شعرخوببههمهدیهدهیم
#حضرت_قاسم_علیه_السّلام
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد! زرهش پیرهن است...
دستخطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال، به دنبال حسینیشدن است!
جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد
خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است
ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی...
تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است!
نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد
راز این تشنه که آمادهی دریا شدن است...
📝 #ایوب_پرندآور