.
تاریخ تکرار نمیشود؛ بلکه این مردان تکراریاند که بدون عبرت، رفتار گذشتگان را در برابر آزمونهای روزگار تکرار میکنند.
📚پس از بیستسال/ سلمان کدیور
@skybook
.
به ما چیزی خارج از عمل ما نمیدهند؛ آنچه در عالم آخرت واقع میشود، چیزی است که در این دنیا تهیه گردیده است.
📚جهاد اکبر یا مبارزه با نفس؛ تقریر بیانات امام خمینی
@skybook
.
مینویسم انسان مجبور به رفتن است. پاک میکنم و جمله را اصلاح میکنم. مینویسم انسان محکوم و مجبور به رفتن است. رفتن یک اَبَرمفهوم است. گاهی با درد است، گاهی با رنج، گاهی با خونریزی. رفتن گاهی از خود است...باید رفت و بزرگ شد و البته بزرگشدن درد دارد.
📚خال سیاه عربی/ حامد عسکری
@skybook
.
اگر انسان خباثت را از نهادش بیرون نکند، هر چه درس بخواند و تحصیل نماید نه تنها فایدهای بر آن مترتب نمیشود؛ بلکه ضررها دارد. علم وقتی در این مرکز خبیث وارد شد، شاخ و برگ خبیث به بار آورده، شجره خبیثه میشود.
📚جهاد اکبر یا مبارزه با نفس؛ تقریر بیانات امام خمینی
@skybook
.
▪️گرمِ کتاب
💎 متن خوانی رمان #ابله اثر #داستایفسکی و گفتگو درباره آن
⏱ جلسه هشتم/ امروز ساعت ۱۸:۳۰
🔸 برای حضور در این جلسه میتونید به سها بیاید و یا وارد "اتاق رمان" #سها_روم شوید
لینک ورود:🔻🔻🔻
https://www.skyroom.online/ch/sohasima/novel
@skybook
.
«در اضطراب دستهای پر،
آرامش دستان خالی نیست
خاموشی ویرانهها زیباست»
📚دیوان اشعار #فروغ_فرخزاد
@skybook
.
در آن زندگی غیرشخصی آرام گرفته بود، زندگیای که از درونش چون چشمهای زیرزمینی جریان یافته بود؛ نهانی، پنهانی؛ زندگیای که بچهها را به وجود آورد، با حرص و ولع، زندگی تمام اندامهایش را دستخوش فرسایش کرد، و باد را لابهلای درختان، جان بخشید و به حرکت درآورد، و قلب او را به تپش و تپش و تپش واداشت، بدون رضایت یا توافق او. به آن زندگی که نامی بر آن نمیتوان گذاشت ایمان داشت و با یقینی ناگهانی و نیمی از سر خشم فکر میکرد پس من واقعاً غرق نمیشوم. شنا میکنم و خودم را از غرقشدن نجات میدهم.
📚در اتاقم را به روی خودم قفل میکنم/ جویس کرول اوتس
@skybook
.
به این ترتیب میروم، دودل، اما سربلند؛ بیمناک از درد تحملناپذیر؛ با اینحال به نظرم جای تردید نیست که در ماجراهایم پس از رنجهای عظیم پیروز خواهم شد و بی هیچ شک در نهایت خواهش درون خود را کشف خواهم کرد.
📚موجها/ ویرجینیا وولف
@skybook
.
وقتی در منظر جان انسان مشخص شود که هیچ نجاتدهندهای نیست و همه آنچه ما به عنوان نجاتدهنده، به صورت وهمی و دروغین به آنها دل بسته بودیم، از منظر قلب کنار رود، و وقتی همه آنچه ما به عنوان فریادرسِ خود به آنها دل بسته بودیم، از صحنه جان رخت بربندند، خداوند در عمق جان ما به عنوان فریادرس ظاهر میگردد و ما با او روبرو میشویم.
📚آشتی یا خدا/اصغر طاهرزاده
@skybook
.
وقتی در منظر جان انسان مشخص شود که هیچ نجات دهندهای نیست و همه آنچه ما به عنوان نجاتدهنده، به صورت وهمی و دروغین به آنها دل بسته بودیم، از منظر قلب کنار رود، و وقتی همه آنچه ما به عنوان فریادرسِ خود به آنها دل بسته بودیم، از صحنه جان رخت بربندند، خداوند در عمق جان ما به عنوان فریادرس ظاهر میگردد و ما با او روبرو میشویم.
📚آشتی یا خدا/اصغر طاهرزاده
@skybook
.
صیاد نفسش را حبس کرد، خیره شد به همه، گفت کاوه کی هست کی نیست. داشت برای کسانی از کاوه حرف میزد که شبانهروز کنارش بودند و میجنگیدند. و لو داد: تنها یگانی که همیشه با بروجردی و بقیه روی آن حساب میکردیم، بهش اعتماد داشتیم، عملیاتهای سخت کردستان را برایش در نظر میگرفتیم، همین یگان ویژه شهداست. با پشتوانه همین کسی که حالا دیگر همهمان خوب میشناسیمش.
📚رد خون روی برف؛ شهید محمود کاوه/ فرهاد خضری
@skybook