eitaa logo
مسجد امام هادی علیه السلام
264 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
6هزار ویدیو
306 فایل
مشهد ؛ واقع در بولوار امیرالمؤمنین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 *🤲🏻کنار قبر والدین حاجت بخواهید🤲🏻* عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) زُورُوا مَوْتَاکُمْ فَإِنَّهُمْ یَفْرَحُونَ بِزِیَارَتِکُمْ وَ لْیَطْلُبْ أَحَدُکُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا یَدْعُو لَهُمَا. امام صادق(ع) از امیرالمؤمنین(ع) روایت کرد که فرمود: به زیارت مردگان خود بروید؛ چراکه آنها از زیارت شما دلشاد می‌شوند و چه خوب است کسی بر *سر قبر پدر یا مادرش در برابر دعایی که برای آنها می‌کند حاجت خود را [از خداوند] بخواهد.* 📚بحار الانوار ج۱۰ص۹۷ کافی، ج3، ص230
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter14.mp3
11.82M
كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ فَسَقُوا أَنَّهُمْ لا يُؤْمِنُونَ «33»
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 بهترین زهد یعنی این 👇 أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ ♻️ ترجمه و شرح حکمت امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه و گهربارش مى فرماید: «برترین نوع پارسایى مخفى داشتن پارسایى است»; (أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ). این سخن اشاره به برنامه اى است که زاهدان ریایى در آن عصر و این عصر براى جلب قلوب مردم انتخاب مى کردند; لباس هاى ساده و مندرس و گاه از کرباس و خانه اى محقر و طعامى بسیار ساده براى خود برمى گزیدند تا مردم به آنها اقبال کنند و گاه آنها را مستجاب الدعوه پندارند و از این طریق مقامى در اجتماع پیدا کنند و یا اموالى را پنهانى گرد مى آوردند. بسیار مى شد که زندگانى درونى و بیرونى آنها با هم بسیار متفاوت بود و با توجه به این که ریاکارى نوعى شرک و خودپرستى است آنها گرچه ظاهرا زاهد ولى در باطن مشرک بودند و گاه سرچشمه خطراتى براى جامعه مى شدند. زاهد واقعى آن کس نیست که به سراغ دنیا رفته، ولى چون آن را به چنگ نیاورده ناچار لباس زهد به خود پوشیده است. زاهد واقعى کسى است که دنیا به سراغش آمده و او آن را نپذیرفته و زندگى زاهدانه را بر نعیم دنیا ترجیح داده است. همان گونه که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در خطبه 32 از خطب نهج البلاغه مى فرماید: «وَمِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَانْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَتَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَلَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاح وَلاَ مَغْدًى; بعضى از آنها کسانى هستند که ناتوانى اشان آنها را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان از همه جا کوتاه شده آنگاه خود را به زیور قناعت آراسته و به لباس زاهدان زینت بخشیده اند در حالى که در هیچ زمان نه در شب و نه در روز در سلک زاهدان راستین نبوده اند». بسیارى از بنیان گذاران مذاهب باطله نیز در سلک همین زاهدان ریایى بودند. به تعبیرى دیگر: زاهد کسى است که وابسته به دنیا و اسیر آن نباشد نه آن کس که دستش از همه چیز تهى است. همان گونه که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در تفسیر زهد از آیه شریفه (لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى مَا فَاتَکُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ)(۱) استفاده کرده است و مى فرماید: «تمام زهد در دو جمله از قرآن آمده است، خداوند سبحان مى فرماید: بر گذشته تأسف نخورید و نسبت به آنچه به شما داده است دلبند و شاد نباشید».(۲) امام(علیه السلام) در روایت دیگرى که در غررالحکم آمده تعبیر جالب دیگرى دارد و مى فرماید: «الزُّهْدُ أَقَلُّ ما یُوجَدُ وَأَجَلُّ ما یَعْهَدُ وَیَمْدَحُهُ الْکُلُّ وَیَتْرُکُهُ الْجُلُّ; زهد و پارسایى کمیاب ترین چیزها و ارزشمندترین آنهاست همگان آن را مى ستایند ولى اکثر مردم به آن عمل نمى کنند».(۳) درباره اهمیت زهد و پارسایى و مراتب و درجات آن بحث مشروحى ذیل خطبه 81 از همین کتاب آمده است. این سخن را با ذکر دو نکته پایان مى دهیم: نخست این که اگر سؤال شود چگونه مى توان زاهد بود و زهد را پنهان کرد در پاسخ مى گوییم: شخص زاهد باید در مجامع مانند دیگران رفتار کند; مثلاً اگر سر سفره اى است که غذاهاى مختلف در آن است مقدارى از هر کدام تناول کند نه این که همه غذاها را کنار بزند مثلا به نان و پنیرى قناعت نماید و از نظر لباس، لباس ساده معمولى بپوشد نه لباس غیر متعارف زاهدانه و به این ترتیب مى تواند در باطن زاهد باشد و در ظاهر فردى معمولى. نکته دیگر این که هر گاه زاهد به زهدش افتخار کند و آن را اظهار نماید در واقع زاهد نیست، چرا که دلبستگى به زهد و افتخار به آن و جلب نظر مردم از این طریق خود عین رغبت در دنیا و بر ضد زهد است. .................... (۱). حدید، آیه ۲۳. (۲). نهج البلاغه، کلمات قصار، کلمه ۴۳۹ (۳). غررالحکم، ح ۶۰۵۴.
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 احادیثی پیرامون ثواب قرائت سه آيه آخر سوره حشر : هُوَ اللهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ [22] هُوَ اللهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ [23] هُوَ اللهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ [24] 👈 وجوب بهشت 📖 الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ خَوَاتِیمَ الْحَشْرِ مِنْ لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ فَقُبِضَ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ أَوِ اللَّیْلَهًْ، أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّهًَْ. پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس در شب یا روز آیه‌های پایان سوره‌ی حشر را بخواند و در آن روز یا شب از دنیا برود، خداوند بهشت را بر او واجب می‌گرداند. 👈 آمرزش 📖 الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَرَأَ آخِرَ سُورَهًْ الْحَشْر غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر. پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس آخر سوره‌ی حشر را بخواند خداوند همه‌ی گناهان پیشین و پسین [او را تا این شب] بیامرزد. 👈 صلوات ملائکه و شهادت الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ قَالَ حِینَ یُصْبِحُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ثُمَّ قَرَأَ ثَلَاثَ آیَاتٍ مِنْ آخِرِ سُورَهًْ الْحَشْرِ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتَّی یُمْسِیَ وَ إِنْ مَاتَ ذَلِکَ الْیَوْمَ مَاتَ شَهِیداً وَ مَنْ قَالَهَا حِینَ یُمْسِی کَانَ بِتِلْکَ الْمَنْزِلَهًْ. پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکس هنگامی‌که صبح می‌کند، سه بار بخواند: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و سه آیه از آخر سوره‌ی حشر را بخواند، خداوند بر او هفتاد هزار فرشته بگمارد که بر او درود می‌فرستند تا شب کند و چنانچه در آن روز بمیرد، شهید مرده است و هرکس هنگام شب بخواند، در همان جایگاه خواهد بود. 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۶، ص۱۶۸ 
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 زودتر از همیشه  إِذَا كُنْتَ فِي إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِي إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى.  ♻️ ترجمه و شرح حکمت امام(عليه السلام) در اين جمله حکمت آميز در مورد سرعت گذشت عمر و فرارسيدن لحظات مرگ به همگان هشدار مى دهد مى فرمايد: «در حالى که تو به زندگى پشت مى کنى و مرگ به تو روى مى آورد ملاقات (با يکديگر) چه سريع خواهد بود!»; (إِذَا کُنْتَ فِي إِدْبَار، وَالْمَوْتُ فِي إِقْبَال، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى). نکته مهمى در اين سخن پرمحتواى امام(عليه السلام) است که نخست همه انسان ها را در حال حرکت به سوى پايان عمر معرفى مى کند و اين يک واقعيت است. از لحظه اى که انسان متولد مى شود و هر ساعتى که بر او مى گذرد بخشى از سرمايه عمر او کاسته و هر نفسى که مى زند يک گام به پايان زندگى نزديک مى گردد، زيرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هيچ مشکلى هم براى او پيش نيايد روزى پايان مى پذيرد. درست مانند چراغى که ماده اشتعال زايش تدريجاً کم مى شود و روزى تمام و سرانجام خاموش خواهد شد. اين حرکت سريع بدون يک لحظه توقف ادامه دارد و به اين ترتيب، از اين سو همه انسان ها شتابان به سوى مرگ حرکت مى کنند. از سوى ديگر، پيوسته عوامل مرگ به سوى انسان در حرکت اند خواه اين عوامل از طريق حوادث ناگهانى، زلزله ها، طوفان و سيلاب، تصادف ها و مانند آن باشد يا به صورت بيمارى هايى که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانى اعضا خواه ناخواه دامان انسان را مى گيرد و بدين ترتيب دو حرکت از دو سو رو به روى يکديگر دائماً در حال انجامند از يک سو، انسان به سوى نقطه پايان زندگى و از آن سو، حوادث به سوى انسان در حرکت است و در چنين شرايطى ملاقات با يکديگر سريع خواهد بود; مانند دو وسيله نقليه اى که از دو طرف روبروى يکديگر با سرعت در حرکت اند و چيزى نمى گذرد که به هم مى رسند. قرآن مجيد خطاب به قوم يهود مى فرمايد: «(قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ); بگو آن مرگى که (به پندار خود) از آن فرار مى کنيد به يقين با شما ملاقات خواهد کرد سپس به سوى کسى باز مى گرديد که از پنهان و آشکار باخبر است و شما را از آنچه انجام مى داديد باخبر مى سازد». سورهٔ جمعه آیهٔ ۸ در اين زمينه روايات فراوانى از معصومين(عليهم السلام) نقل شده است از جمله در همين کلمات قصار، امام(عليه السلام) (در کلمه 74) فرموده است: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ; نَفَس هاى انسان گام هاى او به سوى مرگ اوست». در نامه 27 از بخش نامه هاى امام(عليه السلام) خوانديم که مى فرمايد: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَکُمْ وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَکَکُمْ وَهُوَ أَلْزَمُ لَکُمْ مِنْ ظِلِّکُمْ، الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيکُمْ وَالدُّنْيَا تُطْوَى مِنْ خَلْفِکُم; شما رانده شدگان و تعقيب شدگان مرگ هستيد (و صيد شدگان به وسيله آن) اگر بايستيد شما را دستگير خواهد کرد و اگر فرار کنيد به شما خواهد رسيد و مرگ از سايه شما به شما همراه تر است و با موى پيشانى شما گره خورده و دنيا در پشت سر شما به سرعت در هم پيچيده مى شود (و پايان عمر دور نيست)». هدف از تمام اين هشدارها اين است که زندگى دنيا غفلت زاست و هنگامى که انسان به آن سرگرم شود گاه همه چيز را فراموش مى کند و چنان گام برمى دارد که گويى زندگى دنيا ابدى است نه خبرى از آخرت نه توشه اى براى آن سفر و نه اندوخته اى براى آن ديار تهيه مى کند اين هشدارها براى اين است که انسان را تکانى دهد و از اين خواب غفلت بيدار کند و پيش از آنکه فرصت ها از دست برود او را به تهيه زاد و توشه وا دارد.
♥️به مناسبت سالگرد شهادت حاج قاسم سليماني عزیز 🌸با اهدای صلوات به روح حاج قاسم و شهداء روی لینکها کلیک کنید👇 🥀وصیتنامه مصور ۱ https://digipostal.ir/crpsbe3 🥀وصیتنامه مصور ۲ https://digipostal.ir/ctlouvk 🥀وصیتنامه مصور ۳ https://digipostal.ir/criy33d 🥀وصیتنامه مصور ۴ https://digipostal.ir/czqnbdu و سپس مطالعه فرمایید...
record_۲۰۲۱-۱۲--AudioConverter15.mp3
7.7M
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ قُلِ اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ (34)
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 پوشاندن یا آمرزیدن گناه..!!  الْحَذَرَ الْحَذَرَ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ. ♻️ ترجمه و شرح حکمت امام(عليه السلام) در اين گفتار حکيمانه اش به همه معصيت کاران هشدار مى دهد که از صبر الهى در مقابل معاصى شان مغرور نشوند. مى فرمايد: «(از مجازات الهى) برحذر باش برحذر باش، به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده که گويى آمرزيده است»; (الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ). اشاره به اين که يکى از صفات پروردگار، ستار العيوب بودن است. با رحمت واسعه اش گناهان پنهانى بندگان را افشا نمى کند تا آبروى آنها در نزد دوست و دشمن ريخته نشود شايد بيدار شوند به سوى خدا باز گردند و از گناهان خويش توبه کنند و دست بردارند. اما بسيار مى شود که افراد از اين لطف و رحمت الهى سوء استفاده مى کنند و گمان دارند گناهى نکرده اند يا اگر گناهى مرتکب شده اند خداوند بدون توبه آنها را مشمول عفو خود قرار داده است. امام(عليه السلام) در اينجا هشدار مى دهد که از اين لطف و عنايت الهى مغرور نشويد به خصوص اين که ممکن است اين از قبيل نعمت هاى استدراجى باشد يعنى خداوند گروهى از گنهکاران را لايق عفو و بخشش نمى بيند; آنها را به حال خود رها مى کند تا مجازاتشان را به تأخير بيندازد تا پشتشان از بار گناه سنگين شود و آنگاه به شدت آنها را گرفته و مجازات مى کند. در ضمن اين سخن درسى است براى بندگان که آنها هم ستار العيوب باشند و به محض اطلاع از گناهان پنهانى کسى، به افشاگرى برنخيزند و آبرويش را نريزند و به او مجال اصلاح خويشتن و توبه دهند. اضافه بر اين کمتر کسى است که عيب و خطايى در پنهان نداشته باشد اگر باب افشاگرى گشوده شود، همگان نسبت به يکديگر بى اعتماد مى شوند و سرمايه اصلى جامعه که اعتماد است از دست مى رود.
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 ارکان ايمان و کفر 📌 قسمت اول:   سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ. وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ؛ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِي] إِلَى الْخَيْرَاتِ..... ♻️ ترجمه و شرح حکمت  امام(عليه السلام) درباره ايمان سؤال شد فرمود: ايمان بر چهار پايه استوار است: بر «صبر» و «يقين» و «عدالت» و «جهاد». 👈 پايه اوّلِ ايمان: صبر: مى فرمايد: «صبر از ميان آنها، بر چهار شعبه استوار است; اشتياق، ترس، زهد وانتظار»; (وَالصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الشَّوْقِ، وَالشَّفَقِ، وَالزُّهْدِ، وَالتَّرَقُّبِ). «شوق» به معناى علاقه و اشتياق به چيزى و «شفق» در اصل به معناى آميخته شدن روشنايى روز به تاريكى شب است، سپس به ترس آميخته با علاقه به كسى يا چيزى به كار رفته است و «زهد» عدم وابستگى به دنيا و زخارف دنياست و «ترقب» به هرگونه انتظار گفته مى شود. سپس به ريشه هاى هر يك از اين چهار شاخه كه از آن منشعب مى شود پرداخته مى فرمايد: «آن كس كه مشتاق بهشت باشد، شهوات و تمايلات سركش را به فراموشى مى سپارد و آن كس كه از آتش جهنم بيمناك شد از گناهان دورى مى گزيند و كسى كه زاهد و بى اعتنا به دنيا باشد مصيبت ها را ناچيز مى شمرد و آنكس كه انتظار مرگ را مى كشد براى انجام اعمال نيك سرعت مى گيرد»; (فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلاَ عَنِ الشَّهَوَاتِ; وَمَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ; وَمَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ; وَمَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ). «سلا» به معناى فراموش كردن چيزى است. در واقع صبر و شكيبايى گاه در مقابل شهوت و در مسير اطاعت خداست و گاه در مقام پرهيز از گناهان و گاه در مقابل مصائب و درد و رنج هاى دنيوى است و گاه در مقابل پايان عمر و مرگ. براى اين كه انسان بتواند مواضع خود را در مقابل اين امور چهارگانه روشن سازد بايد متكى به عقايد صحيح گردد; عشق به بهشت و نعمت هاى بى پايانش او را از غلطيدن در شهوات سركش دنيا حفظ مى كند و اين همان صبر بر طاعت است و ايمان به عذاب الهى در آخرت و خوف از دوزخ او را از گناهان باز مى دارد، چرا كه گويى آتش دوزخ را با چشم خود مى بيند. از آنجا كه بى تابى در برابر مصائب به دليل دلبستگى هاى دنيوى است آن كس كه زاهد و بى اعتنا به دنيا باشد و از اين دلبستگى ها وا رَهَد مصيبت در برابر او كوچك مى شود و صبر در برابر آن آسان مى گردد. امام(عليه السلام) علاوه بر سه شاخه معروف صبر شاخه چهارمى هم در اينجا بيان فرموده و آن صبرى است كه از انتظار مرگ ناشى مى شود كسى كه در هر لحظه احتمال مى دهد پرونده حياتش بسته شود و پنجه مرگ گلويش را بفشارد، با سرعت به سوى كارهاى خير مى دود تا در فرصت باقى مانده كفه عمل صالح خود را سنگين سازد و اين نياز به صبر و استقامت فراوان دارد. از آنچه در بالا آمد روشن شد كه امام تمام شاخه هاى چهارگانه صبر را مرتبط به اعتقادات قلبى مى شمارد; اعتقاد به بهشت، دوزخ، به بى اعتبارى دنيا و مرگ. توجه به اين نكته نيز لازم است كه چون ايمان داراى درجاتى است و مطابق بعضى از روايات، ده درجه دارد، صبر و شوق به بهشت و ترس از دوزخ و زهد در دنيا و انتظار مرگ نيز در افراد مختلف است; بعضى در اعلا درجه ايمان قرار دارند و اين شاخه ها به طور كامل در باغستان روح آنها نمايان است و بعضى در ادنا درجه ايمانند و از هر كدام از اين امور بهره كمى دارند.
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 ارکان ايمان و کفر 📌 قسمت دوم :   سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ. وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ؛ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِي] إِلَى الْخَيْرَاتِ..... ♻️ ترجمه و شرح حکمت  امام(عليه السلام) درباره ايمان سؤال شد فرمود: ايمان بر چهار پايه استوار است: بر «صبر» و «يقين» و «عدالت» و «جهاد». 👈 پايه دومِ ايمان: يقين: سپس امام(عليه السلام) از شاخه هاى يقين سخن مى گويد و مى فرمايد: «يقين بر چهار شاخه استوار است: بر بينش هوشمندانه و عميق و پى بردن به دقايق حكمت و پند گرفتن از عبرت ها و اقتدا به روش پيشينيان (صالح)»; (وَالْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ، وَتَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ، وَمَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ، وَسُنَّةِ الاَْوَّلِينَ). ممكن است اين چهار شاخه اشاره به چهار رشته از علوم انسانى باشد: نخست علوم تجربى است كه از «تبصرة الفطنة» سرچشمه مى گيرد و دوم علوم نظرى است كه از «تأويل الحكمه» به دست مى آيد سوم علومى است كه از تاريخ نصيب انسان مى شود و مايه عبرت اوست و چهارم علوم نقلى است كه از سنن پيشنيان به دست مى آيد. هنگامى كه انسان اين چهار رشته علمى را پيگيرى كند و از آنها بهره كافى ببرد به مقام يقين مى رسد. مثلاً درباره خداشناسى نخست چشم باز كند و به خوبى آثار پروردگار را در جهان هستى ببيند سپس با انديشه عميق رابطه آن را با مبدأ آفرينش قادر و حكيم درك كند آن گاه از حوادث تاريخى عبرت بگيرد و خدا را از لابه لاى آن بشناسد و پس از آن بر آنچه از پيشنيان صالح و عالم به دست آمده مرور كند و علوم آنها را به علم خود بيفزايد تا يك خداشناس كامل گردد. همچنين در مورد خودسازى و عوامل تقرب به پروردگار. آن گاه امام(عليه السلام) ميوه هاى هر يك از اين شاخه هاى چهارگانه را بيان مى كند و مى فرمايد: «كسى كه بينايى هوشمندانه داشته باشد حكمت و دقايق امور براى او روشن مى شود و كسى كه دقايق امور براى او روشن شود عبرت فرا مى گيرد و كسى كه درس عبرت گيرد چنان است كه گويا هميشه با گذشتگان بوده است»; (فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ; وَمَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ; وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي الاَْوَّلِينَ). از آنچه گفته شد روشن مى شود كه يك پايه مهم ايمان، بر يقينِ حاصل از علم استوار است; علومى كه از مبدأهاى متعدد سرچشمه مى گيرد و روح را سيراب مى كند و اعتقادِ انسان را به مبدأ و معاد محكم مى سازد و آثارش در اخلاق و عمل ظاهر مى گردد.
‍ بسم الله الرحمن الرحیم ☀️ "نماز اول هر ماه" ☀️ ♦️در روز اوّل ماه، دو ركعت نماز بجا آورد. 💠در ركعت اول پس از سوره حمد سى مرتبه سوره توحيد(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ)، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر(إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ) بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتى اش را در آن ماه از خدا خريده است. 📝و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند: ✅بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ صبح سه شنبه 🔥 با نوای حاج مهدی رسولی 💥 این الطالب بدم الزّهرا
❤️ بسم الله الرحمن الرحیم ❤️ درﺑﺎﺭﻩ ی ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺮﻭﺭﻯ ﺑﺮ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ. 👈 ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ی ﺁﺗﺶ ﺯﺩﻥ ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺍﺭک ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ : ﻋَﻮﺍﻟﻢ : ﺝ 11، ﺹ 400، 404، 441، 343. ﻣﺆﺗﻤﺮ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺑﻐﺪﺍﺩ : ﺹ 135 ـ 137. إﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﻮﺻﻴّﺔ : ﺹ 143. ﺍﻟﻐﺪﻳﺮ : ﺝ 6، ﺹ 391. إﺭﺷﺎﺩ ﺍﻟﻘﻠﻮﺏ ﺩﻳﻠﻤﻰ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ. ﻛﺸﻒ ﺍﻟﻤﺮﺍﺩ : ﺹ 402 ـ 403. ﻧﻮﺍﺋﺐ ﺍﻟﺪﻫﻮﺭ : ﺹ 192. ﺣﻠﻴﺔ ﺍلأﺑﺮﺍﺭ : ﺝ 2، ﺹ 652. 👈 ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ی ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭘﻬﻠﻮﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺍﺭک ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ : ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ : ﺝ 2، ﺹ 34 ـ 35. أﻣﺎﻟﻰ ﺻﺪﻭﻕ : ﺹ 99 ـ 101. إﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﻬﺪﺍﺓ : ﺝ 1، ﺹ 280 ـ 281. ﺍﻟﺒﻠﺪ الأﻣﻴﻦ : ﺹ 551 ـ 552. ﻃﺮﻳﻖ ﺍلإﺭﺷﺎﺩ : ﺹ 465. إﻗﺒﺎﻝ ﺍﻟﺎﻋﻤﺎﻝ : ﺹ 625. ﺑﺤﺎﺭ ﺍلأﻧﻮﺍﺭ : ﺝ 97، ﺹ 200، ﺝ 28، ﺹ 268 ـ 270. ﻋﻮﺍﻟﻢ : ﺝ 11، ﺹ 400 ـ 404. شجره طوبی : ج 2، ص 254، 434، 443. 👈 ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺭﺍ ﻛﺘﻚ ﺯﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺐ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ : إﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﻬﺪﺍﺓ : ﺝ 1، ﺹ 280 ـ 281. إﺭﺷﺎﺩ ﺍﻟﻘﻠﻮﺏ ﺩﻳﻠﻤﻰ : ﺹ 295. ﺍﻟﻤﺤﺘﻀﺮ : ﺹ 109. أﻣﺎﻟﻰ ﺻﺪﻭﻕ : ﺹ 99، 101، 118. ﻣﻨﺎﻗﺐ آل ابی طالب علیهم السلام : ﺝ 2، ﺹ 209. ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺑﺮﻫﺎﻥ : ﺝ 2، ﺹ 434. ﺣﻠﻴﺔ ﺍلأﺑﺮﺍﺭ : ﺝ 2، ﺹ 652. ﺍﻟﺨﻄﻂ ﺍﻟﻤﻘﺮﻳﺰﻯ : ﺝ 2، ﺹ 346. ﺳﻴﺮﺓ ﺍﻟﺎﺋﻤﺔ ﺍﻟﺎﺛﻨﻰ ﻋﺸﺮ علیهم السلام : ﺝ 1، ﺹ 132. إﻋﻠﺎﻡ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ : ﺝ 4، ﺹ 124. ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ : ﺝ 2، ﺹ 34 ـ 35. ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ رَحِمَهُ الله : ﺝ 2، ﺹ 585، 586، 587، 674، 675، 907. ﺑﺤﺎﺭ ﺍلأﻧﻮﺍﺭ : ﺝ 28، ﺹ 297، 299. إﺣﺘﺠﺎﺝ : ﺝ 1، ﺹ 210، 216. دلائل الإمامة : ص 134. غایة المرام : ج 5، ص 318، ص 325. کامل بهائی : ج 1، ص 114. 👈 ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺳﻴﻠﻰ ﻭ ﻛﺒﻮﺩﻯ ﭼﺸﻢ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺐ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ : ﺳﻴﺮﺓ ﺍﻟﺎﺋﻤﺔ ﺍﻟﺎﺛﻨﻰ ﻋﺸﺮ : ﺝ 1، ﺹ 132. ﻣﺄﺳﺎﺓ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ علیها السلام : ﺝ 1، ﺹ 164 ـ 193. ﺍلأﺳﺮﺍﺭ ﺍﻟﻔﺎﻃﻤﻴﺔ علیها السلام : ﺹ 135. کامل بهائی : ج 1، ص 114. 👈 ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠّﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺐ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ : إﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﻮﺻﻴّﺔ : ﺹ 143. ﺍﻟﻮﺍﻓﻰ ﺑﺎﻟﻮﻓﻴﺎﺕ : ﺝ 6، ﺹ 17. ﺗﺮﺍﺟﻢ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ : ﺝ 2، ﺹ 317. ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ : ﺝ 2، ﺹ 34 ـ 35. أﻣﺎﻟﻰ ﺻﺪﻭﻕ : ﺹ 99 ـ 101. ﺑﺸﺎﺭﺓ ﺍﻟﻤﺼﻄﻔﻰ صلّی الله علیه و آله : ﺹ 197 ـ 200. روضة المتّقین : ج 5، ص 342. النقض : ص 302. القاب الرّسول صلّی الله علیه و آله و عترته علیهم السلام : ص 43. الهدایة الکبری : ص 417. الأختصاص : ص 5، 184. بحار الأنوار : ج 29، ص 192، و ج 30، ص 295 ـ 293. جنات الخلود : ص 19. مأساة الزهراء علیها السلام : ج 2، ص 198 ـ 136. الملل و النحل شهرستانی : ص 83. لسان المیزان : ج 1، ص 268. 👈 ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﻬﻴﺪﻩ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻃﺒﻴﻌﻰ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﺮﻓﺘﻨﺪ، ﻓﺮﻣﺎﻳﺶ ﺍﻣﺎﻡ کاظم ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺎﻓﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : «إﻧَّﻬﺎ ﺻِﺪِّﻳﻘَﺔُ ﺍﻟﺸَّﻬﻴﺪَﺓُ»... «ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﻭ ﺷﻬﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (۱) ﺑﻪ ﻣﺪﺍﺭک ﺯﻳﺮ ﻧﻴﺰ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﻨﻴﺪ : ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ : ﺹ 156. ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺷﻴﺦ ﻣﻔﻴﺪ : ﺹ 459. ﺑﻠﺪ ﺍلأﻣﻴﻦ : ﺹ 198 ـ 278. ﺑﺤﺎﺭ الأﻧﻮﺍﺭ : ﺝ 25، ﺹ 373، ﺝ 28، ﺹ 261، 268، 270، ج 29، ص 192، ج 43، ص 170، 197، 200، ﺝ 53، ﺹ 23، ﺝ 97، ﺹ 197. ﻣﺼﺒﺎﺡ ﺍﻟﺰﺍﺋﺮ : ﺹ 25 ـ 26. ﻣﺼﺒﺎﺡ ﺍﻟﻤﺘﻬﺠﺪ : ﺹ 654. ﻣﻦ ﻟﺎ ﻳﺤﻀﺮﻩ ﺍﻟﻔﻘﻴﻪ : ﺝ 2، ﺹ 574. ﺗﻬﺬﻳﺐ ﺍﻟﺎﺣﻜﺎﻡ ﻃﻮﺳﻰ : ﺝ 6، ﺹ 10. ﺍﻟﻮﺍﻓﻰ : ﺝ 14، ص 1370 ـ 1371. ﺟﺎﻣﻊ ﺍلأﺣﺎﺩﻳﺚ ﺍﻟﺸﻴﻌﺔ : ﺝ 12، ﺹ 264. أﻟﻘﺎﺏ الرﺳﻮﻝ ﻭ ﻋﺘﺮﺗﻪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ : ص 39 ـ 43. مرآة العقول : ج 5، ص 315. پس در این روز شیعیان باید به عزاداری آن حضرت قیام نمایند و آن مظلومه را زیارت کنند و ظالمان و غاصبان حق او را نفرین نمایند. (۲) .................. (۱). کافی : ج 1، ص 458. و ... . (۲). إقبال : ج 3، ص 161. بحار الأنوار : ج 95، ص 375.
🏴 خانه حضرت صدیقه شهیده , زهرا اطهر سلام الله علیها در لحظات شهادت ایشان ⚫️ مکالمات حسنین علیهما السلام بر بالین مادر 🔷 دخَلَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ علیهما السلام فَقَالاَ يَا أَسْمَاءُ مَا يُنِيمُ أُمَّنَا فِي هَذِهِ اَلسَّاعَةِ قَالَتْ يَا اِبْنَيْ رَسُولِ اَللَّهِ لَيْسَتْ أُمُّكُمَا نَائِمَةً قَدْ فَارَقَتِ اَلدُّنْيَا ◾️ فوَقَعَ عَلَيْهَا اَلْحَسَنُ يُقَبِّلُهَا مَرَّةً وَ يَقُولُ يَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي قَالَتْ ◾️ و أَقْبَلَ اَلْحُسَيْنُ يُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ يَقُولُ يَا أُمَّاهْ أَنَا اِبْنُكِ اَلْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ ◾️ قالَتْ لَهُمَا أَسْمَاءُ يَا اِبْنَيْ رَسُولِ اَللَّهِ اِنْطَلِقَا إِلَى أَبِيكُمَا عَلِيٍّ فَأَخْبِرَاهُ بِمَوْتِ أُمِّكُمَا ✍🏻 حسنين عليهما السلام وارد منزل شده و گفتند: اسماء! مادر ما در چنين ساعتى به خواب نمى‌رفت‌؟! اسماء گفت: ای فرزندان رسول خدا! مادر شما خواب نرفته، بلكه از دنيا رفته است. ◾️امام حسن علیه‌السلام روى بدن مادر افتاد و او را می‌بوسید و مى‌فرمود: مادر جان! قبل از اينكه روح از بدن من جدا شود با من صحبت كن! ◾️ در این هنگام امام حسين علیه‌السلام آمده و پاهاى مطهر مادر را مى‌بوسيد و مى‌فرمود: مادر جان! من فرزند تو حسينم. قبل از اينكه قلبم از جا کنده شود و جانم برود با من صحبت كن! ◾️ اسماء به ايشان گفت: اى فرزندان رسول خدا! نزد پدرتان على علیه‌السلام برويد و آن حضرت را از شهادت مادرتان آگاه نماييد. 📚 بحار الأنوار , جلد ۴۳ , صفحه ۱۸۶
🏴 خانه حضرت صدیقه شهیده , زهرا اطهر سلام الله علیها در لحظات شهادت ایشان ⚫️ روانه شدن حسنین علیهما السلام گریه کنان به مسجد ⚫️ مکالمات امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر بالین بی بی دو عالم 🔷 خرَجَا (الحسن و الحسن علیهماالسلام) حَتَّى إِذَا كَانَا قُرْبَ اَلْمَسْجِدِ رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا بِالْبُكَاءِ فَابْتَدَرَهُمَا جَمِيعُ الصَّحَابَةِ فَقَالُوا مَا يُبْكِيكُمَا يَا اِبْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ لاَ أَبْكَى اَللَّهُ أَعْيُنَكُمَا لَعَلَّكُمَا نَظَرْتُمَا إِلَى مَوْقِفِ جَدِّكُمَا فَبَكَيْتُمَا شَوْقاً إِلَيْهِ ◾️ فقَالاَ لاَ أَ وَ لَيْسَ قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا قَالَ فَوَقَعَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى وَجْهِهِ يَقُولُ بِمَنِ اَلْعَزَاءُ يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ كُنْتُ بِكِ أَتَعَزَّى فَفِيمَ اَلْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِكِ. ◾️ ثمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا أَسْمَاءُ غَسِّلِيهَا وَ حَنِّطِيهَا وَ كَفِّنِيهَا قَالَ فَغَسَّلُوهَا وَ كَفَّنُوهَا وَ حَنَّطُوهَا وَ صَلَّوْا عَلَيْهَا لَيْلاً وَ دَفَنُوهَا بِالْبَقِيعِ. ✍🏻 حسنين عليهما السلام از خانه خارج و به سوى مسجد روانه شدند، هنگامى كه نزدیک مسجد رسيدند صدا به گريه بلند كردند. گروهى از صحابه به حضور ايشان آمدند و گفتند: براى چه گريانيد؟! خدا چشم شما را نگرياند! شايد نظر شما به قبر جدتان رسول خدا افتاد و از كثرت علاقه‌اى كه به او داريد گريان شديد؟! ◾️ حسنین علیهما السلام فرمودند: نه، آيا چنين نیست كه مادر ما از دنيا رفته است‌؟! اميرالمؤمنین عليه السلام پس از شنيدن اين خبر جانگداز به صورت به زمین خوردند. ◾️ امیرالمؤمنین علیه‌السلام [بر بالین حضرت زهرا سلام الله علیها] فرمودند: اى دختر رسول خدا! من غم و اندوه خود را بعد از تو به كه بگويم‌؟! من درد دلهاى خود را براى تو مى‌گفتم، اكنون براى چه كسى درد دل كنم‌؟! ◾️ سپس به اسماء فرمودند: فاطمۀ زهرا را غسل بده، حنوط‍‌ كن، كفن بپوشان. موقعى كه غسل و كفن آن بانوى بزرگ پایان يافت نماز بر بدنش خواندند و شبانه او را در بقيع دفن كردند. 📚 بحار الأنوار , جلد ۴۳ , صفحه ۱۸۶
🏴 مراسم تدفین شبانه تنها دختر رسول خدا سلام الله علیهما ⚫️ مکالمات مظلوم عالم , امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از خاکسپاری بی بی دو عالم با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ⚫️ حزن و اندوه همیشگی امیرالمؤمنین علیه‌السلام بعد از شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها 🔷 عنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ دَفَنَهَا أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ◾️ ثمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّي وَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ عَنِ اِبْنَتِكَ ◾️ قلَّ يَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي وَ عَفَا عَنْ سَيِّدَةِ نِسَاءِ اَلْعَالَمِينَ تَجَلُّدِي إِلاَّ أَنَّ لِي فِي اَلتَّأَسِّي بِسُنَّتِكَ فِي فُرْقَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ ◾️ قدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِينَةُ وَ أُخْلِسَتِ اَلزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ اَلْخَضْرَاءَ وَ اَلْغَبْرَاءَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ ✍🏻 امام حسين عليه‌السلام فرمودند: ◾️ هنگامی که جضرت فاطمه سلام الله علیها به شهادت رسیدند، اميرالمؤمنين عليه‌السلام ایشان را مخفیانه به خاک سپردند و جاى قبرشان را ناپديد كردند. ◾️ سپس ايستاده و رو به قبر رسول خدا صلّى الله عليه و آله نموده و فرمودند: سلام بر تو اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ،از طرف من و از طرف دخترت! ◾️ يا رسول اللّه صبرم در فراق دختر برگزيده‏ات كم شده، و تاب و توانم در فراق سرور زنان عالم سست شده، جز اينكه در تأسى من به سنت تو و در اندوهى كه با جدائى تو بر من فرود آمد جاى صبر و بردبارى باقى است. ◾️ به راستى كه امانت پس گرفته شد، و گروگان دريافت گشت، و زهرا خيلى سريع از دستم ربوده شد. اى رسول خدا اكنون ديگر چقدر اين آسمان نيلگون و زمين تيره در نظرم زشت جلوه مى‏كند! اما اندوهم هميشگى گشته، و شبم به بيدارى كشيده است! 📚 الکافي , جلد۱ , صفحه۴۵۸
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 ارکان ايمان و کفر 📌 قسمت سوم :   سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ. وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ؛ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ [فِي] إِلَى الْخَيْرَاتِ..... ♻️ ترجمه و شرح حکمت  امام(عليه السلام) درباره ايمان سؤال شد فرمود: ايمان بر چهار پايه استوار است: بر «صبر» و «يقين» و «عدالت» و «جهاد». 👈 پايه سومِ ايمان: عدل: سپس امام(علیه السلام) به سراغ شاخه هاى عدالت مى رود و شاخه هاى این پایه مهم را چنین شرح مى دهد: «عدالت نیز چهار شعبه دارد: فهم دقیق، علم و دانش عمیق، قضاوت صحیح و روشن و حلم و بردبارى»; (وَالْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلى غَائِصِ الْفَهْمِ، وَغَوْرِ الْعِلْمِ، وَزُهْرَةِ الْحُکْمِ، وَرَسَاخَةِ الْحِلْمِ). در واقع کسى که بخواهد حکم عادلانه اى کند نخست باید از قابلیت و استعداد شایسته اى در فهم موضوع برخوردار باشد تا هرگونه خطا در تشخیص موضوع موجب خطا در نتیجه حکم نشود. سپس آگاهى لازم را در ارتباط با حکم پیدا کند و آن را دقیقا منطبق بر موضوع نماید، آن گاه حکم نهایى را به طور واضح و روشن و خالى از هرگونه ابهام بیان کند و در این مسیر، موانع را با حلم و بردبارى برطرف سازد. گرچه فهم به معناى مطلق دانستن و پى بردن به حقیقت است و با علم چندان تفاوتى ندارد; ولى چون در اینجا در مقابل علم قرار گرفته مناسب است که فهم ناظر به موضوع و علم ناظر به حکم باشد. چه بسا ممکن است ارباب دعوا با سخنان خشن و حرکات ناموزون و اصرارهاى بى جا، روح قاضى را آزرده سازند. حلم و بردبارى راسخ او نباید اجازه دهد این گونه امور در روحش اثر بگذارد و کمترین تغییرى در حکم ایجاد کند. اینها امورى است که امام(علیه السلام) در عهدنامه مالک اشتر درباره قضاوت، با اضافاتى به آن اشاره کرده مى فرماید: «ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُکْمِ بَیْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِیَّتِکَ فِی نَفْسِکَ مِمَّنْ لاَ تَضِیقُ بِهِ الاُْمُورُ وَلاَ تُمَحِّکُهُ الْخُصُومُ وَلاَ یَتَمَادَى فِی الزَّلَّةِ وَلاَ یَحْصَرُ مِنَ الْفَیْءِ إِلَى الْحَقِّ إِذَا عَرَفَهُ وَلاَ تُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَع وَلاَ یَکْتَفِی بِأَدْنَى فَهْم دُونَ أَقْصَاهُ وَأَوْقَفَهُمْ فِی الشُّبُهَاتِ وَآخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ وَأَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ وَأَصْبَرَهُمْ عَلَى تَکَشُّفِ الاُْمُورِ وَأَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُکْمِ مِمَّنْ لاَ یَزْدَهِیهِ إِطْرَاءٌ وَلاَ یَسْتَمِیلُهُ إِغْرَاءٌ وَ أُولَئِکَ قَلِیلٌ; سپس از میان رعایاى خود برترین فرد را در نزد خود براى قضاوت در میان مردم برگزین. کسى که امور مختلف آنها را در تنگنا قرار ندهد و برخورد مخالفان و خصوم با یکدیگر او را به خشم و لجاجت وا ندارد و در لغزش و اشتباهاتش پافشارى نکند و هنگامى که خطایش بر او روشن شود بازگشت به سوى حق بر او مشکل نباشد و نفس او به طمع تمایل نداشته باشد و در فهم مطالب به اندک تحقیق اکتفا نکند و تا پایان پیش رود و در شبهات از همه محتاط تر باشد و در تمسک به حجت و دلیل از همه بیشتر پافشارى کند و با مراجعه مکرر اطراف دعوا کمتر خسته شود و در کشف حقایق امور شکیباتر باشد و به هنگام آشکار شدن حق در انشاى حکم از همه قاطع تر باشد. او باید از کسانى باشد که ستایش فراوان، او را مغرور نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثناى بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند و البته این گونه افراد کم اند». البته این تفسیر را درباره جمله هاى فوق نمى توان از نظر دور داشت که این جمله ها تنها مربوط به مقام قضاوت نیست، بلکه ناظر به تمام قضاوت هاى اجتماعى و زندگى مادى و معنوى است همه جا باید براى تشخیص موضوع دقت کرد; همه جا باید دقیقا احکام را بر موضوعات منطبق نمود; همه جا باید تصمیم قاطع و شفاف داشت و همه جا در برابر ناملایمات و خشونت نابخردان و نسبت هاى نارواى آنها حلم و بردبارى نشان داد. آن گاه امام(علیه السلام) در یک نتیجه گیرى حکیمانه، آثار هر یک از این شاخه هاى چهارگانه عدالت را بیان مى کند، مى فرماید: «کسى که درست بیندیشد به اعماق دانش آگاهى پیدا مى کند و کسى که به عمق علم و دانش برسد از سرچشمه احکام، سیراب باز مى گردد و آن کس که حلم و بردبارى پیشه کند گرفتار تفریط و کوتاهى در امور خود نمى شود و در میان مردم با آبرومندى زندگى خواهد کرد»; (فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ; وَمَن
ْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ; وَمَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ وَعَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیداً). آرى دقت در فهم، انسان را به ژرفاى علم و دانش مى رساند و آن کس که به ژرفاى علم و دانش برسد احکام الهى را به خوبى درک مى کند و هرکس احکام خدا را دقیقاً بداند هرگز گمراه نخواهد شد و کسانى که در مقابل نابخردان حلم و بردبارى داشته باشند و به گفته قرآن: «(لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْم عَلى أَلاّ تَعْدِلُوا); عداوت نسبت به قومى شما را مانع از اجراى عدالت نشود»(۱) از حق و عدالت دور نخواهد شد و چنین انسانى قطعا محبوب القلوب مردم است. در روایات اسلامى درباره اهمیت حلم و بردبارى و نقش آن در پیروزى انسان در زندگى روایات فراوانى وارد شده است از جمله در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است که فرمود: «کَادَ الْحَلِیمُ أَنْ یَکُونَ نَبِیّاً; آدم بردبار نزدیک است به مقام نبوت برسد».(۲) امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: «تَعَلَّمُوا الْحِلْمَ فَإِنَّ الْحِلْمَ خَلِیلُ الْمُؤْمِنِ وَوَزِیرُه; حلم و بردبارى را بیاموزید (و آن را تمرین کنید) زیرا دوست مؤمن و وزیر اوست».(۳) امام صادق(علیه السلام) نیز در صفات مؤمن مى فرماید: «لاَ یُرَى فِی حِلْمِهِ نَقْصٌ وَلاَ فِی رَأْیِهِ وَهْنٌ; نه در بردبارى او کاستى است و نه در اندیشه اش سستى».(۴) ..................... (۱). مائده، آیه 8. (۲). بحارالانوار، ج 43، ص 70، ح 61. (۳). همان، ج 75، ص 62، ح 140. (۴). همان، ج 64، ص 295، ح 18.
🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🌱 📍 🔺 : 🛑 ارکان ايمان و کفر 📌 قسمت چهارم :   سُئِلَ (علیه السلام) عَنِ الْإِيمَانِ، فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ.... وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ؛ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ [الْمُنَافِقِينَ] الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ...... ♻️ ترجمه و شرح حکمت  امام(عليه السلام) درباره ايمان سؤال شد فرمود: ايمان بر چهار پايه استوار است: بر «صبر» و «يقين» و «عدالت» و «جهاد». 👈 پایه چهارمِ ایمان: جهاد سپس امام(علیه السلام) از چهارمین پایه ایمان یعنى جهاد دم مى زند و براى آن مانند سه پایه گذشته چهار شاخه ذکر مى کند و مى فرماید: «جهاد (نیز) چهار شاخه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، صدق و راستى در معرکه هاى نبرد، و دشمنى با فاسقان»; (وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَالصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِینَ). در واقع امام جهاد را به معناى وسیع کلمه تفسیر فرموده نه تنها جهاد نظامى در میدان جنگ با دشمنان که نتیجه همه آنها عظمت اسلام و مسلمانان و دفع شر کافران و فاسقان و منافقان است و به تعبیر دیگر امام به هر چهار محور جهاد: جهاد با قلب، با زبان، با عمل و با اسلحه در میدان نبرد اشاره مى کند که جهادى است فراگیر و شامل تمام مصداق ها. آن گاه آثار هر یک از این شاخه هاى چهارگانه را به روشنى برمى شمرد و مى فرماید: «آن کس که امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم ساخته»; (فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ). «و آن کس که نهى از منکر کند بینى کافران (منافقان) را به خاک مالیده»; (وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ).(۱) «و کسى که صادقه در میدان هاى نبرد با دشمن (و هرگونه مقابله با آنها) بایستد وظیفه خود را (در امر جهاد با دشمن) انجام داده است»; (وَمَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَیْهِ). «و کسى که فاسقان را دشمن دارد و براى خدا خشم گیرد خدا نیز به خاطر او خشم مى کند (و او را در برابر دشمنان حفظ مى نماید و روز قیامت وى را خشنود مى سازد)»; (وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ). در حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) که در غررالحکم آمده مى خوانیم: «قِوامُ الشَّریعَةِ الاْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ وَإقامَةُ الْحُدُودِ; اساس شریعت و دین امر به معروف و نهى از منکر و اجراى حدود الهى است».(۲) در حدیث دیگرى از آن حضرت در همان کتاب آمده است: «الاَْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْخَلْقِ; امر به معروف برترین اعمال بندگان خداست».(۳) در روایت دیگرى آمده است: «کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) إِذَا مَرَّ بِجَمَاعَة یَخْتَصِمُونَ لاَ یَجُوزُهُمْ حَتَّى یَقُولَ ثَلاَثاً اتَّقُوا اللَّهَ یَرْفَعُ بِهَا صَوْتَهُ; امام صادق(علیه السلام)هنگامى که از کنار گروهى عبور مى کرد که با یکدیگر در حال پرخاش بودند مى ایستاد و با صداى بلند فریاد مى زد: از خدا بترسید، از خدا بترسید، از خدا بترسید (تا شرمنده شوند و دست از نزاع بردارند)».(۴) قرآن مجید صادقان را در سوره بقره آیه 177 چنین معرفى مى کند: «(لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ... وَالصّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَالضَّرّاءِ وَحینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَأُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ); نیکى (تنها) این نیست که (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید (و تمام در فکر تغییر قبله باشید) بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا ایمان داشته باشد... و در برابر مشکلات و بیمارى ها و در میدان جنگ استقامت به خرج دهد. آنها کسانى هستند که راست مى گویند و آنها پرهیزگارانند». تعبیر به «مواطن» ممکن است اشاره به میدان هاى نبرد باشد، همان طور که در قرآن مجید آمده است: (لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَة)(۵) و ممکن است معنى گسترده اى داشته باشد که هرگونه مقابله با دشمنان را چه در میدان نبرد و چه در غیر آن شامل شود.
منظور از غضب براى خدا این است هنگامى که حدى از حدود الهى شکسته شود یا مظلومى گرفتار ظالمى گردد انسان خشمگین شود و به دفاع برخیزد. در حدیثى مى خوانیم هنگامى که موسى(علیه السلام) از خداوند سؤال کرد: چه کسانى را روز قیامت که سایه اى جز سایه تو نیست در سایه عرشت قرار مى دهى؟ خداوند به او وحى فرمود و گروهى را برشمرد از جمله فرمود: «وَ الَّذِینَ یَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِی إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ; کسانى که به سبب حلال شمردن محارم الهى خشمگین مى شوند همچون پلنگى که مجروح شده است».(۶) در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است هنگامى که دو فرشته مأمور شدند شهرى از معصیت کاران را زیر و رو کنند پیرمردى را دیدند که به دعا و تضرع در پیشگاه الهى مشغول است یکى از آن دو فرشته به دیگرى گفت: مگر این پیرمرد دعا کننده را نمى بینى؟ بار دیگر از خدا کسب تکلیف کنیم خطاب آمد که بروید و دستور مرا انجام دهید و در بیان علت آن فرمود: «فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ یَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَیْظاً لِی قَطُّ; این مردى است که هرگز چهره اش به دلیل خشم بر معصیتِ معصیت کاران دگرگون (و سرخ) نمى شد».(۷) منظور از جمله «غَضِبَ اللهُ لَهُ وَأرْضاهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ» این است که اگر ستمى به او برود و حقى از او ضایع شود خداوند به سبب آن خشمگین مى شود و اگر در دنیا جبران نکند در قیامت او را خشنود خواهد ساخت. ...................... (۱). در بسیارى از نسخ به جاى «کافرین»، «منافقین» آمده است که با مسئله نهى از منکر تناسب بیشترى دارد. (۲). غررالحکم، ح 7639. (۳). همان، ح 7632. (۴). کافى، ج 5، ص 59، ح 12. (۵). توبه، آیه 25. (۶). بحارالانوار، ج 13، ص 351، ح 42. (۷). کافى، ج 5، ص 58، ح 8 .