هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
♨️ هدف نهایی عبارت است از نجات و رستگاری فرد انسان/ همه چیز حتی ایجاد حکومت، جامعه اسلامی و عدالت، مقدمه و هدف میانی است.
🔰 رهبر معظم انقلاب
💠💠💠💠💠💠
🔅 موضوع نگاه اسلام به انسان و محور بودن انسان، در اسلام خیلی معنای وسیعی دارد. خب، پیدا است انسان اسلامی با انسانی که در فلسفههای مادّی غرب و پوزیتیویسم قرن نوزده و اینها مطرح است، بکلّی متفاوت است؛ این یک انسان است، آن یک انسان دیگر است؛ اصلاً تعریف این دو انسان یکی نیست. لذا محور بودن انسان هم در اسلام با محور بودن انسان در آن مکاتب مادّی بکلّی متفاوت است.
🔅 انسان، محور است. همهی این مسائلی که ما داریم بحث میکنیم: مسئلهی عدالت، مسئلهی امنیّت، مسئلهی رفاه، مسئلهی عبادت، برای این است که فرد انسان سعادتمند شود. اینجا مسئلهی سعادت و مسئلهی عُقبی متعلّق به فرد است؛ نه به این معنا که انسان از حال دیگران غافل باشد، برای آنها کار نکند؛ نه، «مَن اَحیاها فَکَأنَّما اَحیَا النّاسَ جَمیعا». در روایت هست که معنای این جمله را از امام پرسیدند، فرمود: تأویل اعظم آن این است که تو کسی را هدایت کنی. معلوم است که هدایت وظیفهی همه است؛ لیکن در نهایت آن چیزی که از نگاه اسلام برای انسان مطرح است و اهم است، نجات خودش است.
🔅 ما باید خودمان را نجات دهیم. نجات ما به این است که به وظایفمان عمل کنیم؛ که البتّه آنوقت وظایف اجتماعی، استقرار عدالت، ایجاد حکومت حق، مبارزهی با ظلم، مبارزهی با فساد، اینها همه جزو مقدّمات همان نجات است. بنابراین اصل این است. همهچیز مقدّمه است؛ جامعهی اسلامی هم مقدّمه است؛ عدالت هم مقدّمه است.
🔅 اینکه در قرآن کریم هست که «لِیَقوم النّاس بِالقِسط» -که بهعنوان هدف انبیا ذکر شده- قطعاً عدل هدف است، منتها این هدف میانی است؛ هدف نهایی عبارت است از رستگاری انسان؛
🔅 انسان موجودی است مکلّف، مختار و مواجه با هدایت الهی -«ألَم نَجعَل لَهُ عَینَین. و لِساناً وَ شَفَتَین. وَ هَدَیناهُ النَّجدَین»- میتواند هدایت را انتخاب کند، میتواند ضلالت را انتخاب کند. انسان موجودی است متعهّد، برای خود، برای جامعه، برای اهل.
🔅 آنوقت با این نگاه، مردمسالاری علاوه بر اینکه برای مردم یک حق است، یک تکلیف هم میشود؛ یعنی همهی مردم در امر حکومت جامعه مسئولند. نمیشود گفت که آقا به من مربوط نیست؛ نه، صلاح و فساد کشور، حکومت، اینها به یکایک انسانها مرتبط است؛ یعنی انسان در مقابل آن متعهّد است.
📚 اولین نشست اندیشه های راهبردی 89.09.10
#کلام_ولی
#انسان_شناسی
#تمدن_اسلامی
@almorsalat
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
♦️یک نمونه از تأثیر علم فلسفه در انسان شناسی
🔰 #یادداشت از سید مجتبی جواهری
📌📌📌📌📌
🔸تا به حال سخنان زیادی از بزرگان و اساتید حکمت درباره تأثیر فلسفه بر انسان شناسی شنیده ایم. در این نوشته قصد دارم با مقدمه ای کوتاه، ذهن شما مخاطب محترم کانال المرسلات را برای استماع صوت زیر آماده کنم تا بار دیگر یکی از ثمرات #فلسفه در انسان شناسی و مسیر استکمال او را بنگریم. صوت زیر قسمتی کوتاه از تدریس کتاب #بدایه_الحکمه استاد علی فرحانی است که برای استفاده شما تقطیع کردیم.
🔸و اما مقدمه کوتاه من...
🔸در علم فلسفه ذیل بحث از فصل ششم #احکام_ماهیت (برخی از احکام انواع)، میان نوع مادی و نوع مجرد تفکیک می کنیم. یکی از احکام اختصاصی در انواع مجرد، منحصر به فرد بودن آن هاست. یعنی برخلاف انواع مادی که می توانند مصادیق یا افراد متعدد داشته باشند، انواع مجرد تنها یک فرد دارند. یا به تعبیر دیگر هر فرد از مجردات یک نوع محسوب می شود.
🔸خلاصه #برهان این مدعی آن است که؛ «کثرت» ملازم #امکان_استعدادی است چون عرض مفارق ماهیت شمرده می شود و امکان استعدادی منحصر در مادیات، پس کثرت منحصر در انواع مادی است.
🔸بگذریم از برهان این مطلب...
🔹استاد علی فرحانی در ادامه به تأثیر این مبنا در #انسان_شناسی اشاره می کنند و نکاتی را می فرمایند که خلاصه ای از آن ها را می نویسم:
🔹در نظام #حکمت_متعالیه انسان "جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا" است پس در گام اول از ماده به مجرد حرکت می کند. از این رو افراد متعددی دارد ولی ادامه استکمال آن از مجرد به مجرد است به همین دلیل در گام های دیگر، هر فردِ انسان یک نوع محسوب می شود و احکام مختص به خود را دارد.
🔹اکتسابات اختیاری انسان سرنوشت نوع او را مشخص می کند. یعنی اعمال انسان، نوع (ماهیت) او را رقم می زند. از این رو ثواب و عقاب هر نوع منحصر به همان نوع است. در منابع اسلامی تعابیر مختلفی وجود دارد که انسان چیزی غیر از عملش نیست. مثل آیات:
⚜️ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
⚜️الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
⚜️كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
⚜️وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
⚜️فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِکُمْ هٰذَا إِنَّا نَسِينَاکُمْ وَ ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
🔹عده ای متأسفانه به دلیل کج فهمی مقصود از «بما کنتم تعملون» در آیات فوق را «به مقدار آنچه عمل کردید» دانسته و «مقدار» را در آیه مقدر می دانند. در حالی که ظاهر آیات ملاقات همان عمل است.
یا آیات دیگری مثل:
⚜️فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره فمن یعمل مثقال ذره شراً یره
در روایات مقصود از قبر اشاره به همین نکته است نه قبری که در ظاهر می بینیم.
🔹اِنَّ القَبرَ رَوضَةٌ مِن رِیاضِ الجَنَّةِ اَو حُفرَةٌ مِن حُفَرِ النّیرانِ؛
🔹با توجه به این مبنا بسیاری از مسائل مثل بحث شفاعت ، مرگ و قیامت متحول می شود.
استاد این نکته را با بیانی شیوا در صوت ذیل متذکر می شوند.
#فلسفه
@almorsalat
🔊 #بشنوید 👇