🚩اربعین، رمز جهانی شدن عاشوراست
گرچه دارید شما،شور عزاداری من
هست آیا به سری،شوق هواداری من؟
گرچه دارید تب کرب و بلا ای مردم!
تشنه ام، تشنه ی لبیک شما ای مردم!
کو حبیبی که دهد پاسخ مولای غریب؟
کو جوابی که نباشد پسِ آن مکر و فریب؟
اربعین یعنی تاخیر نکن در لبیک
چون سلیمان صُرَد دیر نکن در لبیک
یار مولای خودت باش به هنگام خطر
یاری تو ندهد بعد خطر، هیچ ثمر
اربعین وقت هم آوایی دلداران است
بزم سرمستی میلیونی هوشیاران است
موج خونین حسین بن علی را بنگر
شورِ در عرصه بین المللی را بنگر
اربعین، رمز جهانی شدن عاشوراست
فارغ از مذهب و دین،خونِ خدا در رگهاست
اربعین یعنی بشتاب به سوی نیکی
تا حسین است چراغت،چه غم از تاریکی
اربعین فرصت مُحرم شدن جابرهاست
وقت حاجی شدن قافله زائرهاست
اربعین یعنی پیروزی خون بر شمشیر
شده هر سمت زمان،شور حسینی تکثیر
🔻🔻🔻
اربعین یعنی پیروز نهایی ست حسین
اربعین یعنی برخیز و ببین کیست حسین
رسم آزادگی اش را به خط سرخ نوشت
بنده حضرت حق بود و رها زیست حسین
هر که در مکتبش آزاده شود، ممتاز است
داد آن روز به یاران خودش،بیست حسین
تیغ زد از افق نیزه ی خونین، خورشید
داد فرمان به شب تار ستم، ایست حسین
🔻🔻🔻
بَذَلَ مُهجَتَه... بال و پرش را بخشید
گل زیبای خودش را،پسرش را بخشید
همه دیدند، تمام ثمرش را بخشید
تا سرافراز بمانیم، سرش را بخشید
اربعین یعنی تیرش به خطا رفت یزید
شد لگدکوب اسیران،به فنا رفت یزید
ناگهان شیر زنی از قفس شب برخاست
تیرها، شعله ور از خطبه زینب برخاست
پرده ها یک به یک افتاد در این چل روزه
شد عیان شعله فریاد در این چل روزه
اربعین یعنی بیچارگی آل یزید
نکند اینکه بیفتیم به دنبال یزید
با امان نامه مبادا بشوی خام ای مرد
در پی دانه نیفتی به دل دام ای مرد
دیدن گنبد و گلدسته فقط کافی نیست
دوستت دارم با نامه و خط کافی نیست
کوفه هم داشت ارادت به امامش اما...
لحظه دادنِ پاسخ به پیامش اما...
کوفه هم کرد زیارت گل پیغمبر را
لیکن آورد لب حنجره ای، خنجر را
"جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم"
می روم تا که زیارت بکنم پاکی را
تا که پرواز دهم این بدن خاکی را
اربعین یعنی هستم سر پیمان با دوست
تا که ملحق بشوم مثل شهیدان با دوست
سید محمد حسین ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_عاشورا
#شعر_اربعین
#غزل_مثنوی
✋️https://eitaa.com/smhabootorabi
💧جان آب💧
هموطن مهربان! جانِ شما،جانِ آب
کم شده ام در جهان، جان شما،جان آب
برف نیاورده است، سوی شمایان مرا
خشک شده آسمان،جان شما،جان آب
زیر زمین، پشت سد،کم شده ام دوستان
تا نروم از میان، جان شما،جان آب
باز مرا در گذر، داد هدر یک نفر
آی کمک! دوستان! جان شما،جان آب
طاقت من کم شده،قامت من خم شده
تا نشوم نیمه جان،جان شما،جان آب
روزی اگر کم شوم،تیره شود زندگی
جنگ شود بی گمان،جان شما،جان آب
تا برسم دستتان،آمدم از پیچ و خم
رد شدم از هفت خان،جان شما،جان آب
گوهر با ارزشم،حیف که ارزان شدم
نیست بهایم گران، جان شما،جان آب
رود خروشان من،هر طرفی از وطن
تا که بماند روان،جان شما،جان آب
خواهش مادربزرگ، هست چنین بعدازاین
آخر هر داستان، جان شما،جان آب
جان شما جان رود،جان شما جان دشت
هموطن مهربان،جان شما،جان آب
سید محمد حسین ابوترابی
#جان_شما_جان_آب
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
✋️https://eitaa.com/smhabootorabi
20.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩نماهنگ" صحرای عشق"
🔻شاعر : سید محمد حسین ابوترابی
🔻خواننده : میلاد ابراهیمی
🔻آهنگساز : کاوه کیانی
🔻مرکز شعر و موسیقی صدا و سیمای مرکز قزوین
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_اربعین
#موسیقی
https://eitaa.com/smhabootorabi
صحرای عاشقی
اربعین آمد دوباره شور در عالم به پاست
کاروان عاشقان عازم به سوی کربلاست
آشکارا می شود در اربعین، تندیس عشق
می شود هرعاشقی،مجذوبِ مغناطیس عشق
کاروان را می برد زینب به سوی کربلا
"بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا"
اندک اندک جمع مستان سوی سقا می روند
تشنگان از هر کرانه،سمت دریا می روند
"عشق شوری در نهاد ما نهاده" یا حسین
جاده ما را می کشد، پای پیاده یا حسین
خستگی معنا ندارد در مسیر عشق تو
غیر زیبایی نمی بیند اسیر عشق تو
آبله گل می کند تا زیر پای عاشقان
یا رقیه می شود مرهم برای عاشقان
عاشقان آیند سویت، فارغ از هردین و کیش
جمع کرده شمع تو، پروانه ها را دور خویش
نام زیبایت جهانی شد حسین ابن علی
دشمنت نابود و فانی شد حسین بن علی
دشمن ما می هراسد از طنین یا حسین
تا ابد پیروز میدان است ایران با حسین
یابن زهرا! یابن حیدر! یابن یاسین! یا حسین!
هرکسی داردغمت را،نیست مسکین یا حسین!
سید محمد حسین ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_اربعین
https://eitaa.com/smhabootorabi
غزل غریب
در خانه ات غریبی و در کوچه ها غریب
هرگز نبوده هیچ کسی در دو جا غریب
نامرد بود و شیشه ی عمر تو را شکست
در خانه ات گذاشت تو را آشنا غریب
می خواستم که نام تو را بر لب آورم
دستی ولی گذاشت ردیف مرا: غریب
از تو گدا رسید به دولت ولی دریغ
در ملک خویشتن شدی ای پیشوا غریب
بودند آشنا همه در کوچه با شما
ماندی کنار مادر خود، پس چرا غریب؟
تا دست سنگ خورد به آیینه، خُرد شد
افتاد مادرت به زمین بی هوا ، غریب
دیدم مدینه را شدم از اشک،آبشار
ریحانه بود پیش رسول خدا غریب
در باغ مصطفی،گُل تو خاک می خورد
پیچیده است عطر تو در این فضا غریب
پرپر شدی و تشت،به زخمت بغل گشود
مادر به گریه گفت عزیزم: بیا غریب!
نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری
مثل بقیع هست مگر کربلا غریب؟
صبح دوشنبه، قبل سلام علی الحسین
گویم تو را به گریه، سلام علی غریب
سید محمد حسین ابوترابی
#امام_حسن
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
https://eitaa.com/smhabootorabi
animation.gif
حجم:
136.1K
تشت و انار
آخر جوابِ مهر تو را داد همسرت
حالا نشسته قاتل تو در برابرت
روز نخست داد به تو شاخه گلی
با دستهای خار ولی کرد پرپرت
اشک تو دانه دانه درون خودت چکید
تا اینکه شد انار و دهان مطهرت ،
آن را به تشت ریخت پس از سالهای سال
شد فاش غربت تو به دستان همسرت
از غربتت چگونه بگویم ، که چون حسین
کردند تیر پوش تو را پیش خواهرت
***
حالا بخند هست اناری به دستهاش
آغوش باز کرده برای تو مادرت
سید محمد حسین ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#شعر_آیینی
https://eitaa.com/smhabootorabi
یا ایها الغریب
📌به مناسبت شهادت امام رضا(ع)
یا ایها الغریب یا ایها الرضا!
سوگ تو جانگداز، داغ تو جان گزا
مست ولای تو بودیم و حیف شد
انگور را گذاشت در دست تو قضا
ابر عبا گرفت، وقتی که نور را
شد تنگ آسمان، تاریک شد فضا
بر زانوی پسر، پرپر زده پدر
ما را به کربلا، برده است این عزا
فریاد شد بلند ، از جان فاطمه
افتاد اشک خون، از چشم مرتضی
برخاست ناگهان ،فریاد شیعیان
وقتی زمین نشست، مولای مهربان
یا ایها الغریب،یا ایها الرئوف
افتاده آتشی ،در جان این حروف
یابن الشبیب تو، آید به یاد ما
اشک تو جاری است، بر صفحه لهوف
چون دانه انار ، پاشیده شد ز هم
زهر ستم چه کرد ، با آن دل رئوف؟
از کربلا به طوس، یکباره آمدند
گفتی که السلام! یا ایها السیوف!
بی آفتاب شد ، ایران خراب شد
از چشممان گرفت ،خورشید را کسوف
برخاست ناگهان ،فریاد شیعیان
وقتی زمین نشست، مولای مهربان
در سایه شما ایران پناه داشت
در لحظه بلا یک تکیهگاه داشت
معلوم بود از آن، پهنای کهکشان
چشمت به آسمان ،همواره راه داشت
نزدیک مهر تو ،بودیم و حیف شد
خورشید روی خاک، آیا گناه داشت؟
خورشید سرخ شد،از دست نابکار
ملعون تیره رو، ابری سیاه داشت
برخاست ناگهان ،فریاد شیعیان
وقتی زمین نشست، مولای مهربان
سید محمد حسین ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#امام_رضا
#شعر_آیینی
https://eitaa.com/smhabootorabi
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔻غزل مثنوی آزادگان🔻
به نام خداوند آزادگان
چراغ شبافروز دلدادگان
به نام خداوند صبر جمیل
خداوند ایوب و نوح و خلیل
خداوند یوسفتباران عشق
که ماندند در بند پیمان عشق
خداوند یعقوبهای عزیز
که شد ابر از صبرشان اشکریز
خداوند آزادگان غیور
همان سروهای رشید صبور
خدایی که دل داد دلداده را
و در بند انداخت آزاده را
که با صبر، خود را شکوفا کند
و با قطرهاش، رود برپا کند
همانها که اسطورة ما شدند
که در پایداری معما شدند
شود واژه با یادشان معنوی
غزل میرسد در دل مثنوی:
شب تیره را شعلهور ساختند
در این راه، تن را سپر ساختند
نشد نرم فولاد ایمانشان
که با صبر، راه مفر ساختند
یلانی که با پایداریشان
دژی در میان خطر ساختند
شکستند اگر بال پروازشان
ولی در قفس باز پر ساختند
به یاری پروردگار خلیل
گلستان میان شرر ساختند
عزیزان از بند برخاسته
وطن را به ایثار آراسته
کجا هست فردوسی نامدار
که بیند دلیران این روزگار
به زیر شکنجه ز حق دم زدند
به دژخیم، سیلی محکم زدند
یکیشان علیاکبر قهرمان
که در بند شد چیره بر دشمنان
همان یل که ده سال در بند بود
به هر زخم او، نقش لبخند بود
اسارت، گزندی به کوهش نزد
کمندی به آهوی روحش نزد
اسارت، اسیر شکیباییاش
عدو پست شد پیش بالاییاش
به تیغ زبان، بند را باز کرد
درون قفس نیز پرواز کرد
سلام فراوان بر آن مردِ مرد
که همراه شد با غمِ اهل درد
درود فراوان بر آن روح پاک
که جان داد سَروش به پهنای خاک
سید محمد حسین ابوترابی
#کهکشان_بی_نشان
#شعر_پایداری
#شهید_سید_علی_اکبر_ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
https://eitaa.com/smhabootorabi
✅️به مناسبت ۹ شهریور،روز قزوین
🔻قزوین، پایتخت ایران🔻
شاه طهماسب بر روی تخت است
زیر پایش روان جوی بخت است
می تپد قلب ایران در این خاک
شهر در قامت پایتخت است
شهر، در انحصار دلیران
چلستون در حصار درخت است
دل بریدن ز دلبر چه آسان
دل بریدن از این خطه سخت است
عاشقان را به خود بست قزوین
چون نگین وطن هست قزوین
سید محمد حسین ابوترابی
📌طرح روز قزوین: اثر دوست هنرمند سعید آقا نجف آبادی
#قزوین
#چلستون
#پایتخت_صفویه
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
https://eitaa.com/smhabootorabi
✳️سرزمین روزگاران✳️
خط تاریخی من! سرزمین روزگاران!
میدرخشد با تو ایران، ای نگین روزگاران!
مهد فرهنگ و هنرها! قدمت دیرینه داری
خاطرات تلخ و شیرین ،در میان سینه داری
پرکشیده در تو عنقا، شهر قزوین قاف داری
مثل قلب عارفی تو ،آسمانی صاف داری
چلستون تکیهگاه عاشقان خسته بوده
قلعه های جاودانت از دلیران دل ربوده
این بناهای قدیمی رنگ و بوی تازه دارد
در میان اهل معنی، شهرت و آوازه دارد
نام تو تفسیر دارد چون لغت نامه سترگی
شرح تو باید بگوید، دهخدا مرد بزرگی
میهمان خسته ات را،پسته و انگور دادی
در حرمهای شریفت، جامهای نور دادی
پایتخت روزگاران! خاستگاه رادمردی
سبز بودی سبز باشی،دور بادا از تو زردی
سید محمد حسین ابوترابی
#پایتخت_صفویه
#قزوین
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
https://eitaa.com/smhabootorabi
غزل قدم
پاشو با هم کمی قدم بزنیم
حرف ناگفته را به هم بزنیم
هر قدم زیر نم نم باران
غزلی می شود قلم بزنیم
از خیابان بیا به کوچه راز
پرسه در پشت پیچ و خم بزنیم
به تو بسته ست جانِ من، نفسم!
باز دم را به بازدم بزنیم
روی لب های تشنه باران
لذت بوسه را رقم بزنیم
دست در دست من بده تا باز
پلی از شب به صبحدم بزنیم
چون دو تا کوه، پشت هم باشیم
تکیه بر شانه های هم بزنیم
دلخوشم، صبح و ظهر و شام، سه گاه
عاشقانه به زیر و بم بزنیم
سید محمد حسین ابوترابی
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_عاشقانه
https://eitaa.com/smhabootorabi
کهربای مهر
چون پاره- ابرهای ز هم در هوا جدا
بودیم بی قرار تو، هر جا جدا جدا
پیچید تا نسیم تو بر گِرد ابرها
از تفرقه شدیم به لطف شما جدا
باران تو رسید به هر عصر و هر زمان
سیراب از تو رود جدا چشمه ها جدا
پیوست قطره ها به هم و رودها به هم
دریای تو نمود چه شوری به پا جدا
شد کوه، کاه های پراکنده ناگهان
با کهربای مهر تو شد کاه ما جدا
بُردی بلال را به بلندای ماذنه
گفتی که نیستند سپید و سیا جدا
دیدی که قبله هست یکی و امام ؛ نه!
دیدی که هست سعی یکی و صفا جدا
انصار آمدند کنار مهاجرین
بودند در کنار رسول خدا جدا
دیدی که هر که فخر به اجداد می کند
با هم به ظاهرند ولی در خفا جدا
گفتی که نیست مفرد :" ایّاک نعبدُ"
گفتی نمی رسد به خدا" ربّنا" جدا
گفتی مع الجماعه یداله مسلمین!
گفتی نماز خوب! ولیکن چرا جدا؟
گفتی خوش است عقد اُخوت دو تا دو تا
بستی تو نیز با علی ِمرتضی(ع) جدا
بعد از هزار و چارصد و چند سال باز
ما نیستیم از روش مصطفی(ص) جدا
هم ریشه اند شیعه و سنی به باغِ دین
هستند گرچه ظاهراً از شاخه ها جدا
در دستهای وحدت ما داس را ببین
از باغ می کُند علف فتنه را جدا
هستند زیر پرچم ایران کنار هم
جان را نمی کُنند به میدان فدا جدا
شیرند، شیعه سنی و جرات نمی کند
گرگی کند برادرِ ما را ز ما جدا
سيد محمد حسين ابوترابي
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#شعر_نبوی
#محمد
#بعثت
#مبعث
https://eitaa.com/smhabootorabi