eitaa logo
تکه هایی از سیاهه
91 دنبال‌کننده
291 عکس
89 ویدیو
3 فایل
اینجا یک دفترچه یادداشت مجازی است برای انتشار تکه‌هایی از سیاهه‌ی کتاب ها با واگویه‌های بلندبلندِ گاه‌گاهی... تذکری بود اینجا درخدمتم: @Smmh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
تا روز ظهور تقسیم بندی تمام میشود ها برای اسرائیل می‌مانند و برای پسرفاطمه و ایران‌اسلامی
«طلاب قم، در اندیشه کوچ به نجف» اساتید و فضلای حوزه قم که خود را از تحصیل بی نیاز نمی دانستند و از طرفی در قم کسی نبود که بتوانند از حوزۀ درس او بهره جویند، بر آن شدند که به منظور استفاده از حوزۀ درس امام خمینی روانه نجف شوند. اندیشه کوچ کردن به نجف در میان دانش پژوهان روحانی قم که به طور غیر مستقیم از طرف رژیم شاه نیز در این باره تحریکاتی به عمل می‌آمد آن حوزه را با و بی ثباتی روبه رو کرد و این خواسته دیرینه رژیم شاه بود چون از آن حوزه ضربه‌های سنگینی خورده بود. ، ص۲۵۱ @siyahe
«امام مانع کوچ روحانیت از قم به نجف شد» بردن امام خمینی به نجف اشرف نیز میتوانست به این نقشه دیرینه شاه و عوامل استعمار کمک کند. امام از جنب و جوشی که در میان روحانیان قم جهت کوچ کردن به نجف پدید آمده بود احساس نگرانی کرد و طی و با واقع بینی ویژه خود از عموم روحانیان حوزه علمیه قم خواست که سنگر مبارزه در ایران را خالی نگذارند و در و تأکید کرد که در اولین فرصت به حوزه علمیه قم و در میان آنان خواهد آمد. ، ص۲۵۲ @siyahe
«توطئه‌های رژیم برای درهم ریختن حوزه قم» تاسیس دانشکده معقول و منقول استخدام روحانیان جهت دفتر ازدواج و طلاق تاسیس دار الترویج سپاه دین ... فشار به حوزه علمیه قم از راه سربازی محصلان علوم اسلامی و یورش پی در پی به مراکز علمی روحانیت و زدن و بستن و به زندان کشیدن دانش پژوهان روحانی از جمله توطئه هایی بود که رژیم شاه برای در هم ریختن اساس حوزه علمیه قم به کار می‌بست. ، ص۲۵۲ @siyahe
«نقشه‌ای برای از مرجعیت انداختن امام» عوامل و ایادی استعمار و ارتجاع در نجف انتظار موضع‌گیری تند و پرخاشگرانه در اولین سخنرانی امام در نجف داشتند که سپس با برچسب «آخوند سیاسی» او را در حوزه ساقط کنند. لکن از موضع تاکتیکی او در اولین نطق، سخت در شگفت ماندند. تمام نیروی خود را به کار گرفتند تا او را جامعه عراق به انزوا بکشانند و برای پیشبرد نقشه خود تعدادی از کارآزموده های زبردست حوزه را واداشتند که در درس امام شرکت کنند و با ایراد و اشکال بکوشند طبل بیسوادی را علیه او به صدا در بیاورند و او را برای برای همیشه از سطح مراجع و علما پایین بیاورند. ، ص۲۵۴ @siyahe
«اعتراف روحانیت نجف به مقام علمی امام» از این رو با شروع درس امام، کار آزموده‌های مجامع علمی و روحانی نجف که در بحث و ایراد و اشکال و کوبیدن حریف تخصص ویژه داشتند، به حوزه درس امام هجوم آوردند، تا با اشکال تراشی ها نکته گیری ها و به کار انداختن فوت و فن ویژه خود به اصطلاح کار امام را یکسره کنند. آنان را عقیده بر این بود و عمری چنین آموخته بودند کسی که در حوزه علمیه نجف تحصیل نکرده باشد اساساً عالم و مجتهد نیست از این رو مغرور بودند که امام چون فارغ التحصیل حوزه نجف نیست نمیتواند در برابر محققان و کاوشگران مقاومت کند و زود از پا در می آید! امام درس رسمی خود را از مکاسب محرمه آغاز کرد و درهای تازه ای از ژرفای دانش خود را بر روی دانش پژوهان حوزه نجف گشود و مطالب ارزنده و ناشنیده ای به حوزه علمیه نجف عرضه کرد که بسیاری از علمای فارغ التحصیل و بی نیاز از تحصیل را به شگفتی واداشت و بهت زده کرد تا آنجا که بعضی از مقامات برجسته روحانی آنگاه که در حوزه درس امام حضور یافتند، صریحاً اعتراف کردند: دریافتیم که خیلی مطالب علمی و پر ارزش است که ما نشنیده‌ایم، نیز پیش از تشریف فرمایی ایشان به نجف اشرف ما خود را فارغ التحصیل پنداشته گمان میکردیم که از تحصیل بی نیازیم؛ لیکن وقتی در محضر آیت الله خمینی حاضر شدیم فهمیدیم که هنوز باید درس بخوانیم... ، ص۲۵۵ @siyahe
«سوء استفاده رژیم شاه از ضریح حضرت اباالفضل علیه السلام و آقای حکیم» همزمان با ورود و اقامت امام در نجف ضریح حضرت ابوالفضل(س) که به همت مردان نیکوکار اصفهان ساخته و آماده شده بود برای حمل به عراق آماده گردید. شاه و دربار که همیشه درصدد بهره گیری شخصی از هر گونه مراسم مذهبی بودند و بدون کوچکترین عقیده و ایمانی، معتقدات ملت اسلام را به بازی می گرفتند فوراً دست به کار بهره برداری از مراسم حمل ضریح حضرت ابوالفضل(س) به عراق شدند و با بوق و کرنا کوشیدند وانمود کنند که ضریح مزبور «به امر ملوکانه» و «از دسترنج مبارک خاندان سلطنت ساخته شده است و از طرفی به منظور سوء استفاده از موقعیت و وانمود کردن این موضوع عاری از حقیقت که او با شاه موافق و همراه است، عکس آن مرحوم را در کنار عکس شاه مونتاژ کرده در سراسر کشور پخش کردند و مردم را مجبور می کردند که عکس مزبور را در مغازه های خود نصب کنند و در پیشاپیش ضریح حضرت ابوالفضل(س) نیز حرکت می دادند. ضریح حضرت ابوالفضل(س) را از اصفهان تا کرمانشاه همراه با عکس مونتاژ شده حکیم و شاه و با کارگردانی ساواک گرداندند و سرانجام در روز ۲۹ آبان ماه ۱۳۴۴ با شعار ضد اسلامی «جاوید شاه» وارد بغداد کردند. در بغداد نیز سفارت ایران تدارکات و بهره برداریهای لازم را از این مراسم به نفع شاه و رژیم به عمل آورد و شماری از ایرانیان مقیم عراق را همراه با کارمندان و مأموران سفارت به اسم استقبال از ضریح حضرت ابوالفضل (س) به تبلیغ به نفع رژیم شاه واداشت؛ و با این وضع ناروا و توهین آمیز و جسارت به مقام والای حضرت عباس بن علی (ع) ضریح را به کربلا بردند و برای شاه مدیحه سرایی ها و بهره برداریها کردند. ، ص۲۵۹ @siyahe
«رنج امام از سوء استفاده از ضریح حضرت اباالفضل علیه السلام» امام رنج درونی خود را در جریان ضریح چنین بازگو کرده است: «راجع به ضریح و سوء استفادههایی که از آن کردند، با آنکه برایم خیلی سنگین بود صبرت و في العين قضى و في الحلق شجی. انا لله و انا اليه راجعون...». این موضع امام در جریان ضریح که در نامه خصوصی آورده شده بود به سرعت در میان مردم پخش شد و بر سر زبان ها افتاد و نفرت و انزجار آنان را نسبت به رژیم شاه فزونی بخشید. این تنها در جریان ضریح نبود که نظر و موضع امام بدین وسیله انتشار یافت و به توده ها آگاهی داد بلکه در هر جریانی از جریانات روز، برنامه به این صورت بود. مقامات روحانی بویژه مجاهدان راستین حوزه علمیه قم با نامه، پیام و پیک، امام را در جریان مسائل روز می گذاشتند و رهنمودهای لازم را دریافت می کردند و به مردم میرساندند و در استواری ارتباطات امام با امت، نقش بسزایی داشتند. چنانکه در یکی از گزارشهای ساواک منعکس است. ، ص۲۶۰ @siyahe
. این کتاب را در اوایل نوجوانی، شاید کلاس هفتم، به پیشنهاد فرمانده بسیج مان مطالعه کردم... پنجره جدیدی از و به رویم باز شد. شاید اگر بخواهم به اولین مرتبه‌ای (بعد از روضه ها و مراسمات محرم در کودکی) که عمیقاً به در خود به عنوان یک نرم و سخت برای ظلم ستیزی اشاره کنم روزهایی بوده که همین کتاب را ورق میزدم. @siyahe
«پایان دادن به تبعیض نژادی در نجف» امام در اولین ماه رمضان اقامت خود در نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ بین عموم روحانیان و محصلان حوزه علمیه نجف اعم از ایرانی ،افغانی ،پاکستانی هندی عرب و سایر کشورها وجوهی به عنوان مساعدت به طور مساوی تقسیم کرد و به هر نفر اگر دارای همسر بود دو دینار و گرنه یک دینار که معادل ۲۰ و ۴۰ تومان آن روز ایران بود پرداخت که بازتاب وسیع و شگفت آوری در سطح حوزه داشت و برای مدتی افکار را به خود جلب کرد و در هر مجلس و محفلی از آن سخن می رفت، زیرا برای اولین بار بود که مرجع تقلیدی در حوزه نجف بین روحانیان ایرانی و غیر ایرانی در تقسیم وجوهات فرق نمیگذاشت و همه را به طور مساوی مینگریست، این در حقیقت نخستین گامی بود که در حوزه علمیه نجف جهت در هم شکستن تبعیض نژادی برداشته می شد. این عمل اسلامی و انسانی ،امام جایگاه والایی برای او در دل عموم روحانیان و محصلان کشورهای اسلامی در نجف اشرف به وجود آورد و محبوبیت ژرف و عظیمی را در پی داشت. محصلان محروم و بی پناه غیر ایرانی بویژه افغانی و پاکستانی که سالیان درازی در حوزه نجف به جرم افغانی و پاکستانی بودن تحقیر شده بودند به امام رو آوردند و او را برای مستضعفان و بی پناهان، پشتیبان و یاور یافتند از حمایتی که امام با این عمل ارزنده و برجسته از آنان کرده بود، نیرو گرفتند، جرأت پیدا کردند و از آنکه سالیان درازی به جرم ایرانی نبودن تحقیر شده بودند و درست نصف شهریه محصلان ایرانی را دریافت داشته بودند سخت خشمگین شدند در مقام اعتراض برآمدند و برای گرفتن حق خود و پایان دادن به تبعیض نژادی در حوزه نجف دست به شورش زدند و کشمکش شدید و تندی با اطرافیهای بعضی از علمایی که در نجف با تبعیض، شهریه میدادند پیدا کردند و سرانجام آنگاه که امام به جای تقسیمی گاه و بیگاه، رسماً به شهریه دادن پرداخت و به عموم افراد حوزه بدون تبعیض و به طور مساوی ماهانه داد، دیگر علما نیز ناچار شدند به آن رسم غلط و غیر اسلامی که سالیان درازی بود در آن حوزه حاکم بود پایان دهند و به عموم افراد حوزه به طور مساوی ماهانه بپردازند. ، ص۲۷۱ @siyahe
بعضی از دوستان دغدغه مند و انقلابی برای کردن ، به دلایلی چون خرید سیسمونی و... کاری کردند که در چشم توده مردم و جوانان و مریدان مصافی و... پور بشود جبهه انقلاب!!! منتظر باشید! منتظر روزی که هزینه بزرگ کردن امثال رائفی پور را با چشم هم ببینیم! خطر برای جبهه انقلاب روز به روز در حال شدت یافتن است! بیچاره آنهایی که به جای انقلابی و مهذب و بصیر دنباله رو این برادر شده اند! بیچاره جبهه‌ی انقلابِ بدون یزدی! رحمة الله علیه و احشرنا معه؛ @siyahe
تکه هایی از سیاهه
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ طبق توصیه های عالمانه و نگاه عمیق و راهبردی یکی از اساتید «دامت برکاته» بر
خرده می‌گرفتند طعنه میزدند مسخره میکردند رفقای انقلابی ام حتی... که چرا به قالیباف رای دادید... خطر امثال رائفی پور و رسایی را حس کرده بودیم شما به گوشتان نرفت! حالا آقاییِ رائفی پور بر جبهه انقلاب را نوش جان کنید!!!!
نائب الامام العصر : الان هم ماواقعاً بدیل و عدیلی برای مجموعۀ كتابهای شهیدمطهری رضوان الله تعالی علیه نداریم و با اینكه كارهای خوبی هم شده بلاشك از لحاظ اهمیت و تأثیرگذاری و جذابیت و اِتقان هنوز هم در بالاترین سطح قرار دارد.(1382/12/18) كتابهای شهیدمطهری قابل مردن وتمام شدن نیست.(1370/2/11) @siyahe
امام‌صادق علیه‌السلام: جزع‌مکن از تنهایی، خود را بدان عادتبده زیرا برادران فاسدشده‌اند و اگر به‌قلب آن‌ها بنگری میبینی پر از زهرِسیاه است ارشادالقلوب دیلمی،باب۲۵
«همدستی شریعتمداری با رژیم علیه حوزه‌ها» در این شرایط که حوزه علمیه قم به مبارزات خود علیه رژیم شاه شدت بخشیده بود و تلاش داشت که افکار ملت ایران را علیه مجلس مؤسسان و نیابت سلطنت فرح و نیز لایحه حمایت خانواده بشوراند و نهضت را موج تازه ای بخشد در محافل روحانی قم و تهران شایع شد که آقای شریعتمداری با برنامه و آیین نامه وزارت آموزش و پرورش در مورد امتحانات محصلان علوم اسلامی موافقت کرده است![۱] این شایعه مایه نگرانی روحانیان متعهد حوزه علمیه قم گردید و آنان را بر آن داشت که برای پیشگیری از هر گونه ،سازش کرنش و بند و بست پشت پرده موضع خود را در برابر این جریان مشخص و آشکار کنند و به رژیم شاه و عوامل آن اجازه دخالت در سرنوشت حوزه ها و روحانیت را ندهند. آنان این موضع خود را طی اعلامیه ای زیر عنوان هیهات منا الذلة» روشن کردند. پیش نویس اعلامیه مزبور نیز توسط نگارنده تدوین شد و با موافقت جمعی از اساتید و همرزمان روحانی چاپ و پخش گردید. پاورقی: [۱] پس از پیروزی انقلاب اسلامی که توانستم به اسناد ساواک دست پیدا کنم دریافتم که این شایعه حقیقت داشته است و آقای شریعتمداری ضمن گفتگو با رئیس ساواک ،قم، نه تنها برنامه امتحانات محصلین علوم اسلامی از طرف وزارت آموزش و پرورش را پذیرفته است بلکه صریحاً به ساواک توصیه کرده است طلابی را که زیر بار امتحانات وزارت آموزش و پرورش نرفتند، به نظام وظیفه اعزام کنند. مشروح این جریان و سند آن را در کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ از این نگارنده، ص ۷۸ ـ ۸۳ مطالعه کنید. ، ص۳۰۳ @siyahe
«در گذشت دکتر محمد مصدق» «وحشت‌زدگی جبهه ملی، نهضت آزادی و حزب ملت ایران در مقابل ساواک» به دنبال درگذشت دکتر محمد مصدق در ۱۴ اسفندماه ۱۳۴۶ روحانیان مبارز درصدد برآمدند که از این فرصت نیز جهت ضربه زدن به رژیم شاه بهره گیری کنند و به مناسبت در گذشت او اعلامیه مشترکی با اعضای جبهه ملی نهضت آزادی و حزب ملت ایران صادر نمایند. برای این منظور میان آقای ربانی شیرازی و آقای داریوش فروهر ملاقاتی به عمل آمد. در این نشست که نگارنده نیز حضور داشت آقای فروهر پیشنهاد صدور هر گونه اعلامیه ای را بکلی رد کرد و اظهار داشت: چون در شرایط فعلی ساواک شاه آماده است که هر گونه واکنشی را بشدت سرکوب کند، جبهه ملی و نهضت آزادی و نیز حزب ملت ایران به این نتیجه رسیده اند که نیروهای خود را به خاطر صدور اعلامیه ای نباید از دست بدهند از این رو حتی از برگزاری مجلس فاتحه برای مصدق خودداری ورزیدند؛ زیرا ساواک موافق نبود آقای فروهر با آنکه به ظاهر موضع مسالمت آمیز و سازشکارانه جبهه ملی» و «نهضت آزادی» را در برابر رژیم شاه بشدت محکوم میکرد و ادعا داشت که حزب ملت ایران به رهبری او در هر شرایطی به مبارزه ادامه میدهد اما در عمل راه و اندیشه همسنگران خود را در جبهه ملی و هضت آزادی» دنبال میکرد بنابراین در درگذشت مصدق کوچکترین واکنشی از طرف هواداران او نشان داده نشد نه مراسم تشییع و فاتحه برای او برگزار کردند و نه اعلامیه ای به مناسبت درگذشت او منتشر ساختند. تنها در چهلمین روز درگذشت مصدق مراسمی از طرف بازماندگان او در احمد آباد برگزار شد. در این مراسم شماری از اعضای جبهه ملی»، «نهضت آزادی» و «حزب ملت ایران شرکت داشتند، لیکن آنچنان مرعوب و وحشتزده بودند که به خود جرأت ندادند تا نام مصدق را بر زبان بیاورندا و حتی اعلام نکردند که این مراسم به چه مناسبتی برگزار شده است! تنها آیاتی از کلام الله مجید قرائت شد آنگاه دکتر غلامحسین مصدق پشت میکرفون رفت و یادداشتی را که در دست داشت قرائت کرد متن آن یادداشت به این مضمون بود: از خانمها و آقایان محترم که قدم رنجه، فرموده در این مراسم شرکت کرده اند صمیمانه سپاسگزاری میشود. در این مراسم از روحانیان آقای شجونی و نگارنده شرکت کرده بودند. ساواک شاه برای شناسایی و تعقیب نگارنده، هنگام بازگشت از مراسم احمد آباد، به طور سری عکسی گرفته و در پرونده نگارنده بایگانی کرده است. (سند شماره۱۲۹) ، ص۳۰۸ @siyahe
«نخستین اعلامیه امام از تبعیدگاه» امام خمینی با وجود مشکلات و ناهمواریهای بسیاری که بر سر راه خود داشت، درصدد برآمد تا توده های مبارز و مسلمان ایران را دریابد و به ایشان روحیه ای تازه بخشد و مبارزه را به طور رسمی و علنی دنبال کند و ملت مسلمان ایران را در مبارزه بر ضد رژیم شاه و استکبار جهانی به طور رسمی و مستقیم از تبعیدگاه رهبری نماید و با این کار مشعلی را که فراراه توده ها نهاده است. فروزانتر و پرفروغ تر سازد و پایه های نهضت اسلامی ایران را هر چه بیشتر استواری بخشد. از این رو، امام نخستین اعلامیه خود را پس از تبعید از ایران در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۴۶ (۱۳) محرم (۱۳۸۷) خطاب به حوزههای علمیه صادر کرد و به دنبال آن نامه سرگشاده ای نیز برای امیرعباس هویدا که شاغل مقام نخست وزیری در آن روز بود فرستاد. در پیام به حوزههای علمیه ضمن فراخواندن فرزندان روحانی خود و عموم مردم ایران به پایداری و بردباری سخن آخر را بیان فرمود و راه هر گونه بهانه سهل انگاری، سازشکاری و عقبگرد را بکلی بست. به آنان هشدار داد که جز راه مقاومت و پایداری، ایثار و فداکاری، راهی باقی نمانده است. ، ص۳۰۸ @siyahe
«، رسالت تاریخی بوده است.» در پیام دیگری خطاب به امیرعباس هویدا با صراحت و قاطعیت به افشاگری می پردازد و روی جرم ها، قانون شکنی ها و بیدادگری های رژیم ایران یکی پس از دیگری انگشت می گذارد. خیانت های آنان را به اسلام و ایران یکایک بر می شمرد و بر جشنهای ضد اسلامی که هر روز به هر مناسبتی بر ملت محروم و فقیر ایران تحمیل میشود اعتراض می کند. بار دیگر رسالت تاریخی خود را درباره فلسطین اشغال شده و مبارزه با اشغالگران صهیونیسم دنبال می کند و به همکاری شاه با صهیونیسم و باز گذاشتن دست آژانس یهود در ایران اعتراض کرده، آن را محکوم می کند: ...با اسرائیل دشمن اسلام و آواره کننده بیش از یک میلیون مسلمان بی پناه پیمان برادری نبندید، عواطف مسلمین را جریحه دار نکنید دست اسرائیل و عمال خائن آن را به بازار مسلمین بیش از این باز نکنید اقتصاد کشور را به خاطر اسرائیل و عمال آن به خطر نیندازید، فرهنگ را فدای هوس آنها نکنید، ...از قهر خدا بترسید، از قهر ملت بهراسید... ، ص۳۱۱ @siyahe
با تمام وجود گرفتنِ زمینه‌های را درک میکنم... و با تمام وجود نگرانم که در این نهضت و بیداری و قیام از دانشجویان آمریکایی و... جا بمانم! هرکس چنین نگرانی دارد باید مراقب و آن باشد! @siyahe
فردای عملیات زخمی بوده روزه بوده با نخودچی و کشمش و آب گرم درون قمقمه افطار میکند! @siyahe
+فکر می‌کنی سحر شده؟ - آره و ما مجبوریم روزه بگیریم +آره اما بدون آب؟ - یک سرم فیزیولوژی یک لیتری دارم، میتونیم بخوریم + تو سرم داشتی و هیچی نگفتی؟ بیارش بخوریم، هیچی نمیشه و کوله رو از دستم گرفت... @siyahe
+ تو آب پیدا نکردی؟ - نه متأسفانه، قمقمه‌ها هم تشنه بودند! @siyahe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تیزر جالب پذیرش حوزه علمیه ┄┅══✧❁🇮🇷❁✧══┅┄
- خورپف میکنند، حتماً زنده اند + آره چه جورم زنده ایم. - سحری خورده اید؟ + جواب دادم نه - بیچاره‌ها امروز باید بی سحری روزه بگیرید، اذان گفته اند!! @siyahe