eitaa logo
کانال سید محمد مجیدی
202 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
ما بر سر عهدی که بستیم ماندیم اما تو ... ارتباط با ما @moheb_v لینک گروه فرزندان مکتب حاج قاسم https://eitaa.com/joinchat/469565635C2de1852c38
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حجت الله
عرض تسلیت وفات پدر مهربانت غفران وافربرایش به آقای سیدمحمدمجیدی درحرم اقامولاامیرمونان امام دورکعت نماز هم میخانیم حجت رضانیا
هدایت شده از روح الهی
سلام برادر عزیزم سید بزرگوار ، از اعماق وجودم فقدان و درگذشت پدر بزرگوارتان را به شما و خانواده گرامی تسلیت می گویم ، واقعا غم از دست دادن مادر عزیز خیلی سنگین بود و مصیبت درگذشت پدر بزرگوار و زحمتکش اضافه شد ، بنده حقیر در این مصیبت بزرگ برای شما سید عزیز دوست خوبم و بازماندگان ، از درگاه الهی صبر خواستارم . سید جان ، متاسفانه آنفلونزا گرفتم و توفیق عرض تسلیت حضوری خدمت شما از من سلب شد .
بابا تا زمانی که سالم بود پولش امانت دست بنده خدایی داد امروز برام زنگ زدند که تو وخانمت بیایید کارتون دارم گفتم چکاری گفت خیره وقتی رفتم گفت پدرت مبلغی پول گذاشت پیشم سفارش کرد بعدمرگش بدم به تو و زنت😭 بابا هنوزم هوامون داری تادیروز باید میامدم پیشت تا منو ببینی ولی الان هر لحظه منو میبینی😭
عکسِ رویِ تو چو در آینهٔ جام افتاد عارف از خندهٔ مِی در طمعِ خام افتاد حُسن رویِ تو به یک جلوه که در آینه کرد این همه نقش در آیینهٔ اوهام افتاد این همه عکسِ می و نقشِ نگارین که نمود یک فروغِ رخِ ساقیست که در جام افتاد غیرتِ عشق، زبانِ همه خاصان بِبُرید کز کجا سِرِّ غمش در دهنِ عام افتاد من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم اینم از عهدِ ازل حاصلِ فرجام افتاد چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار؟ هر که در دایرهٔ گردشِ ایام افتاد در خَمِ زلفِ تو آویخت دل از چاهِ زَنَخ آه، کز چاه برون آمد و در دام افتاد آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی کار ما با رخِ ساقیّ و لبِ جام افتاد زیرِ شمشیرِ غمش رقص‌کُنان باید رفت کـ‌آن که شد کشتهٔ او نیک سرانجام افتاد هر دَمَش با منِ دلسوخته لطفی دگر است این گدا بین که چه شایستهٔ اِنعام افتاد صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی زین میان حافظِ دلسوخته بدنام افتاد
نگران یمن و جنبش مقاومت اسلامی انصار الله یمن نباشید مردم یمن و پیرو زید ابن علی ابن حسین(ع)و چهار امامی هستند اعتقاد به قیام ومبارزه از ویژگی‌های مهم زیدیه است بخاطرقیام جناب زید ابن علی پیرو او شدند انان میانه ای با صلح و سازش ندارند و تا پای جان می جنگند امریکا اشتباه فاحشی کرده‌است در تحولات آخر الزمان و ظهور منجی عالم بشریت و مردم یمن نقش مهمی را ایفا میکنند منتظر انفجارهای ناو های آمریکا و انگلیس باشید ؛ خودش را از دست نمیدهد دیروز بعد یک سال از سرقت توسط آمریکا ، ارتش جمهوری اسلامی ایران نفتکش آمریکا توقیف کرد اینکه چنین اقدامی کرد و سپاه اقدامی نکرد آن هم در دریای عمان نه خلیج فارس خود یک را مخابره کرده است تحولات جبهه مقاومت اسلامی در ایران و عراق و لبنان و سوریه و یمن و افریقا و امریکا و را با نگاه دیگر پیگیر باشید 🖊 سیدمحمدمجیدی ۲۲ دی ماه ۱۴۰۲ 🔸 رسانه میم مثل مادر @smajidi_ir 🌴 گروه 🆔 https://eitaa.com/joinchat/469565635C2de1852c38
ان شاء الله سعی میکنم خلاصه منبر ها و مجالس یا فیش های سخنرانی را کانال بزارم تا مخاطبین نیز از مطالب بهره مند شوند بارها شده مطالب زیادی را آماده میکردیم اما فرصت منبر بگونه ای بود که نمیشد تمام مطالب را بیان کرد امیدوارم مطالب برای شما هم مفید باشد 🖊 سیدمحمدمجیدی ارتباط با ما ( @moheb_v ) 🔸 رسانه میم مثل مادر @smajidi_ir 🌴 گروه 🆔 https://eitaa.com/joinchat/469565635C2de1852c38
انگار یک کوه سفر کرده از این دشت بیاد او لحظه می باریدم برف های روی کوه آب می‌شود به چشمه سار ها می پیوند کوه نباشد برفی نیست برفی نباشد آبی نیست آب ی نباشد چشمه سار نیست چشم سار نباشد آهو ها کوچ میکنند طراوت و شادابی رخ می بندد باید در انتظار کویر بود آفتاب سوزان دید خار مغیلان را دید من چه بگوید از این همه غم و دلتنگی باید که بسوزم و بگریم از این سوز 🖊مجیدی سیدمحمد
01 امام هادی(علیه‌السلام) فرزند امام جواد(علیه‌السلام) دهمین امام شیعیان است. حضرت در 15 ذی‌الحجه سال 212 هجری قمری در مدینه منوره متولد شد و از سال ۲۲۰ تا ۲۵۴ هجری قمری به مدت ۳۴ سال امامت شیعیان را به عهده داشت. دوران امامت حضرت مقارن با حکومت چند تن از خلفای عباسی چون معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز بود؛ در میان آنان متوکل عباسی به دشمنی با اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و شیعیان شهره بود و از ترس مجبور شد تا امام را از مدینه به سامرا ببرد.
فیش_نگار چگونگي شهادت امام هادي عليه السلام حضرت امام هادي ـ عليه السّلام ـ در 8 سالگي، پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گرديد و پس از 33 سال امامت، در سن 41 سالگي در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسيدند. چگونگي شهادت امام هادي عليه السلام امامت امام هادي ـ عليه السّلام ـ همزمان با خلافت 6 خليفه عباسي بود. مقارن بود با 7 سال باقيمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوكل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوكل به مدت 6 ماه، مستعين پسر عموي منتصر 4 سال و معتز پسر ديگر متوكل كه سه سال خلافت كرد. امام هادي پس از گذشت يكسال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسيد و جسم پاك حضرت، در سامرا در خانه مسكوني حضرت مدفون گرديد. امام علي النقي (هادي) ـ عليه السّلام ـ امام دهم شيعيان جهان است كه در نيمه ذي حجه سال 212 هـ. ق در شهر صريا‌ (حومه مدينه) به دنيا آمد. پدرش امام جواد ـ عليه السّلام ـ و مادرش سمانه است.[1] حضرت امام هادي ـ عليه السّلام ـ در 8 سالگي، پس از شهادت پدر بزرگوارشان عهده دار مقام امامت گرديد و پس از 33 سال امامت، در سن 41 سالگي در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسيدند.[2] امامت امام هادي ـ عليه السّلام ـ همزمان با خلافت 6 خليفه عباسي بود. مقارن بود با 7 سال باقيمانده از خلافت معتصم برادر مأمون، واثق پسر معتصم به مدت 5 سال، متوكل برادر واثق 16 سال، منتصر پسر متوكل به مدت 6 ماه، مستعين پسر عموي منتصر 4 سال و معتز پسر ديگر متوكل كه سه سال خلافت كرد. امام هادي پس از گذشت يكسال از خلافت معتز در سامرا مسموم شده و به شهادت رسيد و جسم پاك حضرت، در سامرا در خانه مسكوني حضرت مدفون گرديد.[3] نكته مهم در شهادت امام هادي ـ عليه السّلام ـ اين است كه حضرت در سامراء به سبب كنترل بسيار شديد و خفقان حاكم و منع دوستان و شيعيان از ديدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفين حتي نزديكترين ياران امام نيز از حال و وضع امام بي خبر يا بسيار كم اطلاع بودند. [4] و به همين دليل است كه منابع اشاره دقيقي به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذكر كردند بدون ذكر زمان دستور خليفه به مسموم كردن و اينكه چه كساني مأمور اين جنايت شدند و چه زماني اين عمل پليد از آنان سر زد. حتي در روز شهادت حضرت هم اتفاق نظر نيست.[5] امام هادي ـ عليه السّلام ـ در طول دوران امامت خود از سركشان و حاكمان فاسد بني عباس رنجها و محنت‌هاي زيادي كشيد. در اين ميان متوكل در ظلم و ستم به حضرت و سنگدلي گوي سبقت را از ديگران ربود. متوكل وجود امام هادي ـ عليه السّلام ـ را خطر بزرگي براي حكومت خويش احساس مي‌كرد، از اين رو، تصميم گرفت تا با دو روش همزمان در يك اقدام، از بحراني تر شدن اوضاع جلوگيري كند. يكي حمله به ياران امام و نابود كردن آثار شيعيان به گونه‌اي كه قبر مطهر امام حسين ـ عليه السّلام ـ را نيز تخريب كرد و دوم دور كردن امام از مدينه كه پايگاه سازمان تشيع بود.[6] عبد الله بن محمد فرماندار مدينه از دشمنان اهل بيت بود و از امام نزد متوكل سعايت مي‌كرد و پيوسته قصد آزار آن جناب را داشت. امام هادي ـ عليه السّلام ـ در نامه‌اي به متوكل، سعايت و دروغگويي او را ياد آوري كرد، ولي متوكل كه زمينه را براي تبعيد امام از مدينه و تحت نظر گرفتن مناسب مي‌ديد در نامه‌اي ظاهرا محترمانه از حضرت خواست به سامرا بيايد.[7] نامه متوكل رسيد و حضرت آماده رفتن به سامرا شد، وقتي آن حضرت به سامرا رسيد، متوكل‌ ( با آن همه وعده و احترام كه در نامه‌اش بود) يك روز خود را پنهان كرد و آن حضرت را در كاروانسرايي كه به كاروانسراي گداها معروف بود فرود آورد.[8] سپس متوكل دستور داد‌ حضرت را كاملا تحت نظر گيرند و خانه‌شان را محاصره كرده و مانع ديدار شيعيان با ايشان و استفاده دانش پژوهان از آن سرچشمه علم و معرفت كرد و حتي ايشان را در تنگنا و محاصره اقتصادي قرار داد و رساندن حقوق شرعيه و هدايا را از داخل و خارج بر حضرت ممنوع كرد و متخلفان را عقوبتي سخت نمود.[9] اين وضعيت جز در حكومت شش ماهه منتصر تا زمان شهادت امام ادامه داشت و در زمان معتز شدت گرفت. يكي ديگر از سختگيريهاي متوكل در آزار امام هادي ـ عليه السّلام ـ اين بود كه گاه و بي گاه به مأموران خود دستور مي‌داد تا ناگهاني به خانه امام ريخته و آنجا را بازرسي كنند به اميد آنكه سلاح يا مدركي دال بر فعاليت ايشان عليه حكومت بدست آورند. لكن در اين حمله‌هاي شبانه جز كتابهاي علمي و ادعيه چيزي يافت نمي شد.[10]
گاهي متوكل فرمان مي‌داد حضرت را در هر حالتي كه هست به دربار آورند. در يكي از اين احضارها امام در حالي بر متوكل وارد شد كه او مست و لا يعقل در كنار جامها و سبوهاي شراب و در ميان گروههاي خنياگر و رقاصه افتاده بود.امام بي توجه به موقعيت خطير و خطرات احتمالي به شدت او را سرزنش و ملامت كرد و به نصيحت گويي و ياد‌آوري قيامت پرداخت و فسق و فجور و مي خوارگي و بدكارگي او را محكوم ساخت. موكل بر آشفت و دستور داد ايشان را در زندان محبوس سازند.[11] حضرت روانه زندان شد و شخصي از حضرت شنيد كه مي‌فرمودند: انا اكرم علي الله من ناقه صالح[12] و سپس اين آيه را خواندند‌«تمتعوا في داركم ثلاثة ايام ذلك وعد غير مكذوب»[13] بيش از سه روز نگذشت كه متوكل به دست فرزندش منتصر به هلاكت رسيد.[14] منتصر گر چه بر امام سخت نگرفت ولي اين آرامش نسبي امام و شيعيان پس از شش ماه تمام شد و دوباره آزار و حصر و شكنجه و قتل راهكار اساسي خلافت در مقابل شيعيان بود. امام هادي ـ عليه السّلام ـ با حاكمان ستمگر سازش نكرد و آنها از مبارزه منفي و عدم همكاري حضرت هراس داشتند و رنج مي‌بردند تا اينكه تنها راه خويش را خاموش كردن نور خدا پنداشتند و بدين ترتيب امام هادي ـ عليه السّلام ـ نيز مانند امامان پيشين به مرگ طبيعي از دنيا نرفت بلكه در زمان معتز مسموم گرديد.[15] منابع معتبر و مورخان شيعه شهادت حضرت را در‌ ماه رجب سال 254 ه.ق[16] مي‌دانند. مرحوم آيت الله مرعشي نجفي شهادت حضرت را در روز دوشنبه سوم رجب سال 254 ه.ق مي‌داند[17] گر چه برخي منابع شهادت حضرت را در ماه جمادي الثاني[18] يا 27 رجب[19] نيز ذكر كرده‌اند.
پی نوشتها: [1] . شيخ مفيد،‌ الارشاد ج 2 ، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاّتي، ص 417 و 418 – پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، چاپ 13،‌ 1381، موسسة امام صادق،‌ص 567، طبرسي، امين الاسلام، اعلام الوري، چ3، دار الكتاب الاسلاميه، ص 355. [2] . شيخ مفيد همان، طبرسي همان. [3] . پيشوايي همان ص 612 به نقل از شبلنجي، ‌نور الابصار، ص 166، شيخ مفيد در الارشاد به جاي شهادت از لفظ وفات استفاده كرده است. [4] . عقيقي بخشايشي، زندگاني پيشواي دهم امام هادي ـ عليه السّلام ـ ، انتشارات نسل جوان، 1357 ، ص 45- 40 – عادل اديب. زندگاني تحليلي پيشوايان ما ،‌ترجمه اسد الله مبشري، نشر فرهنگ اسلامي، چاپ 16 ،‌1376 ،‌ص 258- 256. [5] . سن امام را بين 40 تا 42 سال ذكر كرده‌اند و روز شهادت امام را يا ذكر نكرده‌اند يا سوم رجب يا بيست و هفتم رجب و يا در ماه جمادي الثاني ذكر كرده‌اند كه خواهد آمد. [6] . ابو الفرج اصفهاني،‌مقاتل الطالبيين، نجف،‌ منشورات المكتبة الحيدرية،‌ 1385 ه.ق،‌ ص 395 – پيشوائي، همان ، ص 571 – عادل اديب ، همان، ص 256 .– عقيقي بخشايشي، همان، ص 53 و 54 – قرشي، باقر شريف،‌زندگاني امام علي الهادي، انتشارات اسلامي، 1371 ، ص 386 [7] . شيخ مفيد، همان، ص 435 – طبرسي،‌اعلام الوري، همان، ص 365 – قرشي،‌زندگاني امام علي الهادي، همان ، ص 386 . [8] . شيخ مفيد،‌الارشاد، همان،‌ص 438. [9] . قرشي،‌ باقر شريف،‌زندگاني امام علي الهادي، همان، ص 386. [10] . قرشي، باقر شريف ، همان، ص 387. [11] . قرشي، باقر شريف، همان، ص 387. [12] . ترجمه: من نزد خدا از ناقه حضرت صالح محترم ترم. [13] . سوره هود،‌آيه 56 ، در خانه‌هايتان سه روز به آسايش و خوشگذراني سپري كنيد‌ (سپس عذاب الهي خواهد رسيد) آن وعده‌اي است كه دروغ نخواهد بود. [14] . طبرسي،‌ اعلام الوري،‌همان، ص 363 – عماد الدين طبري ،‌ مناقب الطاهرين، تهران، انتشارات رايزن، 1379، ج 2، ص 827. [15] . پيشوايي، سيره پيشوايان، همان، ص 612 به نقل از شبلنجي، نوار الابصار، ص 166. [16] . شيخ مفيد. الارشاد،‌همان، ص 439 – طبرسي،‌اعلام الوري،‌ همان،‌ ص 355 – پيشوائي ،‌همان ص 567. [17] . مرعشي نجفي، سيد شهاب الدين، مجموعه نفيسه، ص 56 . [18] . عقيقي بخشايشي، همان، ص 90 به نقل از قندوزي، شيخ سليمان بلخي، نيابيع المودة چاپ بيروت، جلد 3،‌ص 14. [19] . عقيقي بخشايشي، همان،‌ص 112.
پدر دشمن اهل بیت و پسر محب و دوستدار اهل بیت «ابوجعفر محمد بن جعفر» ملقب به «منتصر بالله»، یازدهمین خلیفه عباسی است که پس از کشتن پدرش متوکل، در شوال سال ۲۴۷ قمری به خلافت رسید. منتصر برخلاف متوکل، در دوره شش ماهه خلافتش، دوستی با خاندان پیامبر را آشکار ساخت و فدک را به علویان پس داد. محتویات ۱ قتل متوکل و خلافت منتصر ۲ منتصر و علویان ۳ خصوصیات اخلاقی ۴ وفات منتصر ۵ پانویس ۶ منابع قتل متوکل و خلافت منتصر متوکل عباسى که در دشمنى با اهل بیت علیهم‌السلام و شیعیان و محبان آنان معروف، و در ستمکارى و سخت‌گیرى بر عموم مردم زبانزد همگان بود، چند سال پیش از هلاکت خود فرزندش "محمد منتصر" را به ولایت‌عهدى برگزید. ولیکن پس از مدتى از این کار پشیمان شد و در صدد خلع منتصر از ولایت‌عهدى برآمد زیرا مى‌ پنداشت که منتصر در انتظار مردن اوست تا هر چه زودتر، خود به خلافت برسد. از این رو همیشه وى را به جاى "المنتصر"، "المستعجل" مى‌ خواند. منتصر از این که پدرش متوکل عباسى راه ناسپاسى و انحراف از مسیر حقیقت را در پیش گرفته و با خاندان "پیامبر اکرم" صلی الله علیه و آله دشمنى نموده و نسبت به مقام شامخ "امیرمؤمنان على بن ابى‌ طالب" علیه‌السلام جانب ادب را رعایت نمى‌ کرد، بسیار ناراحت بود و بر او اعتراض مى‌ کرد و مى‌ گفت: على علیه‌السلام، سرور ما و شیخ بنى‌هاشم است. بدین جهت اگر از خادمان و ندیمان دربار کسى نسبت به حضرت على علیه‌السلام بى‌ احترامى مى‌ نمود، منتصر وى را تهدید و حتى تنبیه مى‌ کرد. متوکل عباسى که از رویه پسرش خشمگین بود، در صدد خلع وى از ولایت‌عهدى و جانشینى فرزند دیگر خود "معتز عباسى" برآمد و منتصر را تحقیر مى‌ کرد و دشنام مى‌ داد و به قتل تهدیدش مى‌ نمود. سرانجام، منتصر و فرماندهان معروف دربار همانند "بُغا" و "وصیف" از رفتار و کردار متوکل به تنگ آمده و در صدد قتلش برآمدند. منتصر در شب چهارم شوال در حالى که پدرش در حال مستى بود، بر او هجوم آورده و وى را در همان حال به هلاکت رسانید و "فتح بن خاق" را که به دفاع از متوکل برخاسته بود، به متوکل ملحق کرد. همچنین در علت این که او پدرش متوکل را کشت گفته اند که روزی در مجلس متوکل یکی از ندیمانش به نام عباده مخنث، خود را به شکل امام علی علیه السلام درآورده بود و در مجلس می رقصید و آوازه خوانان همصدا می خواندند: این مرد طاس شکم گنده آمده تا امیرالمؤمنین مسلمانان شود. متوکل هم در حال خوردن شراب بود و از این برنامه خندان بود. منتصر از دیدن این صحنه ناراحت شد و با اشاره عباده را تهدید کرد. او از ترس ساکت شد. منتصر به متوکل گفت: ای امیرالمؤمنین آن کسی که این مرد ادای او را درمی آورد و مردم می خندند، پسرعموی تو و بزرگ خاندان تو است و مایه افتخار تو محسوب می شود. اگر خودت می خواهی گوشت او را بخوری بخور ولی اجازه نده این سگ و امثال او از آن بخورند. متوکل با تمسخر به آوازه خوانان دستور داد این شعر را بخوانند: غار الفتی لابن عمه رأس الفتی فی حرّ امه این پسر به خاطر پسرعمویش به غیرت آمد؛ سر این جوان در (...) مادرش باد. به دنبال این جریان بود که منتصر شب هنگامی که متوکل در بزم شراب به مستی فرو رفته بود با نقشه قبلی و همکاری ترکها، در شوال سال ۲۴۷ متوکل را به همراه وزیرش فتح بن خاقان به قتل رساند.[۱] در نقل دیگری در مورد علت اقدام منتصر به قتل پدرش متوکل گفته اند: منتصر روزی شنید که متوکل به حضرت فاطمه علیهاالسلام بدگوئی می کند، از شخصی (عالم در مورد حکم او) سئوال کرد، آن مرد گفت: قتل او جایز است ولی هر که پدرش را بکشد عمرش طولانی نخواهد بود. منتصر گفت: اگر با کشتن پدرم اطاعت خدا را می کنم از کوتاهی عمر نگران نیستم، به همین جهت متوکل را کشت و خودش نیز بیش از هفت ماه زنده نماند. گفته شده امام علی علیه السلام قتل متوکل توسط پسرش را پیشگوئی کرده بود.[۲] در همان شب قتل متوکل، فرماندهان عالى رتبه با منتصر عباسى بیعت کردند و از سایر فرزندان و خانواده متوکل، از جمله از معتز و مؤید، پسران دیگر متوکل عباسى نیز بیعت گرفتند. منتصر، پس از استقرار در مقام خلافت دستور داد شهرک "جعفریه" را که پدرش براى خود و خانواده خویش بنا کرده بود، تخریب کنند و همه ساکنان آن را به سامرا انتقال دهند. همچنین برادرانش معتز و مؤید را از ولایت‌عهدى خلع کرد و جهت خرسندى سپاهیان خلافت، مواجب ده ماهه آنان را یک جا پرداخت کرد و به اقدامات اساسى همت نمود. منتصر و علویان منتصر برخلاف متوکل، دوستی با حضرت علی علیه السلام و خاندان او را آشکار ساخت و به مردم دستور داد به زیارت حسین بن علی علیه السلام بروند و به علویان که در زمان پدرش در بیم و وحشت بسر می بردند، ایمنی داد. از این گذشته، سه اقدام بزرگ را به مورد اجرا گذاشت: