🗣👂🗣👂🗣👂
#درسهایی_از_اصول_دین
🔍 #اذان_اقامه در اسلام
🔺 #قسمت_اول
📍اولین موذن :
قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله :أوَّلُ مَن أذَّنَ فِي السَّماءِ جِبريلُ عليه السلام
📚المطالب العالية : ج ۱ ص ۶۳ ح ۲۲۴ عن كثير بن مرّة الحضرمي ،
📚 الفردوس : ج ۱ ص ۳۲ ح ۵۲ عن الوليد بن مرّة .
👌نخستين كسى كه در آسمانْ اذان گفت ، جبرئيل عليه السلام بود.
📍معلم بلال که بود؟
قال الإمام الصادق علیه السلام
لَمّا هَبَطَ جَبرَئيلُ عليه السلام بِالأَذانِ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله كانَ رَأسُهُ في حِجرِ عَلِيٍّ عليه السلام ، فَأَذَّنَ جَبرَئيلُ عليه السلام وأقامَ ، فَلَمَّا انتَبَهَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ :
يا عَلِيُّ ، سَمِعتَ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : حَفِظتَ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : اُدعُ بِلالاً فَعَلِّمهُ . فَدَعا عَلِيٌّ عليه السلام بِلالاً فَعَلَّمَهُ .
📚الكافي: ج ۳ ص۳۰۲ ح ۲،
📚تهذيب الأحكام: ج ۲ ص۲۷۷ ح ۱۰۹۹ ،
📚كتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۱ ص۲۸۲ ح ۸۶۵ كلّها عن منصور بن حازم ،
📚روضة الواعظين : ص ۳۴۳ ،
📚بحار الأنوار: ج ۴۰ ص ۶۲ ح ۹۶ .
👌 زمانى كه جبرئيل عليه السلام اذان را بر پيامبر خدا ص فرود آورد ، سر ايشان در دامن على عليه السلام بود . پس جبرئيل عليه السلام اذان و اقامه گفت . پيامبر خدا هنگامى كه بيدار شد ، فرمود : «اى على! شنيدى؟».
گفت : آرى .
فرمود : «حفظ كردى؟».
گفت : آرى .
فرمود : «بلال را صدا بزن و آن را به او بياموز» .
پس على عليه السلام بلال را فرا خواند و اذان را به او تعليم داد
🕌
@masjedemamhadialaihesalam
#تجربه_من ۷۳۰
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سختیهای_زندگی
#رزاقیت_خداوند
#مشیت_الهی
#قسمت_اول
منو همسرم پسر دایی، دختر عمه هستیم. تا قبل ازدواج کلا یکی دوبار همدیگرو دیده بودیم، چون ایشون تهران و من شهرستان بودم، روز ختم پدر بزرگم همدیگرو دیدیم و داستان آشنایی ما از اونجا شروع شد.
همسرم بسیار مذهبی و محجوب بودن، منم دختری ساده و تقریبا محجبه بودم، میگم تقریبا چون فقط چادر سر نمیکردم ولی حجابم کامل بود. ایشون از حجب و حیای من خوشش اومده بود و بحث ازدواج رو با خواهرش مطرح کرده بود و خواهرشم با خانواده.
بعد از سالگرد پدر بزرگم به هم محرم شدیم، اون موقع من ۱۸ سالم بود و همسرم ۲۱ ساله، ما خیلی زود بدون هیچ گونه تشریفاتی زندگی مشترکمون رو تو یه اتاق ۱۸ متری که هم اتاق خواب بود، هم پذیرایی شروع کردیم، زندگی خیلی ساده ای داشتیم ولی عشق و محبت تو زندگیمون موج میزد.
بعد یک سال معجزه اول تو زندگیمون اتفاق افتاد، ما تونستیم با سه میلیون صاحبِ خونه پنجاه متری بشیم قیمت خونه ۲۱ میلیون بود اون موقع، ۱۸ میلیون وام مسکن گرفتیم.
چند ماه بعد خونه دار شدنمون، تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم ولی ۸ ماه طول کشید تا من باردار بشم، حسابی ترسیده بودم که شاید من نازا باشم، الحمدالله پسر عزیزم خرداد ۸۷ بدنیا اومد، بعد چهار سال بچه ی دوم رو باردار شدم. بارداریم به خوبی گذشت تا ماه چهارم، که دچار مشکلاتی شدم. دکترم یکسری آزمایشای آنتی بادی برام درخواست کرد، وقتی جواب آزمایشام اومد گفتن به ویروس سیتومگال ویروس مبتلا هستم که به احتمال زیاد به جنین آسیب زده و بهتره که سقط بشه، این دکتر رفتنای ما مصادف با دهه اول محرم شده بود. منو همسرم خیلی گریه میکردیم دوست نداشتم پسرمو از بین ببرم، شبی که دکتر این خبر تلخو به ما داد شب حضرت علی اصغر بود، تصمیم گرفتیم سقط رو بذاریم بعد تعطیلات تاسوعا و عاشورا...
شب تاسوعا بود هیئت بودیم با گریه و گلایه با خدا درد ودل میکردم از خدا کمک خواستم، تعطیلات تموم شد و من بازم رفتم پیش یه دکتر عفونی که اون نظر بده، دکتر تا آزمایشمو دید گفت سالمه این عددی که آزمایش نشون میده یعنی قبلا مبتلا شدی نه الان با یه آزمایش مجدد اینو ثابت کرد ما خیلی خوشحال بودیم و هزاران بار خدارو شکر کردیم که همه چی به لطف خدا و حضرت عباس ختم بخیر شد و پسر عزیزم سال ۹۲ صحیح و سالم بدنیا اومد، زندگیمون رنگ وبوی دیگه ای گرفته بود.
همه چی به خوبی میگذشت، سال ۹۵ برای بار سوم باردار شدم و مرداد ۹۶ دختر قشنگم بدنیا اومد، همه چی خیلی خوب بود، حالا دیگه خونه مون شلوغ شده بود منو همسرم عاشق بچه ایم.
اما انگار روزگار چشم دیدن خوشبختیمون رو نداشت😭😭
مهر ۹۷ اثاث کشی کردیم و به یه خونه بزرگ دوخوابه نقل مکان کردیم، اون موقع پسر بزرگم ۱۱ ساله، پسر کوچیکم حسام جانم ۶ ساله و دخترم یک سال و چندماهه بود.
حسام پیش دبستانی میرفت، البته زحمت بردن وآوردنش با همسر عزیزم بود چون با بچه کوچیک نمیتونستم، تقریبا دو ماه بود که به خونه جدید رفته بودیم اینم بگم خونه سازمانی بود، یه شب جمعه کذایی، حسام دل درد گرفت بهش نعنا نبات داغ و اینا دادم، خوب نشد. دل دردش بیشتر شد، نصفه شب همسرم بردش بیمارستان و بهش یه مقدار دارو دادن اما بهتر نشد. منتظر موندیم شنبه بشه که پیش یه دکتر خوب ببریمش اما وقتی دیدیم بچه کلا از خوردن افتاد و همش استفراغ میکرد، صبر نکردیم دوباره بردیمش دکتر، اونم گفت چیزی نیست یه مقدار دارو داد و فرستادمون خونه، اون روزم گذشت اما بچه بهتر نشد.
نصفه شب پسر بزرگم خواب بود، بیدارش نکردم وسریع آماده شدیم وحسام رو بردیمش بیمارستان بقیه الله، اونجا سریع ازش اسکن و آزمایش گرفتن و تشخیص پیچ خوردگی روده رو دادن، گفتن باید اورژانسی عمل بشه تا کاراشو بکنن ساعت شد یازده صبح، پسر بزرگم زنگ زد بپرسه کجاییم، بهش گفتم حسامو آوردم دکتر نگران نباش تا غروب برمیگردیم، حسام پرسید مامان کی میریم؟ گفتم دکترا دل دردتو خوب کنن میریم😭😭😭
ساعت یازده ونیم بود، پسرمو از زیر قرآن ردش کردم رفت اتاق عمل، ساعت دو آوردنش بیرون و بردنش آی سی یو، دکتر از عملش راضی نبود، گفت پنجاه پنجاهه، منو شوهرم خودمون تک وتنها تو بیمارستان زار میزدیم، هیچ کس نبود.
بالاخره بعد دو سه ساعت دکتر آی سی یو همسرمو صدا کرد که باهاش صحبت کنه و یه چیزایی بهش بگه، طاقت نیاوردم خودمم باهاش رفتم داخل گفت بیاید واسه آخرین بار پسرتون رو ببینید چون قلب کوچیکش چند بار ایست کرده و احیاش کردیم و حالا هم مرگ مغزی شده و باید دستگاهارو ازش جدا کنیم.
ادامه در پست بعدی...
عضو شويد 👇
https://eitaa.com/sjr_masjed
🍃 بِسْمِ رَبِّ الْمَهْدى 🍃
✅ همه چیز درباره ازدواج امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام
#قسمت_اول :
در این روز درسال 2 هـ، آقا و سرور ما خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام را به سیّده نساء عالمیان فاطمه زهرا بتول عذرا علیها السلام تزویج فرمود. (1)
این ماجرا بعد از رجوع از جنگ بَدر در روز سه شنبه 6 ذی الحجّه واقع شده است. (2)
امام صادق علیه السلام فرمود :
اگر خداوند متعال امیر المؤمنین علیه السلام را خلق نمی کرد، در تمام زمین انسانی که کفو و شایسته همسری با حضرت فاطمه علیها السلام باشد یافت نمی شد؛ از آدم ابو البشر و بعد از او». (3)
← خواستگاری از فاطمه علیها السلام
هنگامی که سن مبارک بتول عذرا حضرت صدّیقه فاطمه ی زهرا علیها السلام نه سال کامل شد، از اطراف و اکناف اهل مدینه و عظمای قبایل و رؤسای عشایر و صاحبان ثروت و مکنت به خواستگاری حضرت آمدند.
عدّه ای از منافقان نیز این جرأت را به خود دادند که با کمال بی شرمی به خواستگاری آن حضرت بیایند.
هنگام خواستگاریِ بعضی از آن ها، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار ناراحت شدند، و به عدّه ای از منافقان که اعتراض کردند، فرمودند :
«من شما را رد نکردم، بلکه خدا شما را رد کرده و امر فاطمه علیها السلام از جانب خداوند متعال معیّن می شود».
آنان غافل از این بودند که این گوهر گران بها را خداوند در سایه عزّت و حراست خود حفظ فرموده و او را در خور استعداد ابناء دنیا از ملوک و رعایا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است؛ بلکه او را برای وصیّ پیامبر صلّی الله علیه و آله ذخیره فرموده است. (4)
از امام حسین علیه السلام روایت شده که فرمود :
روزی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در خانه امّ سلمه بود.
فرشته ای با هیبت خاصّی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود.
او عرض کرد :
صرصائیلم. خداوند مرا نزد شما فرستاده که به شما بگویم :
«نور را با نور تزویج کن».
حضرت فرمود :
«چه کسی را با چه کسی» ؟
گفت :
«فاطمه علیها السلام را با علی بن ابی طالب علیه السلام».
#ادامه_دارد ...
📚 منابع :
1. مصباح المتهجد : ص 613. و ... .
2. امالی طوسی رَحِمَهُ الله : ج 1، ص 42. بشارة المصطفی صلّی الله علیه و آله : ص 276.
3. کافی : ج 1، ص 461. و ... .
4. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 1، ص 64. و ... .
https://eitaa.com/sjafarr
هدایت شده از كانال روضه خوان سید جعفر روح بخش
🍃 بِسْمِ رَبِّ الْمَهْدى 🍃
✅ همه چیز درباره ازدواج امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام
#قسمت_اول :
در این روز درسال 2 هـ، آقا و سرور ما خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام را به سیّده نساء عالمیان فاطمه زهرا بتول عذرا علیها السلام تزویج فرمود. (1)
این ماجرا بعد از رجوع از جنگ بَدر در روز سه شنبه 6 ذی الحجّه واقع شده است. (2)
امام صادق علیه السلام فرمود :
اگر خداوند متعال امیر المؤمنین علیه السلام را خلق نمی کرد، در تمام زمین انسانی که کفو و شایسته همسری با حضرت فاطمه علیها السلام باشد یافت نمی شد؛ از آدم ابو البشر و بعد از او». (3)
← خواستگاری از فاطمه علیها السلام
هنگامی که سن مبارک بتول عذرا حضرت صدّیقه فاطمه ی زهرا علیها السلام نه سال کامل شد، از اطراف و اکناف اهل مدینه و عظمای قبایل و رؤسای عشایر و صاحبان ثروت و مکنت به خواستگاری حضرت آمدند.
عدّه ای از منافقان نیز این جرأت را به خود دادند که با کمال بی شرمی به خواستگاری آن حضرت بیایند.
هنگام خواستگاریِ بعضی از آن ها، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار ناراحت شدند، و به عدّه ای از منافقان که اعتراض کردند، فرمودند :
«من شما را رد نکردم، بلکه خدا شما را رد کرده و امر فاطمه علیها السلام از جانب خداوند متعال معیّن می شود».
آنان غافل از این بودند که این گوهر گران بها را خداوند در سایه عزّت و حراست خود حفظ فرموده و او را در خور استعداد ابناء دنیا از ملوک و رعایا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است؛ بلکه او را برای وصیّ پیامبر صلّی الله علیه و آله ذخیره فرموده است. (4)
از امام حسین علیه السلام روایت شده که فرمود :
روزی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در خانه امّ سلمه بود.
فرشته ای با هیبت خاصّی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود.
او عرض کرد :
صرصائیلم. خداوند مرا نزد شما فرستاده که به شما بگویم :
«نور را با نور تزویج کن».
حضرت فرمود :
«چه کسی را با چه کسی» ؟
گفت :
«فاطمه علیها السلام را با علی بن ابی طالب علیه السلام».
#ادامه_دارد ...
📚 منابع :
1. مصباح المتهجد : ص 613. و ... .
2. امالی طوسی رَحِمَهُ الله : ج 1، ص 42. بشارة المصطفی صلّی الله علیه و آله : ص 276.
3. کافی : ج 1، ص 461. و ... .
4. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 1، ص 64. و ... .
https://eitaa.com/sjafarr
🍃 بِسْمِ رَبِّ الْمَهْدى 🍃
✅ همه چیز درباره ازدواج امیر المؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام
#قسمت_اول :
در این روز درسال 2 هـ، آقا و سرور ما خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله، امیر المؤمنین علیه السلام را به سیّده نساء عالمیان فاطمه زهرا بتول عذرا علیها السلام تزویج فرمود. (1)
این ماجرا بعد از رجوع از جنگ بَدر در روز سه شنبه 6 ذی الحجّه واقع شده است. (2)
امام صادق علیه السلام فرمود :
اگر خداوند متعال امیر المؤمنین علیه السلام را خلق نمی کرد، در تمام زمین انسانی که کفو و شایسته همسری با حضرت فاطمه علیها السلام باشد یافت نمی شد؛ از آدم ابو البشر و بعد از او». (3)
← خواستگاری از فاطمه علیها السلام
هنگامی که سن مبارک بتول عذرا حضرت صدّیقه فاطمه ی زهرا علیها السلام نه سال کامل شد، از اطراف و اکناف اهل مدینه و عظمای قبایل و رؤسای عشایر و صاحبان ثروت و مکنت به خواستگاری حضرت آمدند.
عدّه ای از منافقان نیز این جرأت را به خود دادند که با کمال بی شرمی به خواستگاری آن حضرت بیایند.
هنگام خواستگاریِ بعضی از آن ها، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بسیار ناراحت شدند، و به عدّه ای از منافقان که اعتراض کردند، فرمودند :
«من شما را رد نکردم، بلکه خدا شما را رد کرده و امر فاطمه علیها السلام از جانب خداوند متعال معیّن می شود».
آنان غافل از این بودند که این گوهر گران بها را خداوند در سایه عزّت و حراست خود حفظ فرموده و او را در خور استعداد ابناء دنیا از ملوک و رعایا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است؛ بلکه او را برای وصیّ پیامبر صلّی الله علیه و آله ذخیره فرموده است. (4)
از امام حسین علیه السلام روایت شده که فرمود :
روزی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در خانه امّ سلمه بود.
فرشته ای با هیبت خاصّی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود.
او عرض کرد :
صرصائیلم. خداوند مرا نزد شما فرستاده که به شما بگویم :
«نور را با نور تزویج کن».
حضرت فرمود :
«چه کسی را با چه کسی» ؟
گفت :
«فاطمه علیها السلام را با علی بن ابی طالب علیه السلام».
#ادامه_دارد ...
📚 منابع :
1. مصباح المتهجد : ص 613. و ... .
2. امالی طوسی رَحِمَهُ الله : ج 1، ص 42. بشارة المصطفی صلّی الله علیه و آله : ص 276.
3. کافی : ج 1، ص 461. و ... .
4. عیون اخبار الرضا علیه السلام : ج 1، ص 64. و ... .
https://eitaa.com/sjafarr