#حفظ_آرامش
#امام_خمینی_ره
زمانی که خواستند خبر فوت حاج آقا مصطفی را به ایشان بدهند گفتند که : حاج آقا مصطفی حالشان خوب نیست و به بیمارستان رفته ، ایشان گفتند که می خواهم به ملاقاتش بروم گفتند ملاقات را دکتر ممنوع کرده ایشان گفتند اگر مصطفی مرده به من بگویید و برادران به گریه افتادند و امام فهمیدند و فرمودند : انا لله و انا الیه راجعون امید داشتم که مصطفی بدرد جامعه بخورد .
ما در نجف جلسات ختم گذاشتیم و تمام آقایان این کار را کردند چند روزی که گذشت چند نفر آمدند برای فاتحه گرفتن از امام اجازه می گرفتند آقای دعائی هم مسئول این کار بود که از امام اجازه می گرفت امام به آقای دعائی فرمودند : مرده بازی را دور بیاندازید و بدنبال درس و بحثتان بروید و در این کار اصرار نکنید .
....................
ایمان در ثریا ص۱۷ به نقل از رسولی محلاتی برداشت های از سیره امام خمینی ره ج۳ ص۵۰
#حفظ_آرامش
#امام_خمینی_ره
زمانی که خواستند خبر فوت حاج آقا مصطفی را به ایشان بدهند گفتند که : حاج آقا مصطفی حالشان خوب نیست و به بیمارستان رفته ، ایشان گفتند که می خواهم به ملاقاتش بروم گفتند ملاقات را دکتر ممنوع کرده ایشان گفتند اگر مصطفی مرده به من بگویید و برادران به گریه افتادند و امام فهمیدند و فرمودند : انا لله و انا الیه راجعون امید داشتم که مصطفی بدرد جامعه بخورد .
ما در نجف جلسات ختم گذاشتیم و تمام آقایان این کار را کردند چند روزی که گذشت چند نفر آمدند برای فاتحه گرفتن از امام اجازه می گرفتند آقای دعائی هم مسئول این کار بود که از امام اجازه می گرفت امام به آقای دعائی فرمودند : مرده بازی را دور بیاندازید و بدنبال درس و بحثتان بروید و در این کار اصرار نکنید .
....................
ایمان در ثریا ص۱۷ به نقل از رسولی محلاتی برداشت های از سیره امام خمینی ره ج۳ ص۵۰
•┈┈••✾❀✿❤️✿❀✾••┈┈•
عضو شويد 👇
https://eitaa.com/sjr_masjed
#حفظ_آرامش
#امام_خمینی_ره
زمانی که خواستند خبر فوت حاج آقا مصطفی را به ایشان بدهند گفتند که : حاج آقا مصطفی حالشان خوب نیست و به بیمارستان رفته ، ایشان گفتند که می خواهم به ملاقاتش بروم گفتند ملاقات را دکتر ممنوع کرده ایشان گفتند اگر مصطفی مرده به من بگویید و برادران به گریه افتادند و امام فهمیدند و فرمودند : انا لله و انا الیه راجعون امید داشتم که مصطفی بدرد جامعه بخورد .
ما در نجف جلسات ختم گذاشتیم و تمام آقایان این کار را کردند چند روزی که گذشت چند نفر آمدند برای فاتحه گرفتن از امام اجازه می گرفتند آقای دعائی هم مسئول این کار بود که از امام اجازه می گرفت امام به آقای دعائی فرمودند : مرده بازی را دور بیاندازید و بدنبال درس و بحثتان بروید و در این کار اصرار نکنید .
....................
ایمان در ثریا ص۱۷ به نقل از رسولی محلاتی برداشت های از سیره امام خمینی ره ج۳ ص۵۰
•┈┈••✾❀✿❤️✿❀✾••┈┈•
عضو شويد 👇
https://eitaa.com/sjr_masjed