eitaa logo
شاخه جوانان بهشت 💪🏻
91 دنبال‌کننده
697 عکس
69 ویدیو
24 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اصل تلاش رو تو زندگی همه‌ی شهدا می‌بینیم... اول از همه خطاب به خودم میگم؛ زشته ما تلاش نکرده بگیم نمیشه... @sjb_esf
🔸مصطفی از آنهایی نبود که نور بالا بزند، اما روحیه و حالات طلبگی داشت. به قول خودمان زی طلبگی داشت. سنش از من کمتر بود، با این حال هر دویمان طلبه پایه یک بودیم. سال ۱۳۸۲ بود که در حوزه علمیه حضرت موسی بن جعفر ع دیدمش. ما را در حجره‌های مختلف دسته‌بندی کردندـ بعداً خود طلبه‌ها بر اساس میزان گرایش و سلیقه جابجا شدند. حجره ما بسیجی داشت. مصطفی هم با ما بود و بسیجی. چقدر هم که عرق کار فرهنگی داشت. از علامه طباطبایی نقل می‌کرد که:" طلبه برای اینکه بخواد مفاهیم اسلام را اشاعه بده، باید درس رو یاد بگیره و همون روز اونو برای دیگران توضیح بده." مصطفی از همان پایه یک این کار را انجام می‌داد، بی‌آنکه وارد مباحث تخصصی حوزه شده باشد. گاهی از کتابخانه حجره کتاب‌های مناسب بچه‌ها را پیدا می‌کرد. بعد از اتمام کلاس‌ها به بسیج می‌رفت و مطالب کتاب را به بچه‌ها یاد می‌داد. همه فکر و ذهنش کار فرهنگی بود برای بچه‌ها. میثم نوری‌سلطان پ.ن؛ دقت کنین! به چی؟ خودتون می‌فهمید. 🔎 @sjb_esf
🔸هیچ وقت نمی‌شد او را پیش بینی کرد. 🥖🩴با دمپایی رفته بود سر کوچه نان بخرد. منتظرش بودیم. تلفن زنگ زد و مادرش جواب داد. همونجور که گوشی به دست به نقطه‌ای ماتش برده بود، با تعجب پرسید:"با دمپایی؟" تلفن که قطع شد، هنوز متعجب ما را نگاه می‌کرد. گفت:"مصطفی بود." حالا ما هم تعجب کردیم و منتظر بودیم. ادامه داد. مصطفی گفت:"نگران نباشید. دارم برای کمک به بم میرم."📞 سال اول حوزه بود که بم زلزله شد. رفته بود نان بخرد اما سر از فرودگاه درآورده بود. یکی از بچه‌های هلال احمر شهریار را در فرودگاه دیده بود و به واسطه او، سوار هواپیما شده بود؛ آن هم با دمپایی. محمد صدرزاده ✒️پ.ن از این به بعد سعی داریم یه سری نکات ریز هم اضافه کنیم که امشب شروع شد. @sjb_esf
سلطان سلام همسایه 13_mixdown.mp3
4.49M
🔸دزدی از باغ... 😳شکل جدید محتوای سلطان سلام همسایه رو می بینید. قراره کلی اتفاق جالب رقم بزنیم... @sjb_esf
سلطان سلام همسایه۱۵.m4a
2.13M
🔸این آقا مهرداد از اونایی بوده که شهید صدرزاده خیلی تغییرش داده و کلی ماجرا با هم دارن... @sjb_esf
🔸در شهریار دیده شده بود چند جوان خال بازی می‌کنند. برای اینکه مردم را هم ترغیب کند یکی پول وسط می‌گذاشت و برنده می‌شد. مصطفی یکی از آن‌ها راگرفت و به جای اینکه به نیروی انتظامی تحویل بدهد، به کله پزی پدر آن فرد رفت تا پدرش را نصیحت کند.گفت: "توی دم و دستگاه تو انقدر کار نیست که بچه‌ات مشغول بشه و سر خیابون قمار بازی نکنه؟" پدرش همراه بود. مصطفی پسر را هم تشویق کرد تا پیش پدرش کار کند. قاعده این بود که وقتی کسی را می‌گرفتیم، زنگ می‌زدیم نیروی انتظامی قمار باز چه نکرد و بیشتر به فکر تربیتش بود. پ.ن؛ سلام به همگی مخصوصا به اونایی که تو نظر سنجی شرکت کردن😤 @sjb_esf
سلطان سلام همسایه 17.mp3
6.37M
🔸تـــــجـــــدیـــــــــد این یک بخش از ماجرای مهرداد با آقا مصطفی است... پ.ن؛ یه چیز بگم بخندیم: هنرمند ناشناس😂 چقدر کارگروه ما ناشناسه اصلا @sjb_esf
سلطان سلام همسایه قسمت 18.mp3
7.73M
🔸سلطان برگشته!؟ 🥳 این شما و این سلطان سلام همسایه پس از وقفه های فراوان... پ.ن؛ سعی می کنیم به بحث شاخ و برگ بدیم... همچنین کپی رایت رو رعایت کنیم🙃 @sjb_esf
سلطان سلام همسایه 19_mixdown.mp3
3.84M
🔸سلطان سلام همسایه قسمت ۱۹ باید کجای این جهان بایستم؟ سوال مهمی که همه‌ی آدمای بزرگ از خودشون پرسیدن... @sjb_esf
سلطان سلام همسایه 20.mp3
4.22M
🔸سلطان سلام همسایه قسمت 20 یه جمله‌ای در اینباره خود شهید می‌گن ؛ اون گمشده‌ای که من دنبالش می‌گردم اینجا نیست... @sjb_esf