند روایات، به بحث گزارده می‏شوند. همچنین درون کاویِ محتوا، یعنی بررسی مضمون حدیث و اشکالات آن بدون مقایسه محتوا با روایات دیگر، و برون کاوی محتوا، یعنی بررسی تضادها و تناقض‏هایی که یک روایت با روایات دیگر دارد. ما در مرحله بررسی سند ابتدا بخش برون کاوی را مطرح نموده و طی 14 نکته، در کنار بیان مبانیِ علمیِ حکمت بررسی صحت سند روایات ـ مخصوصاً روایات اعتقادی ـ به شبهات مخصوص به این وصیت پاسخ داده و بعد از آن وارد بخش درون کاوی سند شده، تک تک راویان این حدیث را بررسی نموده ایم. اما در مرحله بررسی محتوا، بحث‏های درون کاوی و برون کاوی را از هم جدا نکرده و به صورت یک جا طی 25 نکته مورد بررسی قرار داده ایم. امید آنکه این نا چیز مورد قبول امام زمان علیه السلام واقع شود، و هر چه زودتر با ظهورش به انحرافات مهدویت پایان دهد. آمین رب العالمین. 🖋️سید مهدی مجتهد سیستانی ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ ○●الف) بررسی سندی: گفتار اول: نیاز به بررسی سند روایات: نکته 1) وجود افراد دروغگو در میان راویان: با توجه به اینکه در میان راویان، افراد منافقِ دروغگو و حدیث ساز زیاد بودند که غالباً پیرامون اعتقادات مسلمانان جعل حدیث می‏کردند، پذیرفتن یک روایت بدون بررسیِ اینکه چه کسانی آن را نقل کرده‏اند و آیا حدیثشان مورد اعتماد هست یا نه، عقلاً پذیرفته نیست. حضرت علی علیه السلام درباره کثرت راویان دروغگو در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله می‏فرمایند: «در زمان خود پیامبر بر ایشان دروغ بسته شد تا آنكه ميان مردم به سخنرانى ايستاد و فرمود: ای مردم دروغگویان بر من زیاد شده‏اند ... بعد از پیامبر نیز بر ایشان دروغ بسته شد». ــــــــــــــــــــــــــــــــــ . الكافي(ط - الإسلامية)، ج‏1، ص62، ح1. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ نیز امام صادق علیه السلام می‏فرمایند: «لعنت خدا بر مغیرة بن سعید باد او کتب اصحاب پدرم را می گرفت و در آنها احادیث جعلی وارد می‏کرد پس حدیث مخالف قول خدا و سنت پیامبر را بر ما نپذیرید». و نیز یونس می‏گوید: احادیث زیادی که از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام شنیده بودم به امام رضا علیه السلام عرضه کردم بخش زیادی از احادیث منسوب به امام صادق علیه السلام را انکار نموده، فرمود: «ابو الخطاب بر امام صادق دروغ می بست، خدا ابو الخطاب و اصحاب او را لعنت کند او و اصحابش آن دروغ ها را لا به لای کتب اصحاب امام صادق جا دادند پس احادیث مخالف قرآن را بر ما نپذیرید». همچنانکه حضرت علی علیه السلام فرمودند: «زمانیکه حدیثی نقل می‏کنید سندش را بگویید تا اگر دروغ است گناهش به گردن راویش باشد». ــــــــــــــــــــــــــــــــــ . «إِنَّ الْمُغِيرَةَ بْنَ سَعِيدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ دَسَ‏ فِي كُتُبِ أَصْحَابِ أَبِي أَحَادِيثَ لَمْ يُحَدِّثْ بِهَا أَبِي، فَاتَّقُوا اللهَ وَ لَا تَقْبَلُوا عَلَيْنَا مَا خَالَفَ قَوْلَ رَبِّنَا تَعَالَى وَ سُنَّةَ نَبِيِّنَا (ص) فَإِنَّا إِذَا حَدَّثْنَا قُلْنَا قَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص)». رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ص224، رقم401 . قَالَ يُونُسُ: وَافَيْتُ الْعِرَاقَ فَوَجَدْتُ بِهَا قِطْعَةً مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ وَجَدْتُ أَصْحَابَ أَبِي عَبْدِ اللهِ (ع) مُتَوَافِرِينَ فَسَمِعْتُ مِنْهُمْ وَ أَخَذْتُ كُتُبَهُمْ، فَعَرَضْتُهَا مِنْ بَعْدُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) فَأَنْكَرَ مِنْهَا أَحَادِيثَ كَثِيرَةً أَنْ يَكُونَ مِنْ أَحَادِيثِ‏ أَبِي‏ عَبْدِ اللهِ (ع) وَ قَالَ لِي: «إِنَّ أَبَا الْخَطَّابِ كَذَبَ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللهِ (ع) لَعَنَ اللهُ أَبَا الْخَطَّابِ وَ كَذَلِكَ أَصْحَابَ أَبِي الْخَطَّابِ يَدُسُّونَ هَذِهِ الْأَحَادِيثَ إِلَى يَوْمِنَا هَذَا فِي كُتُبِ أَصْحَابِ أَبِي عَبْدِ اللهِ (ع)، فَلَا تَقْبَلُوا عَلَيْنَا خِلَافَ الْقُرْآن‏». رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ص224 . «إِذَا حَدَّثْتُمْ بِحَدِيثٍ فَأَسْنِدُوهُ‏ إِلَى الَّذِي حَدَّثَكُمْ فَإِنْ كَانَ حَقّاً فَلَكُمْ وَ إِنْ كَانَ كَذِباً فَعَلَيْهِ». الكافي، (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص52، ح7. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ نکته 2) تاریخچه راوی شناسی در اسلام: قرآن کریم اولین منبعی است که به وجود راویان فاسق تذکر داده و فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده‏اید، وقتی فاسقی برای شما خبری آورد در مورد صحت آن تحقیق کنید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ‏ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا» و طبیعی است که تلاش برای شناخت فسق و عدم فسق راوی مقدمه رعایت این دستور قرآنی است. و ائمه اطهار علیهم السلام اولین مصدری بودند که بعضی راویانِ غیر مورد اعتماد و مورد اعتماد را نام می‏بردند تا مردم بدانند به حدیث چه کسی اعتماد کنند و به حدیث چه کسی نه؛ مثل تایید وثاقت زراره و ابو بصیر و محمد بن مسلم و برید عجلی و یونس بن عبد الرحمن و دو نائبِ اول امام زمان علیه‌ السلام. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ . حجرات: 6. . «مَا أَحَدٌ أَحْيَا ذِكْرَنَا وَ أَحَادِيثَ‏ أَبِي‏ (ع) إِلَّا زُرَارَةُ وَ أَبُو بَصِيرٍ لَيْثٌ الْمُرَادِيُ‏ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ وَ بُرَيْدُ بْنِ مُعَاوِيَةَ الْعِجْلِيُّ وَ لَوْ لَا هَؤُلَاءِ مَا كَانَ أَحَدٌ يَسْتَنْبِطُ هَذَا، هَؤُلَاءِ حُفَّاظُ الدِّينِ وَ أُمَنَاءُ أَبِي (ع) عَلَى حَلَالِ اللهِ وَ حَرَامِهِ، وَ هُمُ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الدُّنْيَا وَ السَّابِقُونَ إِلَيْنَا فِي الْآخِرَةِ». رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ص136 – 137، رقم219. . سَأَلْتُ الرِّضَا (ع) فَقُلْتُ إِنِّي لَا أَلْقَاكَ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَعَنْ مَنْ آخُذُ مَعَالِمَ‏ دِينِي قَالَ: «خُذْ مِنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ». رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، ص483، رقم910. . «الْعَمْرِيُ‏ وَ ابْنُهُ‏ ثِقَتَانِ فَمَا أَدَّيَا إِلَيْكَ عَنِّي فَعَنِّي يُؤَدِّيَانِ وَ مَا قَالا لَكَ فَعَنِّي يَقُولَانِ فَاسْمَعْ لَهُمَا وَ أَطِعْهُمَا فَإِنَّهُمَا الثِّقَتَانِ الْمَأْمُونَان». ‏الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص330، ح1 ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ از همین روی، علماء شیعه در زمان اهل بیت علیهم السلام کتاب هایی درباره راوی شناسی نگاشتند تا راویان غیر مورد اعتماد از مورد اعتماد شناخته شوند؛ کاری که هم مطابق عقل بود و هم با فعل و تقریر معصومین به امضای شریعت رسید. این روش در غیبت صغری و کبری ادامه داشت و عالمان متعددی در این زمینه کتاب نوشتند که به کتاب «رجال» و «فهرست» معروف گشت. رجال به معرفی راویان می‏پرداخت و بررسی می‏کرد که راوی از کدام امام است، چه کنیه و لقبی دارد، از نظر مورد اطمینان بودن در چه سطحی قرار دارد، و فهرست به معرفی راویانی می‏پرداخت که در زمینه های مختلف دارای تالیف بوده اند و در ضمن آن به وثاقت راویان نیز اشاره می‏نمود. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
دوستان گرامی این کنفرانس ادامه دارد ... اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ ●● لـوح و قلـم ○○ بررسی روایت موسوم به وصیت در کتاب الغیبه شیخ طوسی رحمه الله دوازده مهدی بعد از دوازده امام قسمت دوم ↫ سید مهدی مجتهد سیستانی ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ پاسخ: سخنان رجالی ها درباره راویان به پنج صورت است: اول) اعتماد بر شهرتی که بین شیعه درباره بعضی راویان وجود داشته است. مثلاً سلمان و ابوذر و مقداد و ابو خالد کابلی و ابو حمزه ثمالی و زراره و ابو بصیر و محمد بن مسلم و هشام بن حکم و هشام بن سالم و یونس بن عبد الرحمن و حسن بن محبوب و فضل بن شاذان. اینها بزرگان درجه اول شیعه بوده‏اند که همه ایشان را می‏شناخته‏اند و اگر اسمشان در رجال ثبت شده، برای شناساندن به آیندگانی بوده که از عصر معصومین و این راویان بزرگ فاصله زیادی خواهند داشت. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ دوم) ثبت توثیقاتی که سینه به سینه از عصر خود معصومین علیهم السلام بدست رجالی‏ها رسیده است. مثلاً شیخ طوسی از شیخ مفید او از شیخ صدوق او از شیخ کلینی، مورد اعتماد بودن محمد بن یحیی العطار را گزارش می‏دهد. سوم) ثبت کتابی، به این معنا که مثلاً حسن بن فضال در کتابش گواهی داده که فلان راوی مورد اعتماد است و عیاشی از کتاب ابن فضال نقل کرده و شاگرد او از کتاب وی و نجاشی از کتاب او. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ چهارم) تایید وثاقت کسانی که خودشان آنها را دیده و می‏شناختند که شامل استادان و معاصران آنها می‏شود. پنجم) برداشت‏هایی که رجالی‏ها بر اساس قرائن و شواهد به آنها رسیده‏اند. این برداشت ها معمولاً مربوط به فساد عقیده و غلو می‏باشد و برای دیگران حجیت ندارد. بعد از این توضیح خاطر نشان می‏شویم: عموم سخنان رجالی‏ها مبتنی بر چهار صورت اول بوده، لذا اعتبار سخنان ایشان دچار خدشه نیست. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ سند سخنان رجالی‏ها: این سخنان یا سلسله سند دارد یا ندارد؛ اگر سلسله سند دارد، خوب تا وثاقت راویانِ همان سندها اثبات نشود سخنانشان درباره وثاقت دیگر راویان حجیت ندارد و لازمه این دور یا تسلسل است، و اگر سند ندارد، که حرف بی سند بی ارزش است. و اتفاقاً عموم سخنان آنها از همین قبیل است. پاسخ: همانطور که توضیح داده شد سخنانی که رجالی‏ها درباره راویان ثبت کرده‏اند دارای پنج صورت بوده است، صورت اول نیازی به سند نداشته چون آنقدر مشهور بوده‏اند که موجب اطمینان است، در صورت دوم و سوم هم چون وثاقت سلسله برای رجالی ثابت بوده، سخنان ایشان را در مورد راویان دیگر ثبت نموده است، و صورت چهارم هم که توثیقِ بلا واسطه می‏باشد. می‏ماند صورت پنجم که خود ما اعلام کردیم حجیت ندارد و فقط می‏تواند در حد یک قرینه ایفای نقش کند. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ اگر سخنان رجالی‏ها از روی حس بوده، چطور با هم بر سر وثاقت یک راوی اختلاف دارند و حتی گاهی یک نفر در دو کتابش دو نظریه متفاوت ارائه داده است؟ پاسخ: اولاً چنین مواردی بسیار کمتر از آنست که بتواند اصل اعتبار علم رجال را زیر سوال ببرد، ثانیاً اشتباه در هر فنی وجود دارد و این باعث نمی‏شود یک فن کلاً کنار گذاشته شود، ثالثاً این نوع اختلافات معمولاً مربوط به صورت پنجم یعنی برداشت‏های شخصی نسبت به فساد عقیده و اهل غلو بودن شخص می‏باشد، نه چهار صورت نخست. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ تعداد راویان احادیث خیلی بیشتر از افرادی است که رجالی‏ها نام آنها را ثبت کرده و توثیق نموده‏اند و به همین خاطر، احادیث راویان زیادی به علت مهمل یا مجهول بودن کنار گذاشته می‏شوند و به تبع آن دست ما از خیلی از روایات اهل بیت علیهم السلام کوتاه می‏گردد. 👇👇👇👇 ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ پاسخ: ما قبول داریم که کتاب رجال به تنهایی برای شناخت راویان مورد اعتماد کافی نیست، اما کافی نبودن به معنای باطل بودن نیست. پس ما تا آنجا که رجال برای دست یافتن به راویان مورد اعتماد کمک کند بر آن تکیه می‏کنیم، و هر جا که نتوانست از راه‏های دیگر استفاده می‏نماییم که در ادامه می‏آید. با این روش، بسیاری از راویان مهمل و مجهول جزء افراد مورد اطمینان قرار می‏گیرند، و تنها روایات آن عده که هیچ راهی برای اعتماد به ایشان وجود ندارد کنار گذاشته می‏شود. و البته نباید فراموش کرد که علت مجهول بودنِ خیلی از روات این است که شیعه نبوده‏اند، زیرا در میان راویان احادیث، افراد متعددی از فرقه زیدیه، واقفیه و سنی وجود داشته‏اند که چون از جامعه شیعه دور بوده‏اند ناشناخته مانده‏اند. در نتیجه کنار گذاشتن روایات چنین افرادی خدشه‏ای به دین و مذهب وارد نمی‏کند، بلکه بر عکس، اعتماد کردن به عده‏ای از همین راویان باعث شده احادیث فراوانی که بر خلاف مذهب فقهی و اعتقادی شیعه بوده، در لا به لای کتب شیعه ثبت شود و بستر مناسبی برای سوء برداشت و سوء استفاده بر ضد این مذهب شریف گردد. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥