eitaa logo
ملاحظات| امین جواهری
776 دنبال‌کننده
363 عکس
63 ویدیو
23 فایل
♦️دستنوشته های سید مجتبی امین جواهری - یک طلبه عصر انقلاب 👈درباره من: https://B2n.ir/x85407 🌐 سایت: http://aminjavaheri.com/ 🔹ادمین: @smojtabaamin فعالیت های فضای مجازی من https://eitaa.com/sm_javaheri/896
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از المرسلات
2.93M
🔈🔈 ♻️ : توی صوت های تاکید بر این است که نسبت به مطالبی که می آموزیم داشته باشیم تا مطالب در ذهنمان مترتّب و نظام مند نقش ببندند. 🔸 میخواستم بدونم طلبه ای که تازه با این روش آشنا شده و مقداری از درس هایش را بدون توجّه به این نکات خوانده و از آن ها گذشته، چگونه میتواند این چارچوبۀ فکری را در ذهن خودش به وجود بیاورد؟ ⛔️ متأَسفانه در حوزۀ ما فقط پمپاژ اطلاعاتی می شود بدون به دست دادن دیدگاه و چارچوب و نظامند کردن اطلاعات. ممنون میشم اگر راهنماییم کنید. 🔰 پاسخ این سوال مهم را از مشاور محترم کانال حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری(@smojtabaamin) بشنوید 🔹لینک صوت در وب سایت شخصی مشاور:👇 http://aminjavaheri.com/2020/09/17/howze-matlub/ 📌 جهت ارتباط با مشاوران کانال کلیک کنید 👇👇👇 🆔 eitaa.com/almorsalaat/248 @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
2.74M
🔈🔈 ♻️ : در مورد تحصیل علم فلسفه عده ای معتقدند دو حالت دارد یا فلسفه به قصد آشنایی با علوم دیگر مثل اصول فقه می خواند یا به صورت تخصصی سیر فلسفه را دنبال می کند. در حالت اول خواندن چند کتاب در مقدمات فلسفی کافی است ولی در حالت دوم باید ابتدا مکتب مشاء را بخواند، سپس اشراق و بعد از آن حکت متعالیه و ... . 🔸 من در کانال المرسلات دیدم که تأکید ایشان روی کتاب بدایه الحکمه خیلی زیاد است و بقیه کتب پیشین در مکاتب دیگر را پژوهشی می دانند. 🔸سوال من این است که نگاه ایشان به فلسفه کدام یک است؟ آیا تخصصی می دانند یا به صورت سطحی و عمومی؟ اگر ایشان اعتقاد به تخصص دارند چرا برخلاف علوم دیگر مثل اصول فقه که از الموجز و اصول مظفر و رسائل و کفایه و مناهج توصیه به خواندن می شود تنها به بدایه الحکمه اکتفا می کنند؟ 🔸چرا برای خواندن فلسفه ایشان یادگیری مکاتب پیشین را مقدم نمی دارند. مثلا یادگیری حکمت مشاء، حکمت اشراق و بعد از آن حکمت متعالیه؟ 🔰 پاسخ این سوال مهم را از مشاور محترم کانال حجت الإِسلام سید مجتبی امین جواهری(@smojtabaamin) بشنوید 📌 جهت ارتباط با مشاوران کانال کلیک کنید 👇👇👇 🆔 eitaa.com/almorsalaat/248 @almorsalaat
♻️ تفاوت دیدگاه اصولی و ادبی درمورد زبان شناسی 🌀 : با عرض سلام. بنده چندین سوال درمورد زبان شناسی موجود در علم اصول و تفاوت آن با ادبیات عرب _که همین موضوع را نیز متکفل است_ دارم. 🔅 چرا اصولیین فارغ از بررسی آراء اهل زبان (ادبا عرب) بعضی از قواعد نحوی را به وجدانیات ارجاع می دهند. به عنوان نمونه اختلاف میان زبان شناسان و اصولیین در مسأله ی دلالتِ نسبت اضافه بر تحقق اضافه _که این اختلاف به خاطر اختلاف در روش آن هاست_ را بیان میکنم: دانشمند اصولی قائل است که نسبت اضافی دال بر تحقق نسبتش نیست. «تهذيب الأُصول، جلد۱، صفحه ۵۲» اما دانشمند ادبی می گوید: نسبت اضافی دال بر تحقق نسبت اضافی هم می تواند باشد. «دلائل الإعجاز في علم المعاني، صفحه : ۳۶۰». سوال بنده مشخصا این است که در اختلاف میان اصولیون و دانشمندان ادبی چرا به قول ادبا بی توجهی شده است در حالی که مباحث زبانی نزد اصولیین انتزاعی است و حواله به ادله انتزعی می شود در حالی که ادبا به مطالعه دقیق عرف زبانی استناد می کنند! 🔅 اصولیون با حدوسط هایی مانند ارتکاز و وجدان چنین مقابله ای با دانشمندان ادبی می کنند، اساسا مقصود از ارتکاز و وجدان در مباحث زبان شناسی اصولیین چیست!؟ 🔅 حد و مرز و حریم اهل زبان و اصولی در چیست.؟ 🔅 و سوال آخر ایکنه چطور ممکن است که اصولیین قاعده ای را بر همه زبان ها حاکم می کنند بدون این که هر یک را بررسی کرده باشند؟ 🔺🔺🔺🔺🔺 🔻🔻🔻🔻🔻 🔷 : سلام و عرض ادب. خیلی مطلب مهمی رو پیگیری می کنید و بنده هم در حد سوادم نکاتی رو که به نظرم میرسه رو عرض عرض می کنم. 🔶 درباره مباحث الفاظ در علم اصول که وارد حوزه زبان شناسی می شود، پنج نکته حائز اهمیت را بیان می کنم سپس به بررسی اشکالی که به امام «ره»فرمودید می پردازم: 🔹 در علم اصول مباحث الفاظ "من جهت عامه" است یعنی مسائل مشترک زبان را بررسی می کنند که مربوط به ظرف اعتباری ذهن بشر و بر محور لغویت یا عدم لغویت در تفهیم و تفهم است. مواردی که وارد زبان خاص (عربی) می شود به دلیل آلی بودن علم اصول برای استنباط است و چون بعضی از مباحث در علوم مربوط به زبان خاص مثل صرف، نحو، لغت و... آن طور که مورد نیاز اصولی هست بحث نشده، به آن می پردازند. 🔹 متأسفانه علم اصول با تأثیراتی که از مکتب نجف پذیرفت در این زمینه به صورت غلطی از منطق و کلام الهام گیری کرده و از ظرف اعتباری زبان غافل بوده. مبنای بسیاری از مباحث زبانی به اشتباه مبتنی بر معرفت شناسی تقریر شده. مثل حدوسط حکایت که در اقسام وضع مرحوم آخوند خراسانی است و دیگران از آن استفاده کردند و حضرت امام خمینی با انتقاد از ایشان محور اقسام را بر تداعی معانی قرار داده و آن را تابع دلالت در ظرف اعتبار تبیین می کنند. به همین دلیل از نظر ایشان استحاله قسم رابع واضح البطلان است. چون استحاله در مستوای دلالت بی معنی است. 🔹 اگرچه ظرف اعتبار نادیده انگاشته شده و از ادله یا مبانی فلسفی و منطقی استفاده شده ولی این نکته نیز حائز اهمیت است که ذهن در امر دلالت، ویژگی های ثابت هم دارد. یعنی می توان قواعد عامی را بر مسائل زبان حاکم دانست که البته این قواعد حاصل برهان یا مباحث فلسفی و عقلی نیست و از بدست می آید. این ارتکاز عمومی در زبان بعضی از اصولیین همان "" است. مثل یا و... . به عبارت دیگر قوانین عام حاکم بر الفاظ در عین این که اعتباری است، دارای ثبوت نیز است. بنظرم دو مفهوم "" و "" را باید در این فضا از یکدیگر تفکیک کنید. سیره عقلائیه نیاز به برررسی و رصد جامعه یا عرف ندارد چون بر هر ذهن انسانی حاکم است ولی عرف بر محور پذیرش اجتماعی یک مسأله است. 🔹 اختلافات میان علما بیشتر در مورد صغریات این قواعد است. مثلاً ممکن است عده ای ناخودآگاه امری که همراه با قرینه در کلام است را به ذات دال و مدلول نسبت دهند در این صورت برای تبیین اشکال آن ها، ناچاریم به تجزیه یا پیراستن کلام بپردازیم تا عناصر مخفی آشکار شود. مثلا در کتاب مغنی بسیاری از معانی که موضوع له حروف بیان می شود همراه با قرینه ای بوده که از ذهن مصنف مخفی مانده. اختلافی که میان اصولیین و ادبا نقل کردید ظاهراً از همین دسته است. متن تقریر حضرت امام خمینی «ره» ناظر به این نیست که نسبت اضافی محال است بر تحقق نسبتش دلالت کند بلکه ایشان معتقدند به صورت عادی و فارغ از قرائن دیگر، ذهن انسان از صرف اضافه نمی تواند حکم به تحقق نسبت بکند. اگرچه ممکن است در مواردی این امر با قرینه یا عوامل دیگر حاصل شود. ادامه در پست بعدی👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1218904066C99ddcc9bf0