#شب_اول_محرم
دارد میان کربلا، اندوه اعظم می شود
دست همه سینه زنان ِروضه پرچم می شود
زهرا لباس مشکیِ ما را خودش اندازه زد
عشق است! نوکر وارد ماه محرم می شود
کوچه خیابان های شهر ما سیاهش بهتر است
اینجا بدون تکیه هایش شهر ماتم می شود
دیوارهای خانه را عمداً کتیبه می زنم
هرجا حسینیه شود پس کربلا هم می شود
در زیر دِینِ بانی روضه نمی ماند حسین
صد بار برکت می کند، هر درهمی کم می شود
با هر هزاران درد بی درمان شفایت می دهد
هر استکان چای که در هیئتش دم می شود
بوی غذای نذری اش، صد مرده زنده می کند
اینجا گدای بین صف، عیسی بن مریم می شود
ارباب ما سینه زنان، کرببلایش را خرید
قولی که از ما هم گرفت، امروز محکم می شود
مرد است و پای وعده اش می ایستد سر می دهد
بر قلّهء سرنیزه ها، اما مگر خم می شود؟!
مسلم سر دارالعماره داد می زد یاحسین؛
کوفه میا که پیکر تو نامنظم می شود