🔎 #کلام_نور
🔎 #من_غدیری_ام
🔖هذا اَخی وَ وَصِیّی وَ خلیفَتی مِن بَعدی فَاسمَعموا لَهُ و أَطیعوا.
✍️ پیامبر اسلام(ص): این علی برادر و جانشین من و خلیفه بعد از من بر شما است. گوش به فرمان او باشید و از وی اطاعت نمائید.
👈 تاریخ طبری، ج ٢، ص ٣٣١.
4_191694354744607027.mp3
9.63M
🔉 نمایشنامه #شبهای_پیشاور : قسمت 6⃣
🔸پیشنهاد می کنم، حتما سریال صوتی شبهای پیشاور که در موضوع شبهاتی که از سوی مخالفین شیعه مطرح می شود رو گوش کنید
#شبهات_ولایت
#شبهای_پیشاور
#پادکست
4_191694354744607037.mp3
8.39M
🔉 نمایشنامه #شبهای_پیشاور : قسمت 7⃣
🔸پیشنهاد می کنم، حتما سریال صوتی شبهای پیشاور که در موضوع شبهاتی که از سوی مخالفین شیعه مطرح می شود رو گوش کنید
#شبهات_ولایت
#شبهای_پیشاور
#پادکست
4_191694354744607042.mp3
18.56M
🔉 نمایشنامه #شبهای_پیشاور : قسمت 8⃣
🔸پیشنهاد می کنم، حتما سریال صوتی شبهای پیشاور که در موضوع شبهاتی که از سوی مخالفین شیعه مطرح می شود رو گوش کنید
#شبهات_ولایت
#شبهای_پیشاور
#پادکست
4_191694354744607043.mp3
12.72M
🔉 نمایشنامه #شبهای_پیشاور : قسمت 9⃣
🔸پیشنهاد می کنم، حتما سریال صوتی شبهای پیشاور که در موضوع شبهاتی که از سوی مخالفین شیعه مطرح می شود رو گوش کنید
#شبهات_ولایت
#شبهای_پیشاور
#پادکست
4_191694354744607044.mp3
11M
🔉 نمایشنامه #شبهای_پیشاور : قسمت 0⃣1⃣
🔸پیشنهاد می کنم، حتما سریال صوتی شبهای پیشاور که در موضوع شبهاتی که از سوی مخالفین شیعه مطرح می شود رو گوش کنید
#شبهات_ولایت
#شبهای_پیشاور
#پادکست
هدایت شده از مسجد امام هادی علیه السلام
🌿متن حدیث :
مَا رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ اَلْكُلَيْنِيُّ فِي كِتَابِ (اَلرَّسَائِلِ) عَمَّنْ سَمَّاهُ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: أَنَّ اَلرَّجُلَ يَجِبُ أَنْ يُفْضِيَ إِلَى إِمَامِهِ مَا يَجِبُ أَنْ يُفْضِيَ بِهِ إِلَى رَبِّهِ قَالَ: فَكَتَبَ: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ، فَإِنَّ اَلْجَوَابَ يَأْتِيكَ
🌿ترجمه حدیث :
محمد بن يعقوب كلينى در كتاب(الرسائل)از كسى كه وی را نام برده است نقل نموده كه گفت : بحضرت ابى الحسن عليه السّلام (امام هادی علیه السلام) نوشتم كه : همانا مردى دوست دارد كه مطالب و حوائج خود را بامام خود عرضه بدارد ، آنچنان كه دوست دارد كه بر پروردگار خود عرضه بدارد(تكليف او چيست و چه بايد بنمايد)گويد : در جوابم مرقوم داشت كه : اگر ترا حاجتى باشد لبهاى خود را حركت ده كه جواب براى تو خواهد رسيد.
🌿شرح حدیث :
آیة الله بهجت می فرمودند : {نقل به مضمون} اولین گوشی که صدای ترا می شنود گوش خود توست ولی اشراف و ولایت امام آنقدر گسترده است که قبل از گوش تو به گوش امام می رسد بلکه امام از خطورات قلبی نیز باخبرست
🌿سند حدیث :
کشف المحجة لثمرة المهجة ج ۱، ص ۲۱۱
عنوان باب : [فوائد الأصول في بيان هذه الأصول] > [الفصل بيان بعض الأمور المتعلقة بالإمام المهدي عليه السلام و طرح بعض الشبهات في غيبته]
🌷🌿کانال مسجد امام هادی علیه السلام ؛
@masjedemamhadialaihesalam
هدایت شده از مسجد امام هادی علیه السلام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی استاد حاتمی در شب ولادت
🌷امام هادی علیه السلام🌷
🌿معرفی مادران امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام
🌿بیان حکایت دو برادر در زمان امام جواد و امام هادی علیهما السلام
🌿 بیان دعاهایی در رفع گرفتاریها از زبان امام هادی علیه السلام
🌿نقل داستان شتر عصبانی و تفاوت عکس العملش نسبت به جمله ای که از طرف عمر و جمله ای که از طرف امیر المومنین ع به گوشش خوانده شد
🌷🌿کانال مسجد امام هادی علیه السلام :
@masjedemamhadialaihesalam
👌فضیلتی از حضرت امام هادی علیه السلام ...
▪️فی بصائر الدرجات: حدّثنا الحسین بن محمّد، عن المعلّی، عن أحمد بن محمّد بن عبداللَّه، عن محمّد بن یحیی، عن صالح بن سعید قال: دخلت علی أبی الحسن علیه السلام فقلت: جعلت فداک فی کلّ الاُمور أرادوا إطفاء نورک والتقصیر بک، حتّی أنزلوک هذا الخان الأشنع ، خان الصعالیک ! فقال: هاهنا أنت یابن سعید . ثمّ أومأ بیده فقال: اُنظر فنظرت فإذا بروضات أنقات ، وروضات ناضرات فیهنّ خیرات عطرات، وولدان کأ نّهنّ اللؤلؤ المکنون، وأطیارٌ وظباءٌ وأنهارٌ تفور فحار بصری والتمع وحسرت عینی فقال: حیث کنّا فهذا لنا عتید ولسنا فی خان الصعالیک
🔸صفّار رحمه الله در كتاب «بصائر الدرجات» از صالح بن سعيد نقل كرده است كه گفت: خدمت حضرت هادى عليه السلام رسيدم هنگامى كه متوكّل لعنت الله علیه آن حضرت را به سامراء دعوت كرده بود و در جاى نامناسبى منزل داده بود - به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم، اينها در همه امور قصد دارند نور فروزان شما را خاموش كنند و در حق شما كوتاهى كنند تا آنجا كه شما را در اين كاروانسراى بسيار زشت كه جاى فقيران و فرومايگان مى باشد ساكن نموده اند. امام عليه السلام فرمودند: تو در اين پايه از معرفت ما هستى و خيال مى كنى اين امور از قدر و منزلت ما مى كاهد. سپس با دست اشاره نمود و فرمود: نگاه كن چه مى بينى؟ چون نگاه كردم باغ هاى زيبا منظر و پر طراوتى مشاهده كردم كه در آن زنان نيكوكار خوش بو و نونهالانى كه همچون مرواريدى در پوشش بودند، و پرندگان زيبا و آهوهاى خوش خط و خال و نهرهاى جارى وجود داشت، ديدن اين منظره مرا به حيرت انداخت و چشمانم را خيره نمود. امام عليه السلام فرمودند: ما هر كجا باشيم چنين موقعيتى داريم و در حقيقت در «خان صعاليك» كه جايگاه فقيران و فرومايگان است نخواهيم بود.
📚بصائر الدرجات: ۴۰۶ ح ۷، كافى: ۴۹۸/۱ ح۲
📚 إعلام الورى: ۳۶۵
📚بحار الأنوار: ۱۳۲/۵۰ ح ۱۵ و علاّمه بزرگوار مجلسى رحمه الله شرح طولانى در ذيل اين حديث بيان فرموده است، به آنجا مراجعه كنيد.
📚مناقب ابن شهراشوب: ۴۱۱/۴،
📚كشف الغمّة: ۳۸۳/۲،
📚مدينة المعاجز: ۴۲۱/۷ ح۴
📚 الإختصاص: ۳۲۴، الإرشاد: ۳۲۴.
👌با عنایت حضرت امام هادی جل مقامه ...
▪️فی المناقب والخرائج: جعفر الفزاری، عن أبی هاشم الجعفری قال: دخلت علی أبی الحسن علیه السلام فکلّمنی بالهندیّة، فلم اُحسن أن أردَّ علیه وکان بین یدیه رکوة ملأ حصا، فتناول حصاة واحدة ووضعها فی فیه ومصّها ملیّاً، ثمّ رمی بها إلیّ فوضعتها فی فمی، فواللَّه ما برحت من عنده حتّی تکلّمت بثلاثة وسبعین لساناً أوّلها الهندیّة.
🔸ابن شهر آشوب رحمه الله در كتاب «مناقب» و قطب راوندى رحمه الله در كتاب «خرائج» از ابوهاشم جعفرى نقل كرده اند كه گفت: خدمت حضرت امام هادى عليه السلام شرفياب شدم، آن حضرت با من به زبان هندى سخن گفت، و من نتوانستم به خوبى پاسخ دهم در پيش روى آن حضرت سطل كوچكى بود كه پر از سنگريزه بود.
امام عليه السلام يكى از آن سنگريزهها را برداشت و در دهان مبارك خود نهاد و قدرى آن را مكيد، و سپس آن را به من مرحمت فرمود و من آن را در دهانم گذاشتم، بخدا قسم از نزد آن حضرت برنخاستم مگر اينكه با هفتاد و سه لغت مى توانستم سخن بگويم كه يكى از آنها هندى بود.
📚الخرائج: ۶۷۳/۲ ح۲
📚مناقب ابن شهراشوب: ۴۰۸/۴
📚 إعلام الورى: ۳۶۰
📚 بحار الأنوار: ۱۳۶/۵۰ ح ۱۷
📚 كشف الغمّة: ۳۹۷/۲
📚مدينة المعاجز: ۴۵۱/۷ ح ۳۴
💖 به مناسبت ولادت مولانا امام الاهادی علیه السلام.......
🔹روایت اول🔹
✅یکی از نگهبانان متوکل می گوید:
مرد شعبده بازی را از هند آورده بودند که کارهای خارقالعاده انجام می داد.
متوکل که دوست داشت امام هادی علیه السلام را خجالت زده کند،
به شعبده باز گفت:«اگر علی بن محمد را سرافکنده کنی هزار دینار خالص به تو میدهم.»
شعبده باز گفت:«دستور بده نان های سبک و نازکی بپزند و در سفره بگذارند و مرا کنار او جای بده.»
سفره گسترده شد. شعبدهباز کنار پشتیای که عکس شیری بر آن نقش بسته بود نشست.
هنگام غذا امام هادی علیه السلام دست برد که نانی بردارد اما با شعبده آن شخص، نان از زمین به هوا بلند شد. بار دیگر امام خواست نان دیگری بردارد که آن نان هم از سفره بلند شد و همه حضار در مجلس خندیدند.
در این هنگام امام هادی علیه السلام دست خویش را به پشتی زد و به نقش شیر روی پشتی فرمود:«این مرد را بگیر.» در همان لحظه نقش شیر به صورت شیر درنده ای زنده شد و بیرون پرید و آن مرد را بلعید، آنگاه باز سر جای خودش قرار گرفت و مثل سابق به صورت نقشی درآمد.
همگان متحیر شدند. امام هادی علیه السلام برخاست تا از مجلس خارج شود. متوکل گفت:«درخواست می کنم بنشینید، و این مرد را دوباره برگردانید.»
امام فرمود:
«سوگند به خدا دیگر او را نمیبینی، آیا میخواستی دشمنان خدا را بر #اولیاء خدا مسلط می کنی؟»
و از مجلس متوکل خارج شد و از آن مرد شعبده باز دیگر اثری دیده نشد.
📚: بحارالانوار، ج 50، ص 146، شماره 30
✅از معجزات امام هادی علیه السلام.......
🔹روایت دوم🔹
دعای امام هادی علیه السلام و شفای بیمار
ابوهاشم جعفری میگوید:
مردی در شهر سامراء به بیماری پوستی بَرَص مبتلا شد،
تا آنجا که زندگی بر او تلخ و ناگوار گشت. روزی یکی از دوستانش به نام ابوعلی فهری به او گفت:
«اگر خدمت امام هادی علیه السلام بروی و از او بخواهی برایت دعا کند، انشاءالله بیماریات خوب شود.»
این شخص بیمار روزی هنگام بازگشت امام هادی علیه السلام از خانه متوکل، در مسیر راه امام نشست و همین که چشمش به امام افتاد برخاست که نزدیکش شود و از او درخواست دعا کند، اما امام سه بار به او فرمود:«خداوند تو را عافیت عنایت فرماید.»
ابوعلی فهّری به مرد بیمار گفت:
«امام برایت دعا کرده است پیش از آنکه از او بخواهی. برو که حتماً بهزودی خوب می شوی.»
مرد بیمار به خانه اش برگشت، شب خوابید و صبح که از خواب برخاست هیچ نشانی از بیماری بر پوستش نبود.
📚 بحارالانوار، ج 50، ص 145، ح 29